اتاق جنگ ساکت آمریکا علیه ایران

محمدرضا فرهادی، گروه تعاملی الف،   3980216002 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
اتاق جنگ ساکت آمریکا علیه ایران

رویکرد آمریکا در برابر بسیاری از کشورهای غیر هم سو با سیاست های واشنگتن استفاده از ابزار نظامی و اقتصادی است. ابزار نظامی در مواردی کاربرد دارد که طرف مقابل توان پاسخ گویی را ندارد و واشنگتن به راحتی می تواند حکومت غیر هم سو را جایگزین کند. در موارد دیگر بازیگر هدف آمریکا دارای توان نظامی بالایی است و راهبرد نظامی برای آن راهگشا نیست و هزینه های زیادی را بر آمریکا تحمیل می کند. در این موارد تصمیم گیران آمریکا از رویکرد اقتصادی برای سازگاری بازیگر موجود برای رسیدن به هدف استفاده می کنند. در این رویکرد اقتصادی نیز ابزار مهم تحریم و قرار دادن کشورهای غیر هم سو در لیست های ادعایی همچون لیست تروریسم است.

در مقطع فعلی راهبرد آمریکا در برابر ایران استفاده از ابزار اقتصادی براساس رویکرد فشار حداکثری است. واشنگتن برای اجرای این پروژه دفاتر و کارگروه های متعددی را در جهت شناخت نقاط ضعف اقتصادی ایران و استفاده از آنها در جهت ضربه زدن به اقتصاد ایران به کار گرفته است. نمونه بارز در این زمینه کارگروه اقدام علیه ایران است که در وزات خارجه آمریکا تشکیل شد و بازوی اجرایی برای تحریم های اخیر ایران بوده است. این کارگروه به اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران تبدیل شده و اقدامات مختلفی از جمله ارائه راهبرد به دولت جهت ضربه زدن به ایران را برعهده گرفته است.

درکنار این کارگروه اکنون دفتر تروریسم و اطلاعات مالی آمریکا را باید قرار داد که مکمل کارگروه اقدام علیه ایران است. این دفتر در سال ۲۰۰۴ در داخل وزارت خزانه‌داری آمریکا ایجاد شد و مرکز طراحی جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورهای ناهمسو با سیاست‌های کلان آمریکا را تشکیل می‌ دهد. معاون وزیر که ریاست اداره تروریسم و اطلاعات مالی را بر عهده دارد یکی از شانزده آژانس جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکاست. هر دو آنها زمانی ایجاد شدند که دولت جرج دابلیو بوش در تاریخ ۸ می ۲۰۰۴، تشکیل دفتر مالی تروریسم و جرائم مالی(TFFC)، شبکه اقدام جرائم مالی(Fin CEN)، و دفتر کنترل دارایی‌های خارجی(OFAC) را اعلام کرد. همچنین، معاون وزیر در امور تروریسم و اطلاعات مالی بر اداره اطلاعات و تجزیه و تحلیل (وزارت خزانه داری) نظارت عالیه دارد. این دفتر شامل چهار زیرمجموعه است: ۱- دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (اوفاک) ۲- دستیار وزیر در امور اطلاعات و تحلیل ۳- دستیار وزیر در امور تأمین مالی تروریسم و ۴- شبکه اجرای قوانین مربوط به جرائم مالی.

با توجه به شناخت از مسایل موجود، اکنون باید به اتاق جنگ ساکت بیشتر پرداخته شود و اهداف و مقاصد این دفتر مورد توجه قرار گیرد. در واقع باید به این موضوع پرداخته شود که اتاق جنگ ساکت به دنبال اجرای چه پروژه هایی علیه ایران است و چه اقداماتی را انجام داده یا در حال انجام است.


