«شیر الن»
نویسنده: کراکت جانسون
مترجم: شقایق قندهاری
ناشر: نیستان
48 صفحه؛ 3000 تومان
****
شیر الن مجموعه دوازده داستان کودکانه و تخیلی است و برای گروه سنی (ب) و (ج) تهیه شده است. «گفتوگو و آواز»، «سفر به عربستان»، «فرار به موقع»، «دو جفت چشم»، «دو مجسمه»، «زمان غمانگیز»، «افسانه»، «کوهنوردی» و «سنجاب نو» از عنوانهای این مجموعه هستند.
الن کودک تنهایی است که همانند کودکان زیادی که دوستهای خیالی دارند و یا با اسباببازیهایشان دوست میشوند، با شیر پارچهای اتاقش دوست و هم صحبت میشود.
بازیهای تخیلی، باعث میشود که حس همدلی کودکان نسبت به دیگران شکوفا شود ومهارتهای اجتماعی آنها افزایش پیدا میکند. همانطور که بازیهای بچهگانه نشان میدهد، کودکان روابط خانوادگی، دوستانه و همکاری را به نمایش میگذارند و چیزهای بیشتری در مورد اعمال متقابل مردم به یکدیگر میآموزند. وقتی نقش یک دکتر را بازی میکنند خود را جای پزشک میگذارند و همانند او راجع به مریض خود فکر میکنند.
این بازیها سبب میشود از لحاظ عقلانی سریعتر رشد یابند. بهرهگیری از قوه تخیل در واقع آغازگر افکار انتزاعی است. کودکانی که میتوانند قصر پادشاه را در یک تپه شنی ببینند یا شام خوشمزهای را در یک ساندویچ گلی تصور کنند در واقع در حال پرورش تفکر سمبولیک هستند. این مهارت در مدرسه از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا در این مقطع است که کودکان باید اعداد را که سمبول گروهی از موضوعات هستند و حروف را که سمبول اصوات هستند و… فرا بگیرند.
همینطور بر ترسهایشان غلبه میکنند .بازی به کودکان کمک میکند که بر ترسها و نگرانیهایشان غلبه کنند. با بازی در نقش یک هیولای بزرگ و وحشتناک که زیر تخت قایم شده، کودک کنترل بر او را در خود احساس میکند و آن هیولا دیگر در نظرش آنقدرها بد و بزرگ نمیآید.
شخصیت الن در داستان شیر الن اثر کراکت جانسون هم در خیال خود به عربستان سفر میکند، شیر خود را مریض میکند و دکتر او میشود و او را درمان میکند، در افسانهای قهرمان میشود و شاهزاده خانمی را نجات میدهد، از کوه بالا میرود و خطرات آن را پشت سر میگذارد و… و در ضمن کارهایی را که دوست ندارد انجام دهد به شیرپارچهای خود محول میکند.
به منظور پرورش و ارتقای سطح تخیلات کودکان، هر روز برای آنها کتاب بخوانید. کتاب به کودک این فرصت را میدهد که در خیال خود دنیاهای دیگری را ببیند و دنیاهای جدیدی برای خود خلق کند.
شقایق قندهاری که دارای چندین جایزه ادبی برای ترجمههایش است، توانسته به خوبی این کتاب را ترجمه کند. در بخشی از کتاب میخوانیم:
شیر روی دسته نرم صندلی بزرگ ولو شد. الن روی چهارپایه نشست و پیش از اینکه حرف بزند، چند دقیقه به شیر زل زد. بعد با صدایی خیلی غمگین گفت: آخی! طفلکی تو! شیر گفت: من؟ الن به او گفت: آره و به آرامی موهای مصنوعیاش را نوازش کرد. از حالا به بعد میخواهم با تو خیلی مهربان باشم. شیر گفت: راستی؟ چرا؟
چون تو یک شیر طفلکی بیچاره غمگین و کهنهای…