«چهرههای موسیقی ایران معاصر»
(جلد 1 و 2)
نویسنده: هوشنگ اتحاد
ناشر: نشر نو؛ چاپ اول جلد 1: 1396؛ چاپ اول جلد 2 :1397
624 صفحه؛ 65000 تومان
838 صفحه؛ 86000 تومان
*****
مجبور بودند عبایی گشاد بر دوش بیندازند که حجاب سازشان باشد از چشمان نامحرم؛ اگر نگاهشان به ساز موسیقی میافتاد هم ساز را میشکستند و هم سر را! در فرهنگی که نواختن موسیقی، فعلی حرام بود و هنرمندان این حوزه را از سر تحقیر مطرب میخواندند، پیداست که اهل موسیقی تا چه اندازه مظلوم و مهجور بودهاند تا آنجا که هنوز هم با گذشت بیش از یک قرن و نیم، رسانه ملی ما از نمایش این آلات پرهیز میکند؛ مبادا صدای مخالفان موسیقی بلند شود که وا مصیبتا!
«چهرههای موسیقی معاصر» به قلم هوشنگ اتحاد که به همت نشر نو به چاپ رسیده است، شرحی است از زندگی و هنر چنین مردانی که با وجود همهی این دشواریها، موسیقی سنتی ایران را زنده نگه داشتند تا بالیده و به امروز رسیده است. «باید اعتراف کنیم که در مملکت ما از دیرباز هیچ هنری به اندازه موسیقی مهجور نبوده و مورد بیاعتنایی و اهانت قرار نگرفته است. تنها معدودی بودهاند که به رغم همه مشکلات، عاشقانه به دنبال تحصیل این هنر مظلوم رفتهاند. زندگی این هنرمندان اغلب با رنج و مصیبت گذشته است. تا آنجا که به دلیل نیش زبان بعضی نابخردان، این بزرگان فرهنگ و هنر به معنی دقیق کلمه گاه دق مرگ شدهاند. سربسته میگویم بسیاری از این هنرمندان موسیقی که در چند دهه اخیر چشم از دنیا فروبستهاند از زمره این دقمرگ شدگان هستند.»
اتحاد در ادامهی پیشگفتار خود از خلاء کتابهایی گفته که به معرفی موسیقی ایرانی که بیانگر بخشی از هویت ملی ماست میپردازند. این واقعیت چندان عجیب نیست که وقتی پرداختن به موسیقی در خفا میسر میشد، کسی ضرورتی در ثبت زندگی و هنر هنرمندان نمیدید تا چه رسد به آنکه زندگی آنها را به عنوان گوشهای از تاریخ هنر این دیار به آیندگان ارائه کند. اتحاد از قول علی تجویدی مینویسد: «حتی کتابهایی که در زمینه معرفی موسیقی نوشته شده در مقایسه با هزار کتابی که برای شناساندن رشتههای دیگر فرهنگی ایران نگاشته شدهاند، بسیار ناچیز و انگشتشمار است.»
نویسنده کتاب معتقد است: «متاسفانه در زمان ما اوضاع به گونهای است که حتی بسیاری از افراد روشنفکر و اهل مطالعه و ادب نیز به کلی با موسیقی ملی خود بیگانهاند. اما نباید فراموش کرد که در روزگاری نهچندان دور اساتید بزرگ و ارجمندی، این موسیقی را به بهترین وجه اجرا نموده و چراغ آن را روشن نگاه داشتهاند. بررسی سبک آثار و احوال آنان میتواند این انفصال فرهنگی و جدایی جوانان را از میراث فرهنگی، خود برطرف نموده، و قدمی در جهت شناسایی و ارج نهادن به هنر والا و جاودان آنان باشد.»
با این اوصاف وارد شدن به این میدان با وجود دشواریهای بسیارش به زعم اتحاد آنقدر ضرورت داشته که دشواریهای پژوهشی دامنهداری را به صورت موازی با جستجو در منابع گوناگون برای نوشتن مجموعه سیزده جلدی پژوهشگران معاصر بر خود هموار کند؛ هر چند که در اینجا اتحاد با چهرههایی سروکار داشته که پیدا کردن اطلاعات درباره زندگی و کار آنها به مراتب دشوارتر از پژوهشگرانی بود که نامهای شناخته شده محسوب میشدند.
از کتاب «چهرههای موسیقی ایران معاصر» تاکنون دو جلد منتشر شده و بیگمان مجلدات دیگری هم دارد. متن کتاب در واقع براساس تذکرههای گرد آمده بر مبنای تقدم و تاخر زمان تولد افراد تنظیم شده است. مبنا نیز سال 1200 شمسی مصادف با تولد آقا علی اکبر فراهانی سرسلسله خاندان موسیقی و ردیف موسیقی سنتی ایران در محدوده یک و نیم قرن اخیر قرارداده شده است و چهرههایی که در این محدوده زمانی به نوعی در پیشرفت موسیقی ایران تاثیرگذار بودند در این کتاب مورد توجه قرار گرفتهاند. از موسیقیدان تا موسیقیشناس، نوازنده، خواننده، ترانهسرا ، سازنده ساز، کارشناس موسیقی و رهبر ارکستر.
