صالحی امیری: با هر دولتی بهجز دولت روحانی، شرایط بدتر میشد/ توجیهات تکراری برای دفاع از دولت
سیدرضا صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک و وزیر سابق ارشاد، از نزدیکان روحانی است. صالحی امیری درباره شرایط کشور گفتوگویی با روزنامه آرمان داشته است. صالحی امیری در ابتدای این مصاحبه گفته است: «دولتها در ایران همواره تحتتأثیر مناسبات داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار دارند. یکی از گسلهای اصلی جامعه ایران گسل ساختاری است.
شرایط بهشکلی بوده که از گذشته تا امروز همواره بخشی از ساختارها با بخش دیگر مناقشه داشته است. ما باید بتوانیم انسجام درونی و ارگانیک جدیتری را در ساختارها اجرا کنیم. انسجام ارگانیک یعنی همه اجزای یک سیستم بهصورت منظم و با کمک به یکدیگر در جهت یک هدف واحد که همان توسعه ملی است حرکت کنند.
متأسفانه این اتفاق هنوز بهخوبی رخ نداده است. دولت آقای روحانی نیز تحتتأثیر این چالشهای ساختاری قرار گرفته است. مثال ساده در این زمینه این است که دولت به این نتیجه رسیده که برای رونق تجارت باید وزارتخانهای مستقل به نام بازرگانی شکل بگیرد. با این وجود مجلس با این تصمیم دولت مخالف است.
نمونه دیگر، موضوع حضور سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد بود که بین ساختارهای تصمیمگیری بر سر این موضوع مناقشه ایجاد شد و این مناقشه نیز یکسال به طول انجامید و انرژی و وقت سیستم را گرفت. در نتیجه ما نیازمند یک نوع بازنگری ساختاری هستیم. در کنار چالش ساختاری که ما با آن مواجه هستیم چالش سیاسی نیز وجود دارد.
در کشورهای توسعهیافته احزاب شکستخورده در انتخابات به کادرسازی و برنامهریزی برای آینده میپردازند و تلاش میکنند دولت را در مسیر صحیح خود هدایت کنند. این در حالی است که جریانهای سیاسی در ایران در رقابت و کشمکش دائمی قرار دارند و همواره در حال تنش هستند.
پس از برگزاری انتخابات در ایران جریانی که شکستخورده نباید به تخریب دولت مستقر بپردازد و مانع به ثمر رسیدن اهداف دولت در مسیر توسعه شود. رقابت دائمی سیاسی افکار عمومی جامعه را خسته میکند. چالش دیگری که وجود دارد تقدم منافع حزبی و جریانی بر منافع ملی است که این وضعیت در بین برخی جریانها و گروههای سیاسی قویتر است.
گستره تحلیلی دیگری که پیرامون دولت وجود دارد به چالشهای منطقهای بازمیگردد. در شرایط کنونی رژیم صهیونیستی به همراه عربستان که به صورت نیابتی منافع آمریکا را در منطقه خاورمیانه نمایندگی میکند تلاش میکنند ایران را تحت فشار قرار بدهند که دولت نیز در خط مقدم مقابله با این توطئهها قرار دارد.
البته لازم میدانم این نکته را نیز گوشزد کنم که کسانی که دیروز به سفارت عربستان حمله کردند امروز باید نسبت به چالشهای کنونی کشور پاسخگو باشند. ما خیانت دشمن را در کنار جهل و نادانی دوستان فراموش نخواهیم کرد. گسترده سوم تحلیلی درباره دولت نیز به فشارهای بینالمللی بازمیگردد.
در شرایط کنونی آمریکا با سه استراتژی در حال تقابل با ایران و در رأس آن دولت آقای روحانی است. استراتژی نخست فشار حداکثری اقتصادی است که به تعبیر دولتمردان آمریکا بیرحمانهترین تحریمها را علیه ایران شکل داده است. دوم استراتژی فشار حداکثری سیاسی برای انزوای ایران در عرصه بینالمللی است.
