از ابوهارون مکفوف نقل است که؛ امام جعفر صادق علیهالسلام به من گفت: برای من شعری درباره حسین علیهالسلام بخوان. من شعری برایش خواندم و او به من گفت: آن چنان که برای خود میخوانید برایم بخوان، منظورش، با رقت و سوز، بود.
و من چنین خواندم: گذرت که بر جسد حسین افتاد، به استخوانهای پاکش بگو: (ای استخوانهای پاک، همیشه از باران ابرهای متراکم و پربار، بهرهور سیراب باشی.)
ابوهارون گوید: امام صادق علیهالسلام گریست و سپس گفت: بیشتر بخوان! قصیده دیگری برایش خواندم و او باز گریه کرد، و من از پشت پرده نیز صدای گریه شنیدم.
وقتی که آرام شدم، حضرت گفت: ای اباهارون هر کس در رثای حسین علیهالسلام شعری بخواند، بگرید و ده کس را بگریاند، بهشت برای آنان حتمی گردد. و هر که در رثای حسین علیهالسلام شعری بخواند، بگرید و پنج کس را بگریاند، باز بهشت برای آنان نوشته شود و هر کس در رثای حسین علیهالسلام شعری بخواند، بگرید و یکی را بگریاند، باز هم بهشت بر آن دو ضرور گردد.
هر که در نزد او از حسین علیهالسلام یادی شود و از چشمان او به مقدار پر مگسی اشک بیرون آید، پاداش نیکی با خدا باشد و خدا برای او، به کمتر از بهشت راضی نباشد.
«ثواب الاعمال، صفحه ۱۷۸»