اولین حضور سیاسی رئیسی پس از انتخابات/ چرا روحانی مثل احمدی‌نژاد سخن می‌گوید؟/ آیت‌الله هاشمی؛ «معیار» ارزیابی افراد؟

گروه سیاسی الف،   3970918130 ۲۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۵ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار مهمی در رسانه ها در حوزه های مختلف منتشر می شود. بعضاً این اخبار توسط خبرگزاری ها و رسانه ها مورد توجه قرار می گیرد و تحلیل می شود اما ممکن است برخی از اخبار چندان دیده نشود. الف در نظر دارد بسته خبری ویژه ای را منتشر نماید که اخبار مهم آن روز به صورت خلاصه جمع آوری شده و مخاطبان می توانند برای اطلاع کامل تر درباره آن موضوع به اصل خبر مراجعه کنند.

اولین حضور سیاسی رئیسی پس از انتخابات/ چرا روحانی مثل احمدی‌نژاد سخن می‌گوید؟/ آیت‌الله هاشمی؛ «معیار» ارزیابی افراد؟

جبهه پایداری باز هم سهم‌خواهی می‌کند؟

عباس سلیمی‌نمین، تحلیلگر اصولگرا درباره حضور اصولگرایان در انتخابات مجلس به «شرق» می‌گوید: «اگر اصولگرایان بر بسیاری از ضعف‌های گذشته فائق آیند، شرایط پذیرفته‌شدن آنها در جامعه شرایط بهتری است، به‌ویژه اینکه بتوانند از این شرایط استفاده و درست عمل کنند. البته باید گفت که در گذشته جبهه پایداری فراتر از سهم‌خواهی رفته بود و به‌نوعی یک نوع تمامیت‌خواهی را دنبال می‌کرد.

یعنی این‌‌گونه نبود که در چارچوب اصولگرایان عمل کند و یک سهم را دریافت کند؛ بلکه یک نگاه تمامیت‌خواهی وجود داشت که همین امر موجب ضربه‌زدن به اصولگرایان شد؛ اما درحال‌حاضر صحنه تغییر کرده است؛ یعنی جبهه پایداری موقعیت گذشته خود را ندارد. فقط جبهه پایداری در اینجا مطرح نیست. نیروهایی که در طیف اصولگرایان گردهم می‌آیند، می‌توانند این‌گونه به مسائل نگاه کنند که به یکدیگر در انتخاب افرادی که دارای صلاحیت هستند، کمک کنند. چه به این افراد تعلق حزبی داشته باشند و چه تعلق نداشته باشند. در واقع نگاه مبتنی بر ‌گرایش به تشکیلات سیاسی خود را حاکم نکنند؛ بلکه نمایندگانی که از احزاب طیف اصولگرا معرفی می‌شوند، با یکدیگر در انتخاب شخصیت‌های توانمند، صادق، سالم و دارای برنامه همفکری کنند. این یک دیدگاه است. دیدگاه دیگر نیز این است که درحال‌حاضر که هر حزبی یک یا دو نماینده دارد، داشتن نماینده برای انتخاب‌کردن، یک ابزار قدرتی است برای اینکه نیروهای حزبی خود را وارد فهرست کنند.»

ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا هم درباره جبهه پایداری به خبرآنلاین گفت: «رفتارهای این جریان نه تنها آورده ای نداشته بلکه هزینه هایی به جریان اصولگرایی تحمیل کرده است زیرا طیف مخالف یعنی جریان اصلاح طلبی همواره با بزرگنمایی تصمیمات آنها تلاش کردند چهره اصولگرایان را برای افکار عمومی با جبهه پایداری ترسیم کند، در حالیکه بسیاری از طیف های اصولگراها در بسیاری مواقع مواضع پایداری را قبول ندارند.»

ناصر ایمانی: جبهه پایداری برای اصولگرایان فقط هزینه داشته است

ایمانی گفته است: «اعتقاد دارم جریان اصلاح طلبی تمایل دارد که طیف پایداری باقی مانده و رادیکال تر شود تا با بزرگنمایی رفتار آنها به جریان اصولگرایی ضربه بزند.»

ایمانی به نکته مهمی اشاره کرده است. رفتار سیاسی جبهه پایداری برای عموم اهالی سیاست، مقبول نیست چون معمولا با تندروی همراه است. اما اصلاح‌طلبان به فعالیت جبهه پایداری نیازمندند تا بتوانند با بزرگنمایی رسانه‌ای، عملکرد آنها را به کل اصولگرایان تعمیم دهند و سبد رای خود را از حاکمیت همه اصولگرایان بترسانند.

