آفت های روابط عمومی در ایران

حمید نجف، گروه تعاملی الف،   3970227020
آفت های روابط عمومی در ایران

چند سال پیش مدیر تازه به دوران رسیده یکی از شرکت های دولتی، جهت سرکشی به امور عازم یکی از شعب استانی شرکت می شود، مدیر شعبه طبق معمول تدارک مفصلی برای ورود مدیر ارشد می بیند، علاوه بر آن دو عکاس حرفه ای را هم به خدمت می گیرد تا طی این بازدید یک روزه مراتب مهمان نوازی، شما بخوانید، بندگی خود را به مدیر خودپسند ما اثبات نماید. عکاسان هم دست بکار می شوند و از آقای مدیر در شرایط مختلف عکس می گیرند، تصاویری از ورود، خروج، صرف ناهار، حتی رفتن و بیرون آمدن از دستشویی و...

هفته بعد گزارشی با جلدی فاخر از دفتر رئیس شعبه برای مدیر بی کفایت داستان ما ارسال می شود، حتما فکر می کنید، محتوای گزارش باید در خصوص بیلان عملکرد و بعضی از چالش های فراروی شعبه باشد، اما زهی خیال باطل. گزارش در حقیقت آلبومی رنگی از تصاویر ریز و درشت جناب آقای مدیر بود ، گزارشی مصور حاوی بیش از صد عکس با بهترین چاپ رنگی، که بصورت شکیلی تهیه و ارسال شده بود. حال فکر می کنید واکنش مدیر در حین دیدن این آلبوم شخصی نفیس چه بود؟ توبیخ رئیس شعبه، تذکر به نحو رفتار متملقانه او یا دادن پاداش. مدیر خود پسند قصه ما، تنها چند روز بعد پست مدیر کلی روابط عمومی آن شرکت را، که اتفاقا یکی از نخبگان عرصه این صنعت در کشور در آن قرار داشت را به رئیس چاپلوس شعبه تقدیم می کند.

یکی از آفت های عمده و بزرگی که این روزها عرصه روابط عمومی های کشور به ویژه در بخش دولتی را تحت تاثیر قرار داده است، بدون تعارف به بعضی از مدیران ارشد این شرکت ها بر می گردد. مدیرانی که بر خلاف ظاهری نقد پذیر، به شدت در پی افراد بله قربان گوی متملق هستند، مدیرانی که از مجموعه های روابط عمومی توقعی جز ماله کشی بر ضعف های ریز و درشت خود ندارند. جالب است بدانیم بخش عمده ای از بی اعتمادی گسترده مردم نسبت به عملکرد دولت و سایر قوا هم بعضا ناشی از ضعف و نا کار آمدی این دسته از مدیران ظاهرا نخبه و بی کفایت است. مدیرانی که روابط عمومی ها از بدی روزگار با هیچ ابزاری قادر به پوشاندن ضعف های آنان نیستند. مدیران پر توقعی که به جای کارکرد صحیح، مغرورانه هر گونه نقد و رسوایی ناشی از سوء مدیریت و عملکرد خود را هم به پای کارکنان زحمتکش واحد های روابط عمومی ها می نویسند، روابط عمومی ها از دید این مدیران چون مرغی می مانند که می توان در عزا و عروسی سر برید.

البته نا گفته نماند که رفتار بعضی بزرگان واعضای فعال این صنعت هم در ظهور و بروز اینگونه نگاه بی تاثیر نیست، ما که گهگاهی به جای راهنمایی، نصیحت و حتی محکومیت بعضی از عملکرد های اشتباه، بساط تملق و مراتب چاکریمان پهن است. ما که در همایش ها و گرد همایی های ظاهرا علمی خود به جای پرداخت به این رذیلت های اخلاقی و اصلاح آن بعضا به آموزش آخرین متد های علمی و عملی پاچه خواری و ماله کشی نوین سر گرم می شویم.

آری این نقد جدی به همه ما دست اندکاران این صنعت حساس و مهم وارد است. امسال که گذشت اما امیدوارم در سال آینده به جای این همه تعارف، تملق تشویق و جایزه های بی مورد ، اندکی به این آفت های خطرناک اخلاقی و انحرافات بزرگ صنعت روابط عمومی کشور بپردازیم و این مسیر بیراهه را هر چه سریعتر به جاده اصلی، صداقت، صراحت و انصاف باز گردانیم، شاید ما بتوانیم با دفاع از حق و حقیقت دیوار بلند بی اعتمادی بین مردم و مسئولان را کوتاه کنیم.