سومین استراتژی نیز عملیات روانی برای ترغیب و تحریک مردم علیه نظام و اعتراضات احتمالی است. در نتیجه دولت آقای روحانی با سه چالش داخلی، منطقهای و بینالمللی مواجه است و در اثر این چالشها بوده که با وضعیت موجود مواجه شده است. بنده معتقدم هر دولتی در مقابل این فشارها دچار چالش خواهد شد.
به همین دلیل نمیتوان دولت آقای روحانی را بهتنهایی مسبب وضعیت موجود به شمار آورد. این شرایط انتخابی نبوده و بلکه به دولت تحمیل شده است. به همین دلیل نیز باور دارم هر دولتی بهجز دولت آقای روحانی بر سر کار بود بهمراتب شرایط بدتری میداشت.»
اگر صحبتهای صالحی امیری را بپذیریم باید اذعان کنیم دولت روحانی هیچ کمکاری در هیچ زمینهای انجام نداده و اتفاقا بهترین عملکرد را داشته است. به باور ایشان، سیاست غلط ارز ۴۲۰۰ تومانی تقصیر عربستان است، اجرا نکردن مالیات بر عایدی سرمایه -که باطلالسحر دلالی است- تقصیر اسرائیل است، تورم نقطه به نقطه ۵۰ درصدی هم بهدلیل اشکالات ساختاری است!
چشم بستن بر واقعیات از فردی که مدعی دانشگاهیبودن است تعجبآور است. حقیقتا چگونه میتوان کمکاری و سیاستگذاری غلط دولت در زمینههای مختلف را نادیده گرفت؛ وقتی تمامی کارشناسان اقتصادی بر غلط بودن سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی تاکید میکنند یا تمام کارشناسان اقتصادی بر اجرای مالیات بر عایدی سرمایه در مسکن و خودرو اصرار میورزند؟
مهمترین ایراد دولت روحانی همین است که بر تصمیمات غلط خود اصرار میکند و گوشش به حرف هیچ کارشناسی بدهکار نیست. اولین گام برای اصلاح امور، پذیرش اشتباهات و تلاش برای تصحیح خطای گذشته است: امری که این دولت فاقد آن است.
توجیهات صالحی امیری هم برای دلخوشی خودش و هواداران دولت خوب است اما بعید است مردم آنها را باور کنند.
***
هادی رضوی متهم کلان است
دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام تعدادی از متهمان بانک سرمایه صبح امروز سیام اردیبهشت ماه در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اخلال گران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد.
قهرمانی، نماینده دادستان در در این دادگاه گفت: در جلسه گذشته مطالبی از سوی سید محمد هادی رضوی دایر بر اینکه او خود را متهم خرد اعلام کرده وجود دارد، درست است که پرونده بانک سرمایه خردهای از اتهامات او است، اما او متهم خرد نیست.
نماینده دادستان افزود: پروندهای که آوردهام مشحون از فساد است و طبق گزارش بانک مرکزی آقای رضوی ۱۰۷ میلیارد تومان از بانک سرمایه تسهیلات دریافت کرده و ۱۰۴ میلیارد تومان نیز از بانکهای دی، اقتصاد نوین، مسکن و تجارت دریافت کرده است.
وی خطاب به سید محمد هادی رضوی گفت: شاید ۸۰ میلیارد تومان برای شما چیزی نباشد؛ اما درد بسیاری از مردم را درمان میکند. شما متهم کلان هستید.
***
قیمت خودرو در انتظار تصمیم شورای رقابت
با آزادسازی قیمت خودرو طی ماههای اخیر، خودروسازان و وزیر صنعت وعده داده بودند که بازار و قیمت خودروها را کنترل کنند، اما این وعده عملی نشد و سیر صعودی قیمت خودرو در بازار و کارخانه همچنان ادامه یافت.
