ضرورت گذر به جمهوری سوم

سعید عسکری، گروه تعاملی الف،   3970510049 ۳۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
ضرورت گذر به جمهوری سوم

کشور ایران پس از گذراندن دو دوران پادشاهی مطلقه و پادشاهی مشروطه، دو دوران جمهوری را نیز تا کنون تجربه کرده است. جمهوری اول بر مبنای ساختار نخست وزیری و جمهوری دوم بر مبنای ساختار ریاست جمهوری. از دوران های پادشاهی که بگذریم، هر دو دوره جمهوری اساسا بر مبنای تغییر ساختار، هویت پذیرفته اند. یعنی گذر، گذر ساختاری بوده است. اکنون و در چهلمین سال انقلاب باید پرسید، با وجود تغییر ساختار، علت مشکلات کنونی کشور ما در حیطه های اصلی کشورداری یعنی مدیریت سیاسی، مدیریت اقتصادی، مدیریت فرهنگی و مدیریت رفاه اجتماعی در کجاست؟ چرا با وجود داشتن یک جمهوری، آن هم از نوع ریاستی و با پیاده ساختن اصل تفکیک قوا، در بسیاری زمینه ها، آسیب پذیریم و پر خطا؟ غفلت و وادادگی مدیریتی در کشور ناشی از چه امری است؟ چرا با وجود دین نمایی مسئولین مدیریتی، حرکتی شایسته در بسیاری بخش های حیاتی رویت نمی شود؟ فسادهای تباری و خانوادگی ناشی از رانت پذیری نظام مدیریتی حاصل کدام کوتاهی است؟ و بسیاری سوالات دیگر که می توان در این زمینه به نگارش در آورد...

پاسخ سوالات فوق در یک مقوله اصالت داده شده خوابیده است: اصالت ساختاری (و نه اصالت رفتاری!)

در واقع آنچه همیشه گوشه ذهن ما برای حل معضلات اداره سرزمینی مهم بوده ساختارها هستند. ما به ساختارها بها و جایگاهی می دهیم که وزنشان به آن میزان نیست. می خواهیم تنها با تغییر ساختارها سیستم و یا سیستم ها را درست کنیم. پذیرفتنی نیست. این عدم پذیرش از آن رو است که بسیاری تجارب سیاسی در جهان امروز و گذشته، کارایی های مختلفی را با سیستم های مشابه نشان داده اند. حتا در این زمینه نمونه های تاریخی بسیاری نیز در گستره تاریخی خودمان مشاهده می کنیم. کافی است تاریخ حکومت های سلطنتی ایران را ورق بزنیم، دوره ای کفایت و شکوه و دوره ای ضعف و انحطاط، همه و همه در ساختاری از نظر سیاسی یکسان.

به نسبت تجربه های رخ داده در ساختارهای جمهوری-مبنای غیر ایرانی و ایضا تجربه جمهوری اسلامی خودمان، باز می توانیم مساله بالا یعنی کفایت و ضعف را مشاهده نماییم. این به ما می نمایاند که به ساختارها آنچنان که ادعا می شود نباید اصالت داد. اصالت را به امر دیگری باید داد و بنظر آن امر چیزی نیست جز رفتارها.

این یعنی بیش از آنکه ما به نوع دیگری از جمهوری و یا سیستم سیاسی جدید نیاز داشته باشیم، ما به یک رفتار جدید نیازمندیم. ما نیازمند به انقلاب رفتاری هستیم نه انقلاب ساختاری. حتا اگر براندازی نیز می خواهیم انجام دهیم باید براندازی رفتاری انجام دهیم، براندازی ساختاری آنچنان که تاریخ گواهی می دهد تعیین کننده موفقیت و بهروزی نیست. بدین سخن و با توجه به تجارب زیسته ایرانی بویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی، لازم است تا از دو جمهوری گذشته و ساختارهای سلطنتی پیش از آن به جمهوری سومی گذر کنیم اما با یک تفاوت که این جمهوری تحولی رفتاری با خود دارد و نه تحولی ساختاری.

حال این تحول رفتاری در جمهوری سوم چه می باید باشد، دقیقا ناظر به ضعف های رفتاری است که ما ایرانیان امروز در حوزه مدیریتی داریم. اگر بنای حل چالش هایمان را داریم باید به مواردی از این دست توجه کنیم:


• ما در حوزه مدیریتی انضباط بشدت پایینی داریم، اساس پیشرفت مستمر کشورها بر اساس نظم مستمر مدیریتی است، ما باید این مهم رفتاری را درک و اصلاح کنیم.
• رفتار غلط نهادهای گزینش مدیران در ترجیح پیران بی خطر و شناخته شده بر جوانان نو چهره و ریسک پذیر بکلی باید دگرگون گردد.
• اشرافیت رانتی ناشی از غفلت تباری مدیران، کرم پوساننده از درون است. راهکار آن اتخاذ رفتاری سخت و بی مسامحه در پالایش جدی دستگاه مدیریتی کلان و مفتضح سازی مدیران و خانواده های مدیریتی فاسد و در سایه است.
• کندی رفتاری نهادهای قضایی به جد باید اصلاح شود، اگر مجرم و یا مدیر نالایق سیاسی و اقتصادی بداند پیش از خشک شدن عرق جنایت و یا کوتاهی اش گرفتار و یا بازخواست خواهد شد، خیال تخلف را نیز به خود راه نمی دهد.
• رفتار نمایندگان به دقت باید ارزیابی و گزارش مستمر عملکردشان در هر هفته به نظر مردم رسیده شود، زمان و ساعات زندگی این اشخاص متعلق به مردم است نه خودشان.
• رفتار نظام با طالبین مدیریت های کلان و معاونت های مهم باید به کل تغییر کند، هزینه عدم شایستگی برای جایگاهی و رغبت به آن جایگاه باید بشدت برای اشخاص طالب بالا رود.
• مساله اصلاح رفتار رسانه به جد باید در دستور کار قرار گیرد، نمی توان با رفتاری محافظه کارانه در حوزه رسانه به جنگ فساد و بی عدالتی رفت.
موارد فوق در زمینه اصلاح رفتاری در راستای جمهوری سوم، تنها به عنوان چند نمونه مورد اشاره قرار گرفته اند و الا فهرست های اصلاح رفتار را پایانی نیست.

*دانشجوی دکتری مدیریت