بن‌بست برجام، چالش حال و افق پیش رو

عبدالباسط انصاری، گروه تعاملی الف،   3980228004 ۲۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۷ تکراری یا غیرقابل انتشار
بن‌بست برجام، چالش حال و افق پیش رو

بالاخره پس از یکسال از خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم های تعلیق شده بر اساس توافق هسته ای، و ناامیدی تیم دیپلماسی دولت از تامین منافع ایران در برجام توسط اروپایی ها اولین واکنش عملی به خروج آمریکا توسط دولت روحانی صورت گرفت و طی آن فروش آب سنگین ایران متوقف و خروج مواد غنی شده افزون بر 300 کیلو، لغو و با تعیین ضرب الاجل ۶۰ روزه برای عمل سایر طرف های توافق به تعهدات، تهدید به عدم انجام بخش های دیگری از توافق کرد.

در این باره نکاتی چند قابل ذکر است:

1- نفس این اتفاق را فارغ از شکل آن باید به فال نیک گرفت. البته شکل این اقدام بسیار جای بحث دارد اما اینکه تفکر و جریانی که کاملا امیدوار به غرب برا حل مشکلات اقتصادی بود و کلید قفل اقتصاد را در توافق با غربی ها جستجو می کرد و حاضر به پذیرش خواسته های نامعقول طرف غربی و تعطیل کردن سرمایه های علمی جوانان کشور برای جلب رضایت غربی ها بر اساس تز "هر توافقی بهتر از توافق نکردن است"؛ بود و صرف توافق آن هم به این شکل را "برد-برد" می دانست حالا به نتیجه ای رسيده که رهبری دوراندیش و بصیر انقلاب در سال 92 و قبل از مذاکرات و حتی در دهه های قبل بر آن تاکید می کرد، ارزشمند است. در این موضوع به وضوح صبر استراتژیک رهبری معظم انقلاب در به تشخیص رساندن سياسيون و بعضا حامیان این جریان، به شیوه ای امام گونه و نه دستوری، مشخص شد.

2- نوع واکنش دولت روحانی در مقابل آمریکایی ها نه در این مورد که کل دوره توافق از دوران توافق اولیه در ژنو تا ادوار مختلف مذاکرات هسته ای، نشانی از دوراندیشی سیاسی و دیپلماتیک نداشت.

از توهین و تهدیدات آمریکایی ها و اروپایی ها در همان ابتدا و دم زدن از گزینه های روی میز و توهین های مکرر به ملت ایران، تا کارشکنی های متعدد در اجرای تعهدات توافق موقت ژنو تا تحمیل فکت شیت آماده ی آمریکا به متن مذاکرات، تا سنگ اندازی در مسیر اجرای برجام و قانون ویزا و تمدید تحریم داماتو و... واکنش در خوری از طرف ایران دیده نشد.

مکررا از سوی جناب ظریف و تیم وی، هر کارشکنی و سنگ اندازی آمریکا تحت عنوان "مصرف داخلی" و "توافق نقض فاحش نشده" و "می توانیم تضمین بگیریم" و... توجیه شد. و البته از این طرف تمامی تعهدات ایران در کاهش توان هسته ای و اجازه ی بازرسی ها و... سریعا و با عجله و خوش بینی انجام شد.

3- مسیری که در این مذاکرات و انجام توافقات رنگ اشتباه و خطای تحلیلی داشت.

