عربستان و اجماع سازی شکست‌ خورده علیه ایران

گروه جهان الف،   3980301046 ۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
عربستان و اجماع سازی شکست‌ خورده علیه ایران

پس از حوادث اخیر بندر فجیره و حمله پهپادهای یمنی به تأسیسات نفتی عربستان، پادشاه سعودی از سران کشورهای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج‌فارس خواست که برای بحث و بررسی محرمانه تحولات منطقه، کمتر از 10 روز دیگر در مکه حضور به هم رسانند. این اجلاس در چارچوب جریان سازی آل سعود علیه ایران و انصار الله یمن قابل تجزیه‌وتحلیل است چراکه تجربه نشان داده هرگاه قارون‌های ریاض دچار بن‌بست سیاسی و نظامی می‌شوند، سران کشورهای عربی – اسلامی را مستمسکی برای برون‌رفت از بحران‌های خود قرار می‌دهند. اما جالب اینجاست که نتیجه همه نشست‌های عربی به رهبری عربستان یک خروجی مشترک به نام «ایران» داشته است. در گذشته هم مواردی ازاین‌دست را شاهد بوده‌ایم که ریاض در بحران‌های منطقه‌ای، انگشت اتهام ثبات زدایی را به‌سوی ایران گرفته و ادعا کرده است که جمهوری اسلامی در مسائل منطقه دخالت می‌کند.

این در حالی است که آل سعود که حدود نیم دهه قبل ادعا می‌کرد ظرف سه هفته یمن را تصرف می‌کند، چهار سال است که آنها در باتلاق این کشور به دام افتاده‌اند، با حملات پهپادی اخیر به تأسیسات نفتی بندر ینبوع و فرودگاه نظامی نجران بیش از پیش احساس ضعف و شکست می‌کنند و می‌توان گفت که ترتیب دادن نشست‌های این‌چنینی به‌نوعی پناه بردن به آغوش کشورهایی است که با پرداخت رشوه حاضر می‌شوند در یک اجلاس ضد ایرانی شرکت کنند.

از طرفی، سعودی‌ها تصور می‌کردند که با همراهی امارات و رژیم صهیونیستی می‌توانند آمریکا را به هجمه نظامی علیه ایران متقاعد کنند اما با توصیه‌هایی که فرماندهان و مسئولین فعلی و پیشین این کشور به ترامپ، بولتون و پمپئو داشته‌اند، کاخ سفید از ادبیات تهاجمی و ضد ایرانی خود کاسته است. آمریکایی‌ها حتی به سوئیس، عراق و پادشاهی عمان متوسل شده‌اند تا بین واشنگتن و ایران میانجیگری کنند. این اتفاق برای عربستان که هزینه‌های سنگینی برای همراهی با سیاست‌های آمریکا پرداخت کرده است، قابل‌هضم نیست و در نتیجه می‌کوشد تا با اجماع سازی علیه ایران، کشورمان را به‌اصطلاح به گوشه رینگ ببرد و بگوید که خطر ایران شاید برای آمریکا کاهش یافته باشد اما تهران همچنان تهدیدی بزرگ برای صلح و ثبات در منطقه به شمار می‌آید و باید در برابر آن آماده و محتاط بود.

ازاین‌رو، منظور سعودی‌ها از برگزاری دو اجلاس به‌اصطلاح محرمانه، بیش از آنکه تهاجمی و از صبغه امنیتی – نظامی برخوردار باشد، حرکتی است تا در سطح کشورهای عربی هماهنگی و آرایش دفاعی شکل دهند. نکته ظریف این توطئه دیپلماتیک اینجاست که مهمانان نشست‌های مکه همان‌هایی هستند که دو سال پیش برای بحث پیرامون ناتوی عربی که ماهیتی تهاجمی دارد، دعوت‌شده بودند اما این بار ورق برگشته و قرار است گارد تدافعی علیه ایران اتخاذ کنند.

موضوع دیگر این است که با توجه به شکافی که در میان کشورهای عربی وجود دارد، احتمال دستیابی به یک اجماع قوی علیه جمهوری اسلامی تقریباً صفر است. عربستان از دو سال پیش به این‌سو به دلیل مواضع جانب‌دارانه قطر از ایران و حماس، این کشور را به همراه امارات، بحرین و مصر تحریم کرده است. این در حالی است که تماس تلفنی اخیر «بن سلمان آل خلیفه» نخست‌وزیر بحرین با «شیخ تمیم بن حمد» امیر قطر، شکاف در این ائتلاف تحریمی را آشکار ساخته است. علاوه بر این، چندی پیش شاهد خروج مصر از ناتوی عربی به رهبری عربستان بودیم. این اختلافات عمیق حاکی از آن است که این جریان سازی و اجماع سازی در سطح کشورهای عربی و حاشیه خلیج‌فارس که دارای اشتراکات قومی، مذهبی و سیاسی هستند نیز با شکست روبه‌رو خواهد شد.

