حلقه بهاری در ایستگاه زمستان

احمد شیرانی تک آبی، گروه تعاملی الف،   3970119063 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشار
حلقه بهاری در ایستگاه زمستان

از همان ابتدای کار دولت نهم می توان رد پای حلقه ای بسته در اتخاذ تصمیمات مهم، جنجال برانگیز و خلق الساعه را مشاهده کرد. اصرار محمود احمدی نژاد در برخی از رویکردها موجب ایجاد شکاف بین او و حامیانش شد. هر روز لجاجت ها بیشتر، تصمیمات عجیب تر و شکاف ها عمیق تر می شد. تا جایی که سقف انتظارات طرفداران رئیس دولت دهم به کف مطالبات رسید یعنی آرزوی پایان آرام یک دولت.

این گروه تاثیرگذار جریان انحرافی نام گرفت جریانی که با تغییر رویکرد دولت موجب انحراف از شعارهای سوم تیر 84 شده بود. در آن ایام علم مخالفت با این جریان در دستان نیروهای انقلابی بود. احمد توکلی، علیرضا زاکانی و الیاس نادران در مجلس و صفار هرندی، باقری لنکرانی، محسنی اژه ای و ... در دولت.

اما اصرار بر انتصاب اسفندیار رحیم مشایی در سمت معاون اول رئیس جمهور، عزل غیر مترقبه حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات، بکارگیری سعید مرتضوی و ... نشان داد که احمدی نژاد فراموش کرده است که رئیس جمهور ملت ایران است و طبق قانون وظایف مشخص دارد و باید در قبال رای مردم پاسخگو باشد. اما او شان رئیس جمهور اسلامی ایران را به رئیس یک گروه چند نفره تنزل داد. شعار کابینه هفتاد میلیونی به دولت حلقه بهاری تغییر یافت، ادعای عدالتخواهی در مرز دوستان رنگ باخت و خط قرمز، از منافع عمومی به سمت نزدیکان آقای رئیس جمهور جابجا شد.

احمدی نژاد می دانست برای آنکه دیده شود نیاز به تداوم یک دوگانه تصنعی از نوع دوگانه احمدی نژاد-هاشمی و یا دوگانه فقیر و غنی دارد. یک دوگانه جدید با مهره های جدید. پس در غیاب مرحوم هاشمی رفسنجانی، برادران لاریجانی مختصات بازی احمدی نژاد را دارند. جریان احمدی نژاد طی چند سال اخیر زمینه اجتماعی این تقابل را فراهم نموده بود. بازی آغاز شد، یک بازی مملو از تکل های خشن، گل بخودی، اخراج و رفتارهای منشوری. اما عدم کسب نتیجه مطلوب از این بازی، همزمان با محکومیت قطعی سعید مرتضوی و رسیدگی به پرونده تخلفات حمید بقایی موجب شد رئیس دولت دهم تمام کارت های خود را وارد بازی کند از تخریب قوه قضائیه و حمله به نهادهای انقلابی تا تکرار اتهامات اثبات نشده در خصوص منتقدین.

قطعا کارنامه سیاسی و مدیریتی مرحوم هاشمی رفسنجانی دارای ایرادات جدی و نقدهای قابل توجهی است که نمی توان براحتی از کنار آنها عبور کرد. از سویی افکار عمومی هنوز نسبت به مطالب رد و بدل شده در فیلم مذاکرات سعید مرتضوی و فاضل لاریجانی و البته نقش فاضل قانع نشده است، سکوت در روزهای پرالتهاب فتنه 88، کیفیت تصویب برجام، کمک به رای آوری برخی از وزرای ضعیف و... علی لاریجانی را به سیاست مداری غیر محبوب تبدیل کرده است. اما برخلاف سال های 84 و 88 حد و مرز قائل نشدن در حمله به اشخاص و عبور از مرزهای اخلاق نتوانست کمکی به احمدی نژاد بکند. چون مردم برای سنجش میزان صداقت جریان احمدی نژاد در تحقق عدالت، مبارزه با فساد، دفاع از آزادی بیان و قانون گرایی یک کارنامه روشن هشت ساله از او دارند. مردم اپوزوسیون بازی پس از مسئولیت را یک فرار به جلوی ناشیانه می دانند.

اما بهار برای یاران بهاری زودتر از آنچه که تصورش را می کردند به پایان رسید، نقدستیزی، نصیحت ناپذیری و قانون گریزی موجب سقوط پایگاه اجتماعی احمدی نژاد، خراب کردن تمامی پل های پشت سر و باقی ماندن سوالات و ابهامات گوناگون پیرامون پرونده های فساد شد. و اینچنین حکایت حلقه بهاری در ایستگاه زمستان به پایان رسید.