چرا برای اصلاح کشور با مشکل مواجهیم؟

حسین مهدی تبار، گروه تعاملی الف،   3970129022 ۲۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۵۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
چرا برای اصلاح کشور با مشکل مواجهیم؟

سد اساسی مقابل تحقق آرمان‌های انقلاب در یک کلام «بی‌اعتمادی» است. باور مردم به خصوص در بین جوانان، نسبت به صلاح‌خواهی، دلسوزی و حتی اراده حاکمیت برای حل مشکلات همواره رو به نزول است. این‌که در کف جامعه، مردم بخش عمده مسئولین «محلی-دولتی-حاکمیتی» را غرق در فساد و دزدی می‌بینند ثمره همین بی اعتمادی‌ها است. کم‌رغبتی مردم به کالای ایرانی یا بی‌رغبتی آن‌ها به پیام‌رسان‌های داخلی هم زاده‌ی همین بی اعتمادی‌ست. این‌که مردم آینده کشور را چه بسا بدتر از امروز می‌بینند هم نتیجه همین بی‌اعتمادی‌هاست. بی‌‌اعتمادی‌هایی که ریشه اساسی آن‌را هم اتفاقا باید در رفتار دو دسته از مسئولین جستجو کرد. بخشی که با اعمال مفسدانه مردم را نسبت به حکومت بدبین کرده‌اند و بخش دیگری که با رفتار ها‌ی اشتباه خود این بدبینی را گسترش می‌دهند.

شرح مصائب و مشکلاتی که اقلیت مفسد درون نظام برای کل حکومت ایجاد کرده‌اند، آن‌قدر واضح است که نیازی به تشریح مجدد نداشته باشد، اما نقش رفتار‌های احمقانه _‌ و نه مفسدانه _ بخش دیگری از حاکمیت نیز در رشد این بی اعتمادی‌ها کم نیست.

بخش هزینه‌سازی که افراد خائنی نیستند، اما برای دفاع از نظام راه اشتباهی را انتخاب کرده‌اند. این بخش _که متاسفانه کم هم نیستند_ اتفاقا همان بخشی از حاکمیتند که به عموما به مردم بی اعتمادند؛ یعنی، علاوه بر این‌که مردم به آن‌ها اعتمادی ندارند، آن‌ها نیز به مردم بی‌اعتمادند. علت بی‌اعتمادی آن‌ها هم چیزی جز عدم «شناخت» دقیق مردم نیست. آن‌ها جامعه را خوب نمی‌شناسند و به همین دلیل اعتمادی هم به آن‌ ندارند، هرچند که در لفاظی جور دیگری بگویند. تمام رفتارهای غلط این عده، دقیقا به علت عدم شناخت دقیق جامعه و شرایط آن رخ می‌دهد.

مثلا این دسته خیال می‌کنند لزوما اطلاعات بیشتر مردم موجب شورش آن‌ها علیه حاکمیت خواهد بود. همین موجب شده این افراد برای ایجاد محدودیت‌ها مقابل «گردش ازاد اطلاعات»، با جریان مفسد که از این محدودیت‌ها بهره می‌برند، همکاری کنند. دقیقا همین بخش از حاکمیت است که برای آن‌چه از سو استفاده‌ی مردم متصور است، عقیده به محدودیت شدید فضای مجازی دارد. ریشه محدودیت‌های اعمال شده بر آزادی‌های مدنی-سیاسی را هم باید در تفکر غلط این دسته از مسئولین جستجو کرد. این بخش حاکمیت، از آن‌جایی که به هرگونه انتقاد صریح مردم نگاهی تضعیف‌گر دارد و خیال می‌کند انتقادات فعالین نه برای اصلاح که برای تضعیف دستگاه‌های حکومتی انجام می‌شود، به شدت در راستای بسته شدن هر چه بیشتر فضای انتقاد تلاش می‌کند. تلاش‌هایی که بخش عمده آن با بگیر و ببند و شکایت و در نتیجه افزایش هزینه نقد و نقادی پیش می‌رود. چنین رفتار هایی، هم در قوه قضاییه، هم در دولت و هم در سایر نهاد های حاکمیتی دنبال می‌شود و اختصاص به جناح و دستگاه خاصی ندارد.

همین بی‌اعتمادی‌ها به مردم است که بی اعتمادی مردم به حاکمیت و موج ناامیدی بخش عمده ان‌ها از آینده کشور را رغم زده. نا امیدی‌هایی‌ که نه فقط در سطح عوام جامعه، که به فعالین جوان حوزه‌های مختلف، حتی در بین جریان حزب‌الهی هم گسترش یافته است. شرایط به گونه‌ای پیش رفته، که کسب اطلاعات بیشتر در زمینه وضعیت کشور، به جای آن‌که موجب امیدواری به اصلاح کشور شود، جوانان را با ایجاد زمینه‌های نا امیدی بیشتر مواجه می‌کند. آرمان‌گرای خسته و عدالت‌طلب و ازادی‌خواه نا امید، همه و همه ثمره‌ی همین بی‌اعتمادی‌ها به اصلاح‌گری مسئولین برای آینده است. هر چند، مسبب ایجاد چنین وضعیتی تنها بخشی از مسئولین حاکمیتی است اما، بار این مشکل به دوش کل نظام سنگینی می‌کند. تا زمانی که چنین بی اعتمادی دو طرفه‌ی غلطی، رفع نشود، اصلاحاتی رخ نخواهد داد، مشکلات فعلی حل شدنی نخواهد بود و ارمان‌های انقلاب هم محقق نخواهد شد. بنابراین باید برای رفع آن چاره یافت.

شاید، تغییر نگرش مسئولین به منتقدینِ به خصوص جوان و محرم دانستن‌ آن‌‌ها، به عنوان کسانی‌که به اهداف انقلاب دلبسته‌اند و اگر اعتراضی دارند در راستای حل مشکلات کشور است، قدم اول رفع افت بی اعتمادی باشد. عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی جوانان باید آن‌قدر بی‌هزینه شود که آن‌ها را به تلاش برای اصلاح کشور مشتاق و امیدوار کند. فعالین سیاسی جوان اگر از درد بی‌اعتمادی و به تبع آن نا امیدی خلاص شوند، مردم را هم همراه خواهند کرد.