فیلم دردناکی که در ادامه مشاهده میکنید، کشتار حیات وحش در استان یزد را توسط شکارچیان خارجی طی هفتههای گذشته به تصویر میکشد. شکارچیانی که محیطبانان با کف و سوت تشویقشان میکنند. شکارچیانی که توسط شرکت گردشگری ایران یاسمین به مدیریت اسرافیل شفیعزاده از بنیانگذاران گردشگری شکار در ایران به کشور وارد شدهاند تا بساط خونفروشی حیات وحش را که در پی ممنوعیت پنجساله شکارچارپایان مدتی از رونق افتاده بود دوباره رونق بخشند. شکارچیانی که در کمال تاسف، محیطبانان و حتی مسئولان ارشد استانی محیط زیست، حالا کولهکش و چشمبهدستشان شدهاند و چارپایان زیستگاههای ارزشمند کشور، قربانی خوشگذرانیشان.
تصاویری از شکارهای چند روز اخیر اتباع آمریکایی در زیستگاههای کشور:
ایجاد ناامنی در فصل زادآوری حیات وحش در زیستگاههای کشور یکی از محورهای اعتراضات فعلان محیط زیست نسبت به شکار اخیر اتباع خارجی در کشور است اما در حالی که حتی بسیاری از مسئولان محیط زیست کشور این رزوها طی مصاحبههایشان با بیان اینکه حیات وحش، فصل زادآوری را پشت سر میگذارد از مردم میخواهند از ورود به زیستگاهها و نزدیک شدن به حیات وحش خوردداری کنند، حمید ظهرابی، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست با ادبیاتی سخیف و کمسابقه در این باره میگوید: خبرسازی در مورد شکار در فصل زاد و ولد حیات وحش نه از سر ناآگاهی، بلکه آگاهانه و با هدف انحراف افکار عمومی صورت می گیرد. هر کس که کوچکترین اطلاعاتی از رفتار شناسی حیات وحش داشته باشد، می داند که خردادماه عموما نه فصل جفتگیری حیات وحش است و نه فصل زایمان! کم اطلاع ترین افراد در امور حیات وحش هم می دانند که در خردادماه نرهای گله از ماده ها و بره ها جدا می شوند. بنابراین افرادی که به این موضوعات می پردازند، تعمدا این مسائل را مطرح می کنند و هدفشان نیز تخریب و زیر سوال بردن موفقیت ها است.
یکی دیگر از مواردی که معترضان مطرح میکنند این است که مسئولان محیط زیست برای ادعاهایشان مبنی بر متورم شدن جمعیت چارپایان در زیستگاهها و در نتیجه لزوم کاهش جمعیت آنها از طریق شکار، مستندی ارائه ندادهاند. در واقع مشخص نیست در حالی که همین مسئولان تا چندی پیش خشکسالی را عامل کاهش جمعیت چارپایان عنوان کرده بودند حالا بر چه اساس جمعیت این جانواران را تا حدی زیاد تخمین میزنند که گزیری از کشتارشان نیست. البته مسئولان محیط زیست هم در پاسخ به این اعتراضات، توضیحی قانعکننده ارائه ندادهاند و مشخص نیست بر مبنای کدام طرح سرشماری یا برآورد جمعیت، به این نتیجه رسیدهاند که رها کردن شکارچیان خارجی در زیستگاههای کشور، به حفاظت از این مناطق در برابر افزایش جمعیت چارپایان میانجامد.
از دیگر پیامدهای این پروانههای شکار که مورد اعتراض قرار گرفته، کاهش طعمه گوشتخوارانی چون پلنگ و خرس و گرگ و کفتار است. چارپایان مسن و یا لاشه آنها پس از مرگ طبیعی، منبع خوراک گوشتخوان در زیستگاهها محسوب میشود که حالا قرار است به شکارچیان فروخته شود. همینطور گراز، که در مناطق شمالی کشور، اصلیترین منبع خوراک پلنگ است. اما مسئولان محیط زیست، شکارش را برای برای اتباع خارجی متمول برازندهتر میدانند تا پلنگ ایرانی.
اما صدور این پروانهها تنها از سوی فعالان و کارشناسان محیط زیست نیست که مورد انتقاد قرار گرفته. سر فرود آوردن محیطبانان و مسئولان محیط زیست در برابر شکارچیان خارجی صرفا به دلیل مبالغ گزافی که آنها برای شکار میپردازند، برای اکثریت غریببهاتفاق کاربران فضای مجازی مایه تاسف است. آنها با این توضیح که ارزآوری به تنهایی نمیتواند توجیهی برای صدور مجوز شکار قلمداد شود به تضاد کشتار و خونریزی با فرهنگ و باورهای اسلامی مردم ایران اشاره میکنند و از مسئولان میخواهند همانطور که راهاندازی قمارخانه و سایر مراکزی که به دلیل همخوانی نداشتن با فرهنگ کشور، علیرغم درآمدزایی و ارزآوری هنگفت، ممنوع شده، شکار تفریحی هم که بارها توسط مراجع تقلید حرام دانسته شده، از فهرست فعالیتهای مجاز و قانونی در این مرز و بوم کنار گذاشته شود. چه آنکه حیات وحش جزو انفال عمومی جامعه است و روا نیست قربانی سودجویی افرادی شود که چند صباحی مسئول حفاظت از آن شدهاند. مسئولانی که از یک سو برای حفاظت از محیط زیست از بیتالمال حقوق دریافت کرده و از سوی دیگر، سوداگران فروش خون حیات وحش را همراهی میکنند.