در نتیجه نمایندگان مجلس برای حمایت از حقوق مردم و مشتریان بازار خودرو روز گذشته در مصوبه جدیدی قیمتگذاری خودرو را دوباره به شورای رقابت واگذار کردند. البته این بار دیگر محدوده قیمتی برای خودروها تعریف نشده و برخلاف سالهای قبل که شورا فقط برای خودروهای با قیمت کمتر از ۴۵ میلیون تومان قیمتگذاری میکرد، این بار محدوده قیمتی برای شورا تعیین نشده است.
شورای رقابت دوباره قیمتگذار خودرو شد
باید منتظر بمانیم و ببینیم شورای رقابت قیمت خودروها را اصلاح خواهند کرد؟
***
بعد از سرافراز، اصلاح ساختار صدا و سیما منتفی شد
میلاد دخانچی که سابقه ساخت برنامه جیوگی در صدا و سیما را دارد در گفتوگو با انصافنیوز درباره دوره مدیریت سرافراز بر صدا و سیما گفت: «دورهی صداوسیمای ایشان دورهی پر پیچ و خمی بود. دو خوانش از آقای سرافراز وجود دارد؛ یک خوانش این بود که ایشان اهداف خیلی خوبی داشت اما در پیشبرد آن اهداف عجله کرد و رویکرد دیگر همدلانهتر نگاه میکند و میگوید این سیاستهای کلان سیاستهای خوبی بودند و شیوههایی هم که اتخاذ شد راهی غیر از این نداشت.
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید وسط بایستیم. بر اهداف کلانی که ایشان برای صداوسیما درنظر گرفته بود نباید شک کنیم اما بر سر تاکتیکها و روش اتخاذشان میتوانیم سوالاتی را طرح کنیم...
خب طبیعی بود[برخی تلاش کنند سرافراز برکنار شود]. اما به نظرم مساله افراد نیستند. مساله سیاستهای کلان است. بعد از سرافراز پیامی که به ما مخابره شد این بود که اصلاحات ساختاری صدا و سیما فعلا تعطیل است و باید با همین صدا و سیمای کنونی ساخت، در واقع سیگنالی که از طرف سیاستگذاران کلان فرهنگی بعد دورهی ایشان ارسال میشود این است که ما دیگر دنبال آن اهداف کلان معطوف به اصلاح ساختار نیستم.
پیام این بود که مقولهی اصلاح ساختاری صداوسیما از دستور کار خارج است. سرافراز برای تغییر ساختارها آمده بود و طبیعی بود که ذینفعان وضع موجود دربرابر تغییر مقاومت کنند، هرچند که به نظرم سرافراز میتوانست حساب شدهتر عمل کند...
نیاز به گفتن من ندارد اما صداوسیما مثل گویی است که طنابش از سمت و سوهای مختلف کشیده میشود. یک سمت آن مخاطب است یک سمت بخش خصوصی است یک سمت آن حاکمیت و یک سمت آن دولت و یک سمت آن هزار آدم پرنفوذی هستند که شمارهی رییس شبکهها را دارند و به بهانههای مختلف به آنها فشار وارد میکنند.
این کثرت منابع قدرت است که در آنجا وجود دارد. حالا اگر شما نخواهی در سطوح مختلف به شکل غیرمستقیم به ابزار هیچ کدام از آنها تبدیل شوی طبیعی است که سر وقتت میآیند و میگویند تو بدرد نمیخوری.
حالا مساله این است که شاید نباید با این همه اهرمهای فشار در میافتادی. شاید میشد یکی را انتخاب میکردی و آن مشکل را حل میکردی و جلو میرفتی.
این نقد عمدهای است که به آقای سرافراز وارد میکنند که ایشان داشت با همهی اهرمها یک جا میجنگید و تقریباً همهی اهرمها علیه او شدند. و من با این نگاه کم و بیش همراهم.»