در جلد نخست کتاب که به دوره اول موسیقی معاصر ایران میپردازد، مقطعی شصت ساله را شامل میشود (تا 1260هجری شمسی) و تذکرههای این کتاب با نوشتهای در احوال آقاعلیاکبر فراهانی شروع شده و با نوشتهای درباره محسن حسام به پایان میرسد. این مجلد در مجموع شامل تذکره سی و دو نفر از چهرههای موسیقی آن روزگار است که از میان چهرههایی که در این کتاب معرفی شدهاند میتوان به این نامها اشاره کرد: آقا غلامحسینخان، آلفرد ژان باپتیست لومر،علیاکبر شیرازی، غلامرضا مینباشی، مهدیقلی هدایت، ابوالحسن اقبال آذر، غلامحسین درویش، ابراهیم آژنگ، اوانس آبکاریان، مهدی نوایی، تقی دانشور، حسن وحید دستجردی، جهانگیر حسام و...
جلد دوم کتاب «چهرههای موسیقی ایران معاصر» که به تازگی وارد بازار نشر شده مجموعه 31 تذکره دیگر از مردان نامدار موسیقی این دیار است که در حد فاصل 1261 تا 1280 شمسی متولد شدهاند و آغازگر این کتاب یکی از نامهای نامی و فراموش ناشدنی تاریخ موسیقی و شعر این دیار یعنی عارف قزوینی است که حضوری چندوجهی داشته است، هم در زمینه ساختن و نواختن موسیقی و هم سرودن شعر و نهایتا آواز. جوانی او مصادف با ایام مشروطه بود و به اقتضای زمانهاش هنر او مایههای سیاسی و اجتماعی پررنگی داشت. عارف به اعتبار فعالیتهای مختلف ادبی و هنریاش از هنرمندان مهم مشروطیت بهشمار میرفت و به عنوان موسیقیدان، ردیفدان، آهنگساز و خواننده نقش تاثیرگذاری در زمانه خود داشت. از یگانه چهرههایی که میان عام و خاص از وجهه بسیاری برخوردار بود. هوشنگ اتحاد درباره عارف قزوینی نوشته: «عارف را بسیاری شاعر انقلابی خواندهاند. عارف بیتردید سرآمد همه تصنیفسازان است. تصنیف معروف او از خون جوانان وطن لاله دمیده، که وی با افزودن ملودیهایی همچون چه کجرفتاری ای چرخ/ چه بدرفتاری ای چرخ، نه دین داری/ نه آیین داری ای چرخ/، تحولی شگرف در کار تصنیفسازی به وجود آورد بهحدی که داوود پیرنیا تاثیر آن را در انقلاب مشروطیت، همسنگ با سرود مارسیز در انقلاب کبیر 1789 فرانسه میداند.» پایان بخش این کتاب نیز شرح اوال حبیب سماعی است نوازنده چیره دست سنتور که نامی بلند و عمری کوتاه داشت.
از دیگر چهرههای دیگری که در جلد دوم این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند میتوان به: حسینعلی عراقیتفرشی، نصرالله مینباشیان، حسین طاهرزاده، میرزا حبیب اصفهانی، سلیمان امیرقاسمی، محمدتقی بهار، علیاکبر شاهی، حبیبالله شهردار، سورن آراکلیان، علینقی وزیری، رکنالدین مختاری، موسی معروفی، عبدالله دوامی، عبدالحسین برازنده، حسین گلگلاب، حسین استوار، محمدعلی امیرمجاهد، عبدالحسین صدراصفهانی، حسین سنجری، علیاکبر شهنازی، سعید هرمزی، یحیی زرپنجه، رضا محجوبی، ابراهیم منصوری، حسین پژمان بختیاری، مرتضی محجوبی، رجبعلی امیرفلاح و ... اشاره کرد.
«چهرههای موسیقی معاصر ایران» چند ویژگی شاخص دارد که برخی از آنها به سبک کار اتحاد در تذکرهنویسی برمیگردد. اتحاد نثری سلیس و روان دارد که خواننده را مجذوب خود میکند. پژوهشهایش دقیق و پر از جزئیاتی هستند که به قدر کفایت در متن نمود دارند. برای نمونه اگر در مورد یک چهره و حوزه فعالیتش نوشته، به تبحر و ویژگی ممتاز او نیز پرداخته است و حتی از سبک خاص او نیز سخن به میان آورده است. اتحاد برای آن دسته از خوانندگان که انتظاری بیشتری دارند، پینوشتها و توضیحات تکمیلی پرباری تدارک دیده که گاه حجمی اندازه خود آن متن دارند که برای راحتی و تمرکز خواننده در انتهای هر فصل آمدهاند. غنای توضیحات به حدی هست که هم به دانش افزایی خواننده بینجامد و هم اینکه به کار پژوهشگران بیاید. تقریبا همه کلمات و اصطلاحات خاص در حوزه موسیقی به شکلی فشرده و کارآمد در این پی نوشتها تو ضیح داده شدهاند، چنانکه مخاطب غیر حرفهای موسیقی حین استفاده از کتاب بینیاز از مراجعه به فرهنگهای موسیقی باشد. برای مثال اگر در متن اسمی از دستگاههای موسقی ایرانی آمده، این دستگاهها یک به یک به طور فشرده و دقیق توضیح داده شدهاند.
کتاب حاضر از منظر تصویری غنی است و عکسهای منحصر به فردی در کتاب آورده شدهاند که هریک دارای شرح عکس نیز هستند و سرانجام اینکه محتوای غنی کتاب با کتابپردازی شایسته ناشر، آن را به اثری ماندگار بدل کرده که میتواند منبعی ارزشمند برای علاقمندان موسیقی ایرانی و پژوهشگران این حوزه باشد.