روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم مجتبی حسینی نوشت: او در مقام یک تاجر کاربلد نبض جامعه امریکا را گرفت، ادای دلقکها و احمقها را درآورد و از همان روز اول تصویری از او منعکس و منتشر شد که شبیه بازتاب تصویر آینه کوژ یا محدب، غیرواقعی و مجازی بود. اما واقعیت این بود که زیر پوست این رفتار یک سناریوی پیچیده و تودرتو جریان داشت.
ترامپ میدانست که شعارهای پوپولیستی، نژادپرستانه و برتریجویانهاش خریدار دارد. وعدههایی هم داده بود. از جمله خروج از برخی پیمانهای بینالمللی مثل معاهده زیستمحیطی پاریس و پیمان اقتصادی نفتا، لغو بیمه همگانی «اوباماکر»، کاهش مالیات شرکتهای امریکایی، ساخت دیواری مرزی با مکزیک، افزایش بودجه امریکا، بالابردن شاخص کل سهام «داوجونز»، کاهش بیکاری به زیر 5 درصد، احیای طرحهای استخراج منابع زغالسنگ، افزایش رشد اقتصادی امریکا، انتقال سفارتخانه امریکا در اسراییل از شهر تلآویو به شهر قدس، کاهش پرداخت امریکا به بودجه سازمان ملل، سختگیری برای ورود مهاجرین، حل تهدید کره شمالی و خروج از برجام.
یک سال از ریاستجمهوری ترامپ گذشته و او به همه این وعدهها عمل کرده و بیشک از منظر مردم امریکا او یک رییسجمهور خوشقول و خوشحساب است اما با توجه به واقعیتهای نظام جهانی، تصمیمات و اقدامات او برای همه دنیا میتواند سودده یا هزینهساز باشد. استراتژی ترامپ در سیاست خارجی بیشتر شبیه مدل تجارت او است. فرار از هزینههای تریلیون دلاری سرسامآور برای دخالت درامور دنیا و تاکتیک انزوای خودخواسته با همین رویکرد تجارتمآبانه ترامپ در امریکا دنبال میشود.
امریکای ترامپ، امریکای بالابردن درآمدهاست. مگر مواضع ضد اعراب او را یادمان رفته است؟ او پیش از اینکه پروژه ایران ستیزیاش را کلید بزند به اعراب حمله کرد و گفت که کشورهای عربی در دامن ما (امریکا) که غول هستیم سوار شدهاند و اگر ما آنها را از دامنمان بیرون بیندازیم، میمیرند.
بنابراین اعراب باید برای حیات و بقایشان بیشتر پول بپردازند. این پول بیشتر همان صورت حساب 7 تریلیون دلاری است که امریکا برای آیندهاش به آن نیاز دارد. اعراب که معلوم است برای ادامه حیات 7 تریلیون دلار که هیچ، 17 تریلیون دلار هم میدهند تا جایشان در دامن غول جهان امن باشد. البته که غول سواری بیهزینه نیست. حکام عرب وابسته به امریکا، پول میدهند و همه تحقیرهای امریکایی را هم به جان میخرند؛ اما حکایت ما با اعراب متفاوت است. ما نه مثل دولتهای عرب وابسته، 7 تریلیون دلار پول داریم که صورتحساب امریکاییها را پرداخت کنیم و نه مثل کرهشمالی هستیم که در تنگناها، دیگ ایدئولوژیمان ته بکشد.
پس باید برای حفظ هویت تاریخی، دفاع از عقیده و استقلال، عبور از بحرانهای موجود و دردسرهای محتمل و حفظ زندگی مردم راه چاره پیدا کنیم که فقه و اجتهاد حکومتی چیزی نیست جز تغییر استراتژیها برای جلوگیری و کاستن هزینههای زندگی برای مردم.
به همین جهت با توجه به آنکه امریکا در ماجرای برجام تعارف را با اروپاییها کنار گذاشته و تلاش دارد تا انضباط خاورمیانه را با متر و معیار خودش بسازد لازم است تا هرچه سریعتر شرایط فعلی و تهدیدات آتی از سوی مسوولان کشور مورد ارزیابی قرار بگیرد. ما تا وقتی آگاهی دقیقی از بضاعت ملی نداشته باشیم اتخاذ هر راهبردی در قبال شرایط جدید میتواند امنیت ملی و حاکمیت ملی را با مخاطرات جدی مواجه کند. بر همین اساس سوژه اصلی ارکان قدرت و اصحاب سیاست در حال حاضر، پیدا کردن راهحلی برای مواجهه با امریکای ترامپ است نه مسائل حاشیهای و قلابی و نامتجانس با نیاز مردم. اگر در دفاع مقدس این مردم بودند که با شهادت و ایثار و جانبازی، امنیت ملی ایران را حراست کردند امروز نوبت به مسوولان کشور است تا با بینشی منطبق با واقعیات کشور برای خواسته مردم که همانا تامین نیازهای زندگیشان است تدبیر کنند.
باید بدانیم که امریکاییها با حمایت جعلی و بدلی از مردم ایران به دنبال ایجاد شکاف حاکمیت- ملت هستند تا در کنار این افتراق با پمپاژ تبلیغات منفی و تشدید فشارهای اقتصادی، امید مردم را به تحول آتی کشور به ناامیدی تبدیل کنند. درنتیجه گیر کار امروز را نمیشود برطرف کرد مگر آنکه کادر نظام به تصمیم واحد برسند و هزینه-فایدههای این تصمیم- هرچه که باشد- برای تمامی سطوح همگانی اعم از خواص و نخبگان، تودههای اجتماعی و مردم کوچه و بازار اطلاعرسانی شود.