گپ و گفتی با استاندار قزوین

فرهاد طاهری، گروه تعاملی الف،   3970509096 ۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
گپ و گفتی با استاندار قزوین

اول صبح امروز دوشنبه ۸ مرداد، دوستی از تلگرام برکناری فرماندار تاکستان را به من خبرداد. البته طی هفته های گذشته جسته و گریخته شنیده بودم که فرماندارتاکستان قراراست جای به دیگری بسپارد. اکنون هم باراولی است درعمرم درخصوص برکناری فرمانداری با استانداری گپ وگفتی می کنم. من نه سیاسی هستم و نه سیاسی کار، نه دولتی هستم ونه دولتمند. سال ها است هم‌ مرا به هیچ وزارتخانه ای و سازمانی محلی از اعراب نیست و راتبه گیر خزینه پرچرب یا کم چربی هم نبوده ام. به قول سعدی ان را که زور دربازوست، زر در ترازوست. ونکته مهم‌ ترانکه سروکاری هم‌ هیچ وقت با هیچ وزیر و استاندار و فرمانداری نداشته‌ام. همیشه ام سعی کرده ام از ارباب قدرت و سیاست دوری گزینم. تا این لحظه خیری هم برای من نداشته اند و خدا را شکر از شرشان هم در امان بوده ام. همواره هم معتقدم، به قول مرحوم‌ فروغی که‌ در قضیه اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ گفت: می آیند و می روند و کاری هم به ما ندارند مدیران و رئیسان هم می آیند و می روند وکاری هم به مردم ندارند و مردم هم کاری با آنان!

اما فرماندار تاکستان ( سیاوش طاهرخانی) خلاف آمد شیوه متعارف بیشتر همین مدیرانی بود که می آیند ومی روند. فرماندار، هم به‌ مردم‌ توجه داشت و هم مردم با او کارها داشتند. در بیشتر اوقات هم هر که کارش به او می افتاد گره از کارفروبسته اش می گشود. تمام خیابان ها و میدان ها و کوچه ها و گذرگاه های تنگ و فراخ شهرستان تاکستان هم نمایش تمام عیار گره گشایی اوست. در اتاق فرماندار و روی گشاده اش هم به روی همه گشوده بود. در شهری که کمتر مدیری می توان یافت مصاحبتش سوهان‌ روح‌ نباشد و مخاطب را دچار خشم یا افسردگی نکند البته متانت و ادب آقای فرماندار معزول که ازهوش و شعور هم بی بهره نیست خود کیمیاست.

اینکه چنین فرمانداری مؤدب و پرحوصله و سختکوش و دلسوز، آن هم‌ باداشتن چنین‌کارنامه ای پربار، برکنارمی شود چنان‌ آرامش مرا به هم می ریزد که ناچارمی شوم‌ با استاندار قزوین درددل کنم و جویای ماجراشوم. به نظرم‌ آقای فرماندار معزول تاکستان که در زمینه های پررونق اختلاس و حیف ومیل بیت المال و بی تدبیری و بی کفایتی خیلی هم بی استعداد تشریف دارند نباید به واسطه ملاک های اجتماعی و فرهنگی یا به منظور فرونشاندن نارضایتی مردم‌، جای به دیگری سپرده باشند. از طرفی هم روشن است که‌هیچ مدیر و رئیسی نمی توان یافت بری از ارتکاب خطا واشتباه باشد.

مدیران و رئیسان خطاکار و مجرم هم که کم نداشته ایم. من هم‌ هیچ گاه نه تنها از فرماندار تاکستان بلکه از عملکرد هیچ رئیس ومدیر و وزیری تمام‌ و کمال دفاع‌ نمی کنم. همیشه هم به گواهی مقالاتم منتقد عملکرد ارباب قدرت بوده ام. اما برکناری فرماندار تاکستان برایم معما است. شاید جناب استاندار، بعضی اسباب و علل و اسرار «مگو» یا بعضی ملاحظات و محظورات سیاسی راپیش بکشند. من البته از پشت پرده ها بی اطلاع هستم. اما اطلاعاتی اندک نیز درباب لزوم تحقق آداب و مراتب « سیاست ومصلحت سیاسی» دررتق وفتق امور و اسباب تمشیت و معیشت مردم‌ و جامعه دارم. اصولا هدف غایی لحاظ کردن مراتب سیاست، تحقق عدالت و رفاه و امنیت، توسعه سیاسی و فرهنگی واجتماعی و رضایت خاطر آحاد مردم و رعیت است. وظیفه نهادهای اصلی و ارکان حکومت و نیز حاکمان هر جامعه نیز دست یافتن به آن اهداف است. فرض می کنیم فرماندار تاکستان در بعضی جنبه های سیاسی، مرتکب قصوری شده است. باید گفت بی تردید این قصور از سر نا اگاهی و غیرعمده بوده است و نکته مهم تر آنکه باید در نظر بگیریم دیگر‌ عملکرد فرماندار معزول، منجر به تحقق توسعه‌ اجتماعی و رضایت خاطر مردم‌ از حکومت شده است. آیا چند نفر از مدیران و فرمانداران استان قزوین چنین کارنامه ای دارند؟ شاید بسیاری از مردم‌ تاکستان از جناب استاندار بپرسند که ایا پاداش سختکوشی ها و دلسوزی های فرماندار بومی و محلی، برکناری زودهنگام اوست؟

به نظرم‌ اگر خوشبینانه نگاه کنیم و نگوییم برکناری فرماندار کاری اساسا اشتباه بوده است اما تردیدی هم نیست شتابزدگی و بی توجهی به مقبولیت اقای فرماندار در میان مردم کاملا مشهود و محسوس است. ‌