نقدی بر تامین نیروی انسانی بخش سلامت

احمد فرقانی*،   3971019030 ۳۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
نقدی بر تامین نیروی انسانی بخش سلامت

شاید خیلی از ماها با این صحنه ها مواجه شده باشیم صفهای طولانی پشت دربهای مطب پزشکان، ویزیت حداکثر سه یا چهار دقیقهای بیمار، زمانی که، صرفِ گرفتنِ شرحِ حالِ بیمار، تشخیص بیماری و تجویز دارو می‌گردد.

مواجهه با مطبهای متعدد در هنگام عبور از برخی خیابانهای اصلی شهر و در مقابل، نبود یک مطب در بسیاری از روستاهای پرجمعیت کشور مثالهایی که به نوعی به معضل توزیعِ نامتناسب پزشک در کشور و مهمتر از اون به کمبود پزشک اشاره دارند، قابل ذکر است، دادههای سازمان بهداشت جهانی هم، مهر تایید بر این کمبود میزنند.

دادههای این سازمان نشان میدهند (نمودار 1)، وضعیت سرانه پزشک بهازای 10 هزار نفر جمعیت در کشور، از میانگین منطقه و جهانی پایینتر است، و جایگاهِمان در این شاخص، از چند کشورِ فقیر و جنگ زده منطقه، مانند سومالی، یمن، جیبوتی و ... بهتر است.

یا در سرانه پرستار و ماما (نمودار 2)، رتبه کشور نامناسبتر است و مقدارِ این شاخص در کشور، از نصفِ میانگین جهانی نیز کمتر است و جایگاهمان در شاخص پرستار و ماما، از کشورهایی مانند قطر، لیبی، اردن بحرین و سوریه پایینتر و از کشورهایی همچون سومالی، افغانستان، یمن، جیبوتی و سومالی بهتر است.

علل اصلی این کمبود رو میتوان به سه گروه تقسیم کرد

محدودیت در تربیت نیروی انسانی در کشور

اعمال شرایط سختگیرانه برای بکارگیری فارغالتحصیلان دانشگاه‌های خارج از کشور

ممنوعیتِ طبابتِ پزشکانِ خارجی

در ادامه این سه علت مورد بررسی قرار میگیرد.

1- محدودیت در تربیت کادر انسانی بخش سلامت: بعد از وقوع انقلاب اسلامی، کمبود نیروی انسانی بخش سلامت بویژه پزشک آنقدر مهم بود که عامل اصلی تشکیل «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» شد، اتفاقی نادر که در دنیا سابقه نداشت، جدایی آموزش رشتههای علوم پزشکی از آموزش عالی وقت و ادغام آن در وزارت بهداری وقت و نقض یکپارچگی آموزشی کشور.

از ثمرات تشکیل وزارت بهداشت در بخش تربیت کادر بهداشتی و درمانی میشه به این موارد اشاره کرد:

تعداد پذیرفته شدگان دکترای حرفهای پزشکی در سال تحصیلی 1367 که بیش از 4750 نفر بود در سال تحصیلی 1382 به کمتر از 2100 نفر رسید.

بر اساس نمودار(3)، در سال 1365، از هر 100 نفر دانشجوی پذیرفته شده در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، 24 نفر در رشتههای علوم پزشکی و 9 نفر در رشته پزشکی پذیرفته شدهاند که این میزان در سال تحصیلی، 1382 به کمتر از 9 نفر در رشتههای علوم پزشکی و 0.7 نفر در رشته پزشکی رسیده است(به علت افزایش بی ضابطه پذیرش دانشجو در دهه 80(رشد 6 برابری پذیرش دانشجو در یک دهه)، مقایسه تا سال 1382(رشد منطقی) در نظر گرفته شده است).