***

آیت الله هاشمی؛ «معیار» ارزیابی افراد؟

حجت‌الاسلام محسن غرویان از مدرسین حوزه علمیه قم یادداشتی با تیتر بالا در روزنامه آرمان منتشر کرده است. غرویان نوشته است: «مرحوم آیت‌ا... هاشمی جایگاهی در انقلاب و نظام جمهوری اسلامی پیدا کردند که تبدیل به «معیار» شدند. هر فردی که علیه ایشان سخن گفت و درصدد تخریب شخصیت وی برآمد، منفور ملت شد. اکنون هم بدین منوال است. یعنی به محض آن که کسی علیه آیت‌ا... هاشمی سخنی می‌گوید، مطلبی می‌نگارد و یا اتهام‌افکنی می‌کند، در دل مردم جایگاهش بسیار تنزل پیدا می‌کند. این امر نشان می‌دهد که شخصیت مرحوم هاشمی، معیار ارزیابی افراد است.»

متاسفانه جناب غرویان فردی کارآزموده در سیاست نیستند و فقط از روی ارادت زیادی که به مرحوم هاشمی دارند، قلم‌فرسایی می‌کنند. باید از ایشان پرسید اگر هرکس علیه آن مرحوم سخن می‌گفت منفور ملت می‌شد چرا همان مردم در چند انتخابات به آن مرحوم رای ندادند و به افرادی که به علیهش سخن می‌گفتند رای دادند؟ حتی اگر احمدی‌نژاد را هم لحاظ نکنیم، علاقمندان سیاست به خاطر دارند مردم در انتخابات مجلس ششم به مرحوم هاشمی اقبال مناسبی نشان ندادند. در آن زمان آیا مردم «معیار» خود را فراموش کرده بودند؟

به‌علاوه آموزه‌های اسلامی به ما آموخته است افراد را با حق بسنجیم؛ نه‌اینکه حق را با افراد. یعنی افراد نباید «معیار» باشند بلکه معیار ما باید «حق» باشد و افراد هم با «حق» سنجیده شوند. به‌همین جهت، سخنان جناب غرویان مقبول نیست و از یک روحانی بیانش بعید بود.

***

توضیح کدخدایی درباره شکایت از یک نماینده

چند روز پیش، خبر شکایت شورای نگهبان از محمود صادقی، نماینده مجلس منتشر شد. ظاهرا موضوع شکایت، یکی از توییت‌های صادقی بوده است که در آن صادقی مدعی شده بود برخی افراد برای تایید صلاحیت به نمایندگان شورای نگهبان پول پرداخت می‌کنند. عباسعلی کدخدایی در یادداشتی درباره این شکایت نوشت: «آقای صادقی نماینده هستند و حقوقدان. اصل اول در این‌گونه امور حسن نیت است. ولو اینکه ایشان آن جلسه را فراموش کرده‌اند، آیا بعد از حدود سه سال نباید این مدارک را به شورای نگهبان ارسال می‌کردند؟

اعلام عمومی آن هم در پاسخ دبیر محترم شورای نگهبان، این ابهام را در بر دارد که هدف از رسانه‌ای کردن، حل مسئله نیست و شاید اهداف دیگری را در پی دارد؟

سوال بعدی از یک نماینده حقوقدان این است که آیا اگر کسی با تخلفی روبرو می‌شود نباید به نهادهای نظارتی اعلام کند؟ با چه مجوزی چند سال این پیگیری را به تاخیر انداخته‌اند؟ آیا می‌توان اعلام تخلف را بنا به تشخیص شخصی به تعویق افکند!؟»

تردید در حسن نیت یک ادعا

***

چرا روحانی مثل احمدی‌نژاد سخن می‌گوید؟

غلامحسین کرباسچی در پاسخ به سوالی درباره سخنان اخیر رئیس‌جمهور به جماران گفت: نمی‌دانم که رئیس‌جمهور چه می‌خواهد بگوید که بیان آن را به صلاح نمی‌داند. لابد حرف‌هایی هست؛ منتها اگر قرار باشد مسائل اثرات مخرب داشته باشند، همین سخنی که رئیس‌جمهور در این‌باره می‌زند، اثرات مخربش بیشتر از آن حرف‌هایی است که صلاح نیست مطرح شوند.