1- اتاق جنگ ساکت بنابر توضیحات فوق بیشتر در زمینه تروریسم به دولت آمریکا کمک می کند. این دفتر بنابر استفاده ابزاری دولت آمریکا از تروریسم اقدامات خود را علیه کشورها یا نهادهای غیر هم سو انجام خواهد داد. در رابطه با ایران دفتر تروریسم اقدامات خود را بر روی سپاه پاسداران متمرکز کرده است. در این زمینه آنچه این اتاق جنگ بر روی آن متمرکز شده، اهداف اقتصادی است که سپاه پاسدارن را از طریق آن مورد حمله قرار دهند. قرار دادن سپاه در لیست تروریستی را نیز باید در کنار اقدامات این دفتر قرار داد. بنابر اعلام این دفتر چنانچه اقدامات سپاه را بتوان تروریستی اعلام کرد، به راحتی می توان اقدامات اقتصادی آن را نیز در قالب کمک به تروریسم قلمداد کرد.
2- ماموریت مهم دیگر اتاق جنگ ساکت، استفاده از استراتژی تهدید برای کشورهای دارای روابط اقتصادی با ایران است. تمرکز این دفتر نیز اخیرا بر روی مشتریان نفتی ایران متمرکز شده است. به گونه‎ای که هر کشور یا نهادی با ایران در زمینه خرید نفت همراهی کند، مشمول تحریم های آمریکا خواهد شد و این تحریم ها آنها را در زیرمجموعه تروریسم به حساب خواهد آورد. سفر سیگنال مندلکر رییس این دفتر به برخی کشورهای آسیایی نمود پیاده سازی این استراتژی است.
3- سومین ماموریت اتاق جنگ ساکت، ضربه زدن به گروه های مقاومت است. گروه های مقاومت به عنوان بخشی از بازوان اجرایی ایران باید دچار محدودیت های مالی و نظامی شوند. در نتیجه در بُعد نظامی قرار دادن این گروه ها در لیست تروریسم هدف اصلی است که درباره حزب الله این امر اتفاق افتاد و در زمینه مالی محدودیت های مالی برای این گروه ها یا به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد شد. در ابعاد مستقیم محدودیت سازوکارهای مالی این گروه ها با سایر نهادها و سازمان ها است و در ابعاد غیر مستقیم هدف قرار دادن ایران به عنوان بخشی از پروژه ضربه زدن به گروه های مقاومت است.
4- استفاده از واحدهای اثرگذاری به عنوان یک اهرم فشار علیه اقتصاد کشورهای ناهمسو. مندلکر در رابطه با فعالیت مکانیسم اول (واحدهای اثرگذاری راهبردی) می گوید: «برای تقویت همکاری میان بخش‌های دفتر تروریسم و اطلاعات مالی، من 7واحد اثرگذاری راهبردی که از بالاترین اولویت‌ها برخوردار هستند مشخص کرده‌ام: کره شمالی، روسیه، داعش، ایران، ارز، حقوق بشر و فساد.»
همان گونه که مشخص است از 7 واحد اثرگذاری این دفتر ، 5 مورد آن به ایران اختصاص دارد. به گونه ای که براساس دستورکار رسانه ای دولت آمریکا باید در چهار زمینه علیه ایران اقدام انجام دهد:
الف) احیای شبکه های فارسی زبان بیگانه؛
ب) تفرقه اندازی؛
ج) افزایش بحران های اجتماعی همچون فساد و فحشا؛
د) تمرکز بر فساد مالی و ارتباط آنها با سپاه پاسداران.

براساس پنج واحد اثرگذاری و چهار زمینه دستورکار رسانه ای به دو نتیجه می توان رسید که اتاق جنگ ساکت به خوبی از آن درحال بهره برداری است:
- محدودیت های ارزی برای ایران در قالب فعالیت های تروریستی؛
- نسبت دادن فساد و ناکارآمدی در زمینه های داخلی به سازمان ها و نهادهای حکومتی.

در راستای این دو مولفه اتاق جنگ ساکت از طریق بهره برداری از شبکه های اجتماعی به دنبال ایجاد هزینه علیه ایران در ابعاد داخلی است. هرچند در این زمینه کارگروه اقدام علیه ایران مجری اقدامات اتاق جنگ ساکت است و تمرکز این اتاق جنگ بر روی مسایل خارجی است.

درمجموع آنچه باید به آن پرداخته شود وجود ابعاد پیچیده جنگ تمام عیار اقتصادی آمریکا علیه ایران است که هروز ابعاد جدیدی از آن رونمایی می شود. وجود اتاق جنگ های متعدد در راستای رویکرد فشار مضاعف ،جنگ روانی و هزینه سازی برای ایران است. هرچند در این زمینه تاکنون آمریکا در ایجاد اجماع جهانی و فشار بر ایران ناکام مانده است. سابقه تحریم های گذشته نیز به خوبی نشان می دهد که حربه تحریم علیه ایران ناکارآمد است و اذعان افراد و تصمیم گیران آمریکا بر عدم رسیدن به نتیجه مطلوب از تحریم ها نشان از شکست سیاست تحریم واشنگتن دارد.