به گزارش الف کتاب به نقل از مهر، سیدمهدی شجاعی نویسنده صاحبنام آثار دینی و اجتماعی با حضور در نمایشگاه کتاب تهران با مخاطبان خود دیدار کرد. وی در حاشیه این دیدار در نشستی با اهالی رسانه به بیان برخی از دیدگاهها و دغدغههای خود پرداخت.
شجاعی در پاسخ به سوالی درباره رمان تازهاش و آنچه در آن اتفاق میافتد گفت: زمانی که رمان «کمی دیرتر» منتشر شد حس کردم هنوز در این کار فضاهایی خالی وجود دارد، یعنی نقدهایی بر مجموعههایی وارد بود که در این رمان به آن اشاره نشده بود و همین مساله دلیل نوشتن جلد دوم این رمان شد اما این نوشتن بیش از آنچه فکر میکردم – چه از نظر زمان و چه از نظر حجم- طولانی شد. نگاهم این بود که به عنوان داستان با نقد اجتماعی این آخرین اثری باشد که مینویسم و عرصه نوشتن را پس از این اثر به سمت و سوی دیگری ببرم. پس میخواستم هر چه حرف در این عرصه داشتم را در این رمان بیان کنم. به همین دلیل نگارش آن طول کشید ولی فکر کنم ارزشش را داشت.
وی ادامه داد: در جلد اول رمان «کمی دیرتر» مساله انتظار با محوریت فردی و زیست اجتماعی انسان مورد توجه قرار گرفت اما در مجلد دوم انتظار بهانهای است برای پرداختن به مسائل دیگر. شاید بشود گفت کمتر مساله اجتماعی دارای اهمیتی هست که در این اثر به آن پرداخته نشده باشد. به همین خاطر در جلد دوم من به دنیای گستردهتری برای نوشتن وارد شدم. در واقع من در این اثر سعی کردم به بهانه انتظار به سراغ بیان بسیاری از مسائل بروم. باید میدیدیم که بهعنوان بزرگترین کشور شیعه و معتقد به مساله انتظار، چقدر و چند مرده حلاج هستیم و پای حرفمان هستیم.
شجاعی ادامه داد: به عنوان نویسنده سعی کردم قدم به قدم با مردم و با شرایط اجتماعی جلو بیایم و هر مشکل و دردی که در زندگی آنها وجود داشته است را ببینم و در کنارشان باشم. وقتی جنگ مساله اصلی بود به آن پرداختم. وقتی اشرافیگری و بیعدالتی بود به آن. نویسنده باید منعکس کننده دردهای اجتماعی باشد و البته برای درمان این درمان هم دستش خالی نباشد که فکر میکنم آثار اعتقادی یک نویسنده میتواند نسخه درمانی باشد که تجویز میکند.
نویسنده کتاب «کشتی پهلو گرفته» افزود: من حسم این است که در همانجایی ایستادهام که قبل از این ایستاده بودهام. ما این روزها خیلی تغییرات را در میان افراد شاهدیم. برخی ده سال قبل در جایی بودند و الان درست در مقابل آن نقطه ایستادهاند. فکر میکنم به عنوان یک نویسنده در این سالها معیارهایی از جنس حقیقت داشتهام و همه چیز از زاویه من با سنگ محک این معیارها تولید شده و بیرون آمده است. من با همین قواعد در طول این سالها فعالیت کردم و جلو آمدم ولی شرایط که تغییر میکند ممکن است برداشتها هم تغییر کند.
وی در ادامه افزود: اینطور نیست که من در مقطعی کار اجتماعی بنویسم و در مقطعی کار مذهبی. من هر دو را باهم جلو آوردم. ما در واقع یک نقد مساله موجود را داریم و یک ترسیم مساله موعود را و هر دوی اینها باید در عرض هم انجام شود و سعی کردم همیشه با همین سنگ محک جلو بیایم.
شجاعی در ادامه با بیان اینکه بر این باور است که در بستر فضای اعتقادی هر کسی هر کاری بکند و هرچه در آن شریک باشیم ارزشمند است؛ بیان داشت: اگر بتوانم مقدمات اینکار را حتی در قالب نوشتن توسط دیگران فراهم کنم ارزشمند است. مساله مهم برای من همیشه همین بوده. حالا یا خودم نوشتم یا بستر ساختیم که دیگران بنویسند. برای من همیشه در این زمینه حسم این بود که فرقی ندارد من بنویسم یا دیگری؛ مهم خلق اثر است. بر این باورم حتی توزیع آثار اعتقادی گاه به اندازه تولید آنها اهمیت دارد و مساله مهم رساندن معارف ناب اسلامی به دست مخاطبان است.
در بخش دیگری از این نشست سید مهدی شجاعی در پاسخ به سوالی درباره نقد خود به وضعیت فرهنگی حال حاضر جامعه ایران و جایگاه ادبیات داستانی در جامعه امروز گفت: باید این را بگویم که من در آثار نویسندگانمان چندان شاهد خودباختگی در برابر غرب نیستم این در حالی است که در میان نویسندگان کشورهای مختلف آسیایی و آفریقایی و برگزیدگان نوبل ادبیات با چهرههایی مواجهیم که به کشور خودشان پشت کرده بودند و زمانی مطرح شدند که تمایلاتی به غرب نشان دادند. من در نویسندگان ایرانی این نوع از خودباختگی را ندیدهام. از قضا نویسندهای را موفق میبینم که بیشتر به فرهنگ خود ما پرداخته است. با این همه ادبیات داستانی ما چیزی منفک از وجوه دیگر جامعه ما نیست و متاسفانه وجوه دیگر جامعه ما بسیار تاسف آور است.
شجاعی افزود: این روزها شاهد بسته شدن فضاهای اطلاعرسانی هستیم. این به نظر من یک نشانه است؛ نشانهای که میگوید هیچ بعید نیست بهزودی در این جامعه شاهد کتاب سوزی هم باشیم. گسترش اطلاعرسانی در دنیا یک نشانه و اصل است. وقتی این فضا را به روی مردم میبندیم و از آگاهی و از اطلاع داشتن مردم از موضوعات احساس خطر میکنیم، یک نشانه را داریم معرفی میکنیم. این رویکرد آینده فرهنگ ما را تهدید میکند.
شجاعی ادامه داد: آمارهای اخیر نشان میدهد که میزان مهاجرت نخبگان از کشور چقدر تکان دهنده است. به نظر من گروهی در کشور در تدارک این رفتن هستند. یعنی دوست دارند که این عده از کشور بروند تا بستر برای آنها فراهمتر شود. اگر روزی فریاد میزدیم که فلان کار را نکنید که منجر به چنین اتفاقاتی میشود الان اما کاری میکنند که از قضا منجر به این اتفاقات بشود. من آینده فرهنگ را در این وضعیت بسیار تیره میبینم. نمیخواهم یاس را ترویج دهم بلکه حرفم این است که مسئولیت ما در این زمانه سنگینتر شده است. ارزش و هنر ما این است که در چنین موقعیتی بایستیم و نه اینکه به پرتگاهی سقوط کنیم که اقلیتی در حال هل دادنمان به درونش هستند.