این پست را به چه کسی بدهیم؟

علی اکبر توافقی، گروه تعاملی الف،   3970605104 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
این پست را به چه کسی بدهیم؟

کودک ۱۰ ساله ای بودم که انقلاب اسلامی رخ داد. تصفیه ادارات و سازمان ها را به چشم دیده ام. کور و تنها به هدف زدودن تمام آثار رژیم قبلی و بدون لحاظ الزامات تصدی پست ها و صدمات ناشی از بلاتصدی ماندن امور مهم بود. تا اواسط دهه شصت رفتارهای به دور از عقل سلیم غالب و البته قابل درک بود زیرا هدف استقرار نظامی جدید بود که میبایست خود را از خطر چوب لای چرخ گذاشتن مقامات رژیم سابق برهاند.

ولی بعد از سال 67 و با پایان یافتن جنگ و استقرار کامل نظام که البته من هم به سن ۲۰ سالگی رسیده بودم و درکم از شرایط بهتر شده بود با چشمان حیرت زده ام مشاهده میکردم که چطور عده ای فرصت طلب ظاهرالصلاح روند اداره امور کشور را به دست میگرفتند در حالی که رنگ رخساره آنان از سر درونشان خبر میداد. لیسانس فیزیک رانتی به ریاست بیمارستان گماشته شد و وزارتخانه ها به دست بدترین گزینه ها سپرده شدند. روابط دوستانه و خویشاوندی جایگزین قواعد و قوانین شدند و افراد با داشتن ظاهر و رفتاری خاص، میتوانستند هر پست نامربوط به مدرک، شخصیت و توان خود را به دست آورند.

من جوان خام میفهمیدم که این روش به کجا می انجامد ولی اکابر قوم ما نمیفهمیدند یا خود را به نفهمی میزدند. حالا حرف من این است که گذشته ها گذشته است و پرسش کنونی باید این باشد که چه بکنیم؟ درمورد وزیر اقتصاد استیضاح شده حرف و حدیث های گفتنی بسیار است ولی گفتن آنها چراغی برای روشن کردن راه آینده نمی افروزد که کرباسیان و کرباسیان ها هر آنچه کردند تمام شد و شاید شاید و شاید تنها نام بد یا خوب از خود به جای بگذارند.

پس حالا باید برای تصدی پست ها از جمله وزارت اقتصاد باید شرایطی عقلانی و علمی گذاشته شود. شاید این شرایط بد نباشد:

1- مدرک بدون شائبه و معتبر اقتصاد از بهترین دانشگاه های داخلی و خارجی از مقطع لیسانس تا دکترا (البته بدون سهمیه) داشته باشد
2- برنامه ای مدون و دقیق برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور داشته باشد و آن را به کمیسیون اقتصادی مجلس ارایه دهد
3- دیدگاه های تندروانه، کمونیستی و شبه کمونیستی نداشته باشد
4- هیچ گونه وابستگی خانوادگی یا دوستی با سایر سران نداشته باشد
5- ثروتمند نو کیسه یا فقیر و ناتوان نباشد
6- هیچ گونه سابقه نظامیگری حتی کوتاه مدت نداشته باشد
7- سالمند و فرتوت و جوان و خام نباشد
8- تعهد کامل در برکنار کردن بی قید و شرط تمام مدیران حوزه های اقتصادی از صف تا ستاد داشته باشد

البته این پیشنهاد من به عنوان یک کنار گود نشسته است و شاید عقلای قوم پیشنهادهای بهتری داشت باشند ولی یک موضوع فراموش نشود: خوب بودن، مومن بودن و پاک دست بودن و امثال آن شرط کافی برای تصدی یک پست نیست (حتی پست های کم اهمیت) گرچه لازم و به قول خارجی ها یک Add است. فرض کنید من آدم مومن و خوب و پاک دستی باشم ولی از خلبانی هیچ ندانم، هرکس که سوار هواپیمایی بشود که من خلبان آن هستم، حتما ابله یا سبک مغز است. در آخر و از همه مهمتر اینکه، سنجش صفات غیر عینی مثل ایمان و ... به شکل درست و روا ممکن نیست. به هر حال: من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال