روایتی هولناک از توطئه برای تصاحب ثروت همسر سابق

گروه حوادث الف،   3970118111 ۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

مرد جوان برای تصاحب ثروت همسر سابقش، چند خلافکار را اجیر کرد و با اجاره آمبولانسی خصوصی او را به بیمارستان روانی برد.

روایتی هولناک از توطئه برای تصاحب ثروت همسر سابق

به گزارش روزنامه ایران این مرد قصد داشت تا در فرصتی مناسب اثر انگشت و امضای دختر ثروتمند را بگیرد تا با مدارک قانونی اموال او را به نام خود کند. اما پیش از انجام نقشه اش، با گزارش بموقع خانواده‌اش به پلیس و واکنش سریع تیم تحقیق نجات یافت.

دختر جوان که تنها مدتی به عقد مرد طماع درآمده و از او جدا شده بود هرگز تصور نمی‌کرد با چنین سرنوشت هولناکی روبه‌رو شود. شرایط پیش آمده برایش قابل باور نبود. دست هایش به تخت بسته شده بود و مرد جوانی که روپوش سفیدی به تن داشت، دستگاه شوک را آماده کرده بود تا بتواند به این طریق او را آرام کند. «فرناز» فریاد می‌زد که بیمار نیست و از کارکنان مرکز روانی می‌خواست او را رها کنند. اما کسی از حاضران به حرف‌های او توجه نمی‌کرد. حق هم داشتند چون  کمتر بیماری در این مرکز آمده بود که مشکل روحی را پذیرفته و با درمانش کنار بیاید.  مرد جوان دستگاه را بالا برد تا شوک را وارد کند که صدایی او را متوقف کرد. دو مامور پلیس و مرد دیگری که لباس رسمی به تن داشت به همراه خانواده «فرناز» در مقابل او ایستاده بودند.

گزارش یک آدم ربایی

چندی قبل زن میانسالی با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن دخترش خبر داد. او گفت: ساعت حدود 11 شب بود که زنگ خانه مان به صدا درآمد. مرد جوانی که پشت در بود خواست دخترم «فرناز» را ببیند. دخترم هم پائین رفت اما پس از چند دقیقه دیگر از فرناز خبری نشد. گوشی آیفون را برداشتم تا از فرناز بپرسم که چرا به داخل خانه نمی‌آید که با صحنه عجیبی روبه‌رو شدم. مرد جوان به همراه دو نفر دیگر، دخترم را با زور سوار آمبولانس کرده و قبل از این‌که خودم را به خیابان برسانم، دخترم را بردند.
با شکایت زن میانسال تحقیقات پلیس  برای یافتن دختر جوان آغاز شد. با توجه به این‌که او می‌گفت مردانی با روپوش سفید دخترش را سوار بر آمبولانس کرده‌اند، کارآگاهان فرضیه یک آدمربایی را مطرح کردند.

سرنخی در بیمارستان روانی

با بررسی دوربین‌های مداربسته اطراف خانه فرناز، کارآگاهان پلیس موفق شدند شماره پلاک خودروی آمبولانس را بدست آوردند. با بدست آمدن شماره پلاک، مشخص شد که آمبولانس متعلق به شرکتی خصوصی است و فرناز به یکی از بیمارستان‌های روانی پایتخت منتقل شده است.
بدین ترتیب تیم تحقیق راهی بیمارستان شدند و در تحقیقات مشخص شد که فرناز به عنوان بیمار روانی در بیمارستان بستری شده است. این درحالی بود که پرونده پزشکی نیز برای دختر جوان به عنوان یک بیمار روانی تشکیل شده بود.
همچنین بررسی‌های تخصصی پلیس مشخص کرد چند روز قبل مرد جوانی درحالی که فرناز را با آمبولانس خصوصی به بیمارستان منتقل کرده بود، اعلام کرده که فرناز همسرش است و بیماری شدید روانی دارد. او با ارائه مدارک پزشکی مدعی شده بود که همسرش سابقه بیماری دارد و از آنجایی که داروهایش را مصرف نمی‌کند و به خودش و دیگران آسیب رسانده است، می‌خواهد تا او در بیمارستان بستری شود.

رازی که سربزنگاه فاش شد

این درحالی بود که مادر فرناز اظهار داشت که دخترش هرگز مشکل روانی نداشته و از طرفی مدتی قبل به عقد همان مرد جوانی درآمده اما به علت اختلافاتی از او جدا شده و در خانه پدری‌اش زندگی