احتمالا اصطلاح "مهندسی ارزش" به گوش همه ما خورده است. خیلیها تعریف این اصطلاح را هم میدانند. عده ای هم نمیدانند. برای خیلیها مهم است معنی این عبارت و یا هر واژه یا عبارتی را بدانند. برای عده ای هم معنی برخی واژهها مهم نیست. چون ممکن است اصلا به دردشان نخورد. من در این یادداشت دوباره مهندسی ارزش تعریف می کنم.
طبق تعریف مهندسی ارزش عبارت است از: "روشی که با اجرای آن، هزینهها کاهش یافته و عمل کرد سامانه (سیستم) بهتر شود. هدف اصلی مهندسی ارزش توجه به کارکرد است نه کیفیت و نه هزینه. چرا که تامین کارکرد خود به خود کاهش هزینه و ارتقای کیفیت را به دنبال خواهد داشت. برای این که بهترین نتایج از مطالعه مهندسی ارزش حاصل شود باید این مطالعه از اولین مرحله مطالعه هر پروژهای آغاز شود. هر چه مطالعه و طراحی پروژه ای نهایی تر شود امکان تغییر دادن آن و بهره مندی از ظرفیتهای کاهش هزینه، کم تر خواهد بود.
حال اگر کشور داری و مدیریت کلان آن را یک پروژه فرض کنیم و اولین مراحل این پروژه را انتخابات وزیران متخصص و متعهد بدانیم، مهندسی ارزش این پروژه باید از همین انتخاب وزیران شروع شود. بنا بر این، نخستین شرط برای اجرای درست پروژه این است که رییس جمهور به عنوان شخص دوم کشور و شخص اول در قوه مجریه از وزیرانی استفاده کند که بتوانند وظایف محوله را به نحو احسن اجرا کنند و به قول معروف اصلح باشند. واژه اصلح متاسفانه به دلیل کاربرد زیاد در این چند ساله اخیر معنای واقعی خود را از دست داده است، ولی در این نوشتار منظور از فرد اصلح، فردی است که همه صفات و لازمههای خوب بودن را داراست.
در وهله دوم اگر اداره هر وزارتخانه را یک پروژه بدانیم. باز باید مانند انتخاب وزیران توسط رییس جمهور، خود وزیر نیز برای اداره وزارتخانه خود از افراد دارای تخصص، مجرب و متعهد استفاده نماید. یعنی در وزارتخانه خود از مهندسی ارزش استفاده نماید. به همین ترتیب هر کدام از معاونان وزیر و مدیران کل ادارات زیر مجموعه نیز باید با انتخاب افراد با صلاحیت مهره چینی خوبی را برای پیشبرد کار داشته باشند.
به همین ترتیب از رییس جمهور تا هر یک از وزیران و سپس لایههای میانی و پایینی مدیریت کشور باید مهره چینی خوبی انجام شود تا پروژه کشور داری به خوبی از صفر تا صد پیش برود و درهر یک از مراحل آن برای رسیدن به هدف از مهندسی ارزش استفاده شود تا اگر خدایی ناکرده پروژه کشورداری در مسیر درست پیش نرفت سریعا با پیشنهاد مسیر بهتر دوباره کشورداری در مسیر درست ادامه طریق دهد.
بنابراین یکی از لازمه های مهندسی ارزش انتخاب افراد مناسب می باشد. حال این سوال از آقای رییس جمهور محترم مطرح می گردد که آیا در انتخاب وزیران، مدیران بالادستی و پایین دستی درست عمل کرده است؟ اگر درست عمل کرده چرا این همه مشکل در کشور وجود دارد؟ و اگر درست عمل نکرده، چرا ادامه راه را با این روش اشتباه ممکن میداند و به توصیههای دلسوزان توجهی نمیکند؟ یعنی مهندسی ارزش نمیکند و اجازه می دهد هزینههای این کار اشتباه روز به روز بیشتر شود؟