عربستان افزون بر دو سطح کشورهای عربی و عضو شورای همکاری خلیج‌فارس، در سطح جهان اسلام نیز نمی‌تواند حرکتی قابل‌اعتنا در برابر انقلاب اسلامی شکل دهد. نگاه عربستان این است که ابتدا این دو مجموعه را علیه ایران با خود همراه کند و سپس به سراغ کشورهای مسلمان آسیایی و آفریقایی برود اما همان‌گونه که گفته شد، عدم موفقیت ناتوی عربی که متشکل از بازیگران عربی - اسلامی بود و همچنین ائتلاف خود خوانده علیه تروریسم در سال 2016، باعث خواهد شد که اجماع سازی مدنظر عربستان سعودی است عملاً راه به جایی نبرد. به قول «ناصر الدویله» عضو سابق پارلمان کویت و مشاور سابق وزیر دفاع این کشور: «دو نشست طی ده روز آینده در مکه برگزار می‌شود و متأسفانه تجارب نشست‌های پیشین نشان داد که هیچ خیری در این‌گونه نشست‌ها وجود ندارد... ایران کشوری بزرگ و وسعتش دو برابر افغانستان است و همه غرب ۱۸ سال است که با طالبان جنگیدند اما اخیراً شروع به گفت‌وگو با آن‌ها کرده‌اند.»

حتی اگر آنچه آل سعود در رؤیا و خیال می‌پردازند به واقعیت نزدیک شده و فضا به‌صورتی شکل گیرد که آمریکا با کمک آن‌ها و امارات وارد جنگی علیه ایران شود، جمهوری اسلامی اهرم‌ها و ابزارهای بسیار مهمی در سطح منطقه دارد که می‌تواند به کمک آن‌ها ضربات مهلک و مرگباری به حریف وارد کند. به‌عنوان نمونه، شیعیان استان الشرقیه که در مجاورت تأسیسات مهم نفتی عربستان قرار دارند، خطر بزرگی برای آل سعود به شمار می‌آیند، چراکه از تبعیض‌های رژیم کودک کش سعودی به تنگ آمده‌اند و می‌توانند به خطری بسیار بالقوه برای آن‌ها تبدیل شوند. ضمن اینکه ریاض همیشه از تبدیل شدن جمعیت شیعیان منطقه قطیف به یک جنبش فراگیر وحشت داشته است.

جنبش‌های مقاومت همه توان خود را در معرکه جنگ برای شکستن کمر متجاوزین بکار خواهند گرفت. لذا چنانچه سعودی‌ها به سمت جنگ حرکت کنند، متضرر اصلی و اولین بازنده آن خواهند بود. قبیله سعودی البته از ظرفیت‌ها و توانایی‌های بالقوه ایران آگاه است و همان‌گونه که مقامات سعودی اعلام کرده‌اند، تمایلی به وارد شدن به جنگ و سوق دادن بقیه بازیگران به این مهلکه ندارند و این نشان می‌دهد که عربستان ظرفیت‌های راهبردی جمهوری اسلامی را محاسبه کرده و می‌داند که ایران در شرایط بحرانی می‌تواند از همه ابزارهای خود به‌صورت نامتقارن استفاده کند . و بالاخره اینکه موقعیت عربستان و ارتجاع منطقه متزلزل‌تر از آن است که بخواهند خطری را متوجه ایران اسلامی کنند.

این کشورها در هر فرصتی ازجمله جنگ تحمیلی هشت‌ساله علیه ایران دست به اجماع زدند و هر از گاهی به‌صورت دوره‌ای و مقطعی نشست‌هایی برگزار کردند اما پیروز همیشه میدان چه در جنگ تحمیلی و چه در نبرد تحریمی همیشه ایران بوده و خواهد بود و لذا این گام به‌اصطلاح دیپلماتیک هم سرانجامی بهتر از جلسات ناکام حکام رسوا و خائن برخی کشورهای عربی در سال‌های گذشته نخواهد داشت.

منبع: حمایت