بیان چنین حرفی در کشور، مشابه حرف آقای احمدی‌نژاد است که می‌گفت من لیستی در جیب دارم، ولی هیچ‌گاه آن لیست از جیبش درنیامد. بالاخره این طور مبهم حرف‌زدن‌ها، بسیاری از مسائل و روابط را زیر سوال می‌برد. به هر حال، حتماً آقای رئیس‌جمهور مصلحتی در بیان چنین حرفی دیده، ولی من فکر می‌کنم؛ بازگو کردن مسائل مهم تاثیر چندانی روی مصلحت جامعه ندارد.

کسی توقع ندارد هر مساله‌ای که در کشور اتفاق می‌افتد، تبلیغاتی یا علنی شود و مسائل طبقه‌بندی شده در همه جای دنیا وجود دارند. اما اگر مصلحتی در این باشد که حرفی را در طبقه‌بندی نگه‌دارند، این مساله عبارت«حرف‌هایی هست که نمی‌توانم بگویم» را نیز شامل می‌شود. به نظر می‌رسد بیان چنین حرفی، خلاف مصلحتی است که رئیس‌جمهور در نظر دارد. همانطور که اگر کسی بگوید لیستی در جیبش دارد، آن لیست می‌تواند همه افراد مطرح در مجموعه‌های اداری و حکومتی کشور را زیر سوال برد، رئیس جمهور نیز اگر واقعاً قرار نیست حرفی بزند، نباید خود این جمله را به زبان آورد.»

***

آخرین وضعیت پرونده احمد عراقچی

محسنی اژه‌ای، در نشست خبری درباره آخرین وضعیت پرونده سیف و احمد عراقچی گفت: «پرونده عراقچی هنوز تعیین وقت نشده است، درباره دو‌ پرونده دیگر هم هنوز کیفرخواست نخورده، درباره خود پرونده سیف هم هنوز پرونده و‌ رسیدگی های آن به اتمام نرسیده و کیفرخواست نخورده است. نوع اتهام عراقچی به گونه ای است که در دادگاه های ویژه مورد بررسی قرار میگیرد، البته هنوز تعیین وقت نشده چون ۹ متهم غیر از ایشان وجود دارد.»

حکم اعدام باقری‌درمنی تایید شد/ پاسخ ظریف به نامه دادستان بدون ارائه اسناد

***

اولین حضور رئیسی در سیاست پس از انتخابات

سید ابارهیم رئیسی به‌مناسبت روز دانشجو در دانشگاه شهید بهشتی تهران حاضر و پاسخگوی سوالات دانشجویان شد. این نشست، اولین حضور رئیسی در فضای سیاسی کشور پس از انتخابات سال گذشته است. رئیسی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان که پرسیده بود «فکر می کنید اگر رییس جمهور می شدید، وضع کشور بهتر از این بود؟» خاطرنشان کرد: خدا رحم کرد که من رییس جمهور نشدم که دلار 5هزار تومان شود.

رئیسی: خدا رحم کرد من رئیس جمهور نشدم که دلار ۵ هزار تومان شود/ صحبت درباره اعدام‌های سال ۶۷

رئیسی اظهار داشت: افتخار من آنست که با جریان نفاق، فساد و چپاول مبارزه کرده ام، اما تعجب نسبت به کسانی است که مدعی حقوقدانی هستند، اما بین دادستانی و قاضی فرقی نمی گذارند‌.

***

حجاریان؛ بدعهدی موجر و مستاجر

سعید حجاریان، فعال اصلاح طلب و تئوریسین جریان دوم خرداد، اخیرا در مصاحبه‌ای مکتوب، نکاتی مطرح کرده که واقعا عجیب است.

تئوریسین جریانی که معتقد به مسئولیت سیاسی، اجتماعی و اخلاقی سیاستمداران است، آن‌چنان شانه از مسئولیت اش خالی کرده که گویی اصلا مسئولیتی نبوده است.

سعید حجاریان در مصاحبه ابراز داشته که ما هیچ گاه با روحانی«عقدی به صورت ائتلاف نبسته بودیم» و با گفتن این جمله، کاملاً از مسئولیت دولتی که جریان متبوع او به مردم تحمیل کرد، شانه خالی کرده است. مگر شما نبودید که 
می گفتید«حاضریم دندانه های کلید آقای روحانی باشیم»؟ مگر شما در هر مقطعی از پروژه برجام، از لوزان تا وین و مقاطع دیگر تمام عیار از روحانی حمایت نکردید؟

مگر هم وندانتان در مشارکت منحله، پیش از 96 نگفتند گزینه ما دوباره روحانی است؟ مگر قرار نبود تا 1400با روحانی بمانید و به عقب برنگردید؟ یادتان رفته است؟