2- ممنوعیت طبابت برای پزشکان خارجی: براورده نشدن نیاز کشور به پزشک و درآمد مطلوب این گروه، میتواند انگیزه فعالیت پزشکان خارجی را در کشور ایجاد کنند همانند سالهای قبل از انقلاب و دهه اول انقلاب، که پزشکان بسیاری در مناطق محروم و شهرهای کوچک مشغول طبابت بودند،  بااین وجود، ماده 4 قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی، که در سال 1383 تصویب شد، فعالیت پزشکان خارجی در حوزه بهداشت و درمان کشور ممنوع کرده است در حالی است که بسیاری از پزشکان ایرانی که تربیت آنها، هزینه بسیاری برای کشور داشته است، اکنون، در اروپا و امریکا به ارائه خدمت میپردازند. همچنین کشورهای مختلف (باالاخص کشورهای توسعه یافته)، سعی میکنند بهعلت هزینه گزافِ تربیت کادر بهداشتی- درمانی، قسمتی از نیروی انسانی مورد نیاز این بخش، از کشورهای دیگر تامین کنند.

3- اعمال شرایط سختگیرانه برای بکارگیری فارغالتحصیلان دانشگاه‌های خارج از کشور
: با براورده نشدن نیاز کشور به پزشک و سایر نیروی انسانی بخش سلامت، انگیزه تحصیل در دانشگاههای خارجی ایجاد میگردد ولی، با اعمال ملاکهایی، تامین کادر بهداشتی درمانی از این طریق هم، غیر ممکن شده است، این ملاکها را میتوان به دو دسته «ملاکهای قبل از ورود به دانشگاه» و ملاکهای «بعد از اتمام تحصیل» تقسیمبندی کرد.

ملاکهای قبل از ورود به دانشگاه( پیشینی): این ملاکها، بر انتخاب دانشگاه مقصد متمرکز است، مثلا، فرد متقاضی برای تحصیل در رشتههای علوم پزشکی، باید دانشگاهی را انتخاب کند که جزء500 دانشگاههای برتر رتبهبندی شانگهای باشد، درحالی که از میان دانشگاههای علوم پزشکی کشور، ، فقط دانشگاه علوم پزشکی تهران در این لیست قرار دارد.

ملاکهای بعد از اتمام تحصیل (پسینی): بر اساس این ملاکها که در ماده 4 آیین نامه ارزشیابی مدارک تحصیلی دانشآموختگان خارج از کشور ذکر شده است، متقاضی پس از اتمام دانشگاه برای کسب مجوز فعالیت بایستی:
در ازمون ملی شرکت کند و قبول شود.

در یکی از دانشگاههای علوم پزشکی داخلی پایاننامه ارائه بدهد.

یه دوره کاراموزی توسط فارغالتحصیل دانشگاه خارجی گذرانده شود.

درحالی است که کشورهای توسعه یافته، برای اجازه فعالیت پزشکان خارجی در کشورِشان، تنها به آزمون تخصصی (سنجش تواناییهای لازم پزشکی) و آزمون زبان بسنده میکنند.

نکات تکمیلی

دور از واقعیت نیست که بگوییم، در تامین کادر بهداشتی-درمانی کشور، نیروی انسانی به اندازه نیاز، در دانشگاه علوم پزشکی داخلی تربیت نمیشود، همچنین، برای فعالیت پزشکان ایرانی فارغالتحصیل از دانشگاههای خارجی، شاخصهای سختگیرانه اعمال میشود، و در نهایت، اجازه‌ی فعالیت پزشکان خارجی در کشور داده نمیشود

هنگامیکه، برای حل معضل کمبود پزشک، آموزش پزشکی از نظام آموزشی کشور جدا شد، در اکثر بخشها، کمبود نیروی انسانی وجود داشت اما با تربیت نیروی انسانی کافی، نیاز بخشهای مختلف رفع گردید و اکنون برای دورافتاده ترین نقاط کشور، در تامین معلم یا مهندس مشکلی نداریم در حالی که معضل کمبود نیروی انسانی بخش سلامت، همچنان پابرجاست

و ما توفیقی الا باالله

*پژوهشگر پژوهشکده سیاست پژوهی حکمت