از پیوند زدن نان و آب و هوا و اکسیژن مردم به توافق هسته ای در ایام انتخابات 92 و پس از پیروزی، تا اعلام دروغین خالی بودن خزانه کشور و سیاه نمایی مفرط درباره شرایط کشور و دولت قبل، از تلاش های رسانه ای گسترده مطبوعات و رسانه های جریان حامی دولت برای بزک آمریکا، تا دمیدن در انتظارات جامعه و ترسیم اوضاع خیالی و آرمانی از پسا توافق، از پالس فرستادن و ولع برای مذاکره و توافق به هر قیمتی و تا تضعیف و تخریب منتقدان و ظرفیت سیاسی داخل کشور، از بی توجهی به توصیه های رهبری تا مذاکرات سهل انديشانه ی خوش بینانه، از لو دادن کانال های دور زدن تحریم ها تا دادن امتیازات بزرگ در ازای تعلیق تحریم های نه چندان موثر، از نفوذ جاسوسان در تیم مذاکره کننده تا طراحی ساختار غلط برای توافق و نگرفتن تضمین و عدم واکنش مناسب در مقابل کارشکنی ها و نقض های مکرر و غیره و غیره نشان از سهل اندیشی در طی مذاکرات و پس از آن دارد.

4- افق برجام در آینده دور و نزدیک سیاه و مبهم است. زمزمه های برخی محافل و چهره های غربی مبنی بر اینکه ایران بعد از پایان مدت برجام هم حق غنی سازی ندارد و بهانه جویی ها و ادعاها و سندسازی های جدید رژیم صهیونیستی در مورد مسئله هسته ای ایران و اینکه کماکان در آمریکا صحبت از ممانعت از دسترسی ایران به بمب اتم می شود، همه نشانه هایی است از اینکه صحبت تاریخی رهبری در حدود ۱۶ سال قبل مبنی براینکه بهانه های دشمن حد یقف ندارد و پایانی برای آن نیست، صحیح بود. علاوه بر آن در طی برجام زیرساخت های هسته ای کشور بسیار آسیب دید و تضعیف شد، توان کشور در دور زدن تحریم ها کاهش پیدا کرد، اطلاعات حساسی از صنایع و تاسیسات و معادن مرتبط با هسته ای به راحتی در اختیار جاسوسان آژانس قرار گرفت و ما به ازا و منافع اقتصادی مورد انتظار نیز به دست نیامد، بلکه بی عملی و خوش بینی سبب کم کاری و رخوت و سستی در اقتصاد داخلی شده و تکانه های اقتصادی بی سابقه ای از جمله کاهش شدید ارزش پول ملی را سبب شد. افزون بر همه ی اینها بازدارندگی هسته ای کشور تا حدی از دست رفت و میدان عمل جمهوری اسلامی از حوزه هسته ای به اف ای تی اف و حوزه نظامی و موشکی کشیده شد، که از حیث استراتژیک نیز به ضرر کشور بود.

مسیر صحیح این بود و این هست هر چه سریعتر بند برجام از دست و پای صنعت هسته ای کشور باز شده و با یک واکنش محکم ابتکار عمل به دست ما باز گردد. این واکنش محکم نه نفروختن آب سنگین ممنوع الفروش است که حقیقتا حکایت روغن ریخته نذر امامزاده است نه پالس های دوگانه و با ترس مبنی بر خروج نکردن از برجام.

واکنش محکم علاوه بر خروج قطعی و کامل از برجام، می تواند تعلیق و قطع همکاری با آژانس، جمع کردن تمام دوربین های بازرسی از تاسیسات هسته ای، راه ندادن بازرسان آژانس و در مرحله بعد آغاز روند غنی سازی صنعتی در سطوح 20 درصد و بالاتر از آن و حتی خروج از معاهده ان پی تی باشد.

واقعیت آن است که آمریکا با واکنش های ضعیف نه حاضر به احترام به حقوق ایران می شود نه دست از اعمال فشار بر می دارد. از طرفی تکانه ی اقتصادی ای که بر کشور وارد شد، قاعدتا از این بدتر نمی تواند بشود، و به تعبیر مثل معروف عامه که بالاتر از سیاهی رنگی نیست، باید با شجاعت در مقابل زیاد خواهی آمریکا ایستاد و آمریکا را وادار به تغییر سیاست کرد.

تا هم در آینده پرونده جدیدی برای برنامه هسته ای ایران باز نشود و هم دندان طمع دسترسی غربی ها به اطلاعات حساس کشور از طریق اف ای تی اف و جمع کردن توان موشکی و تضعیف توان نظامی کشور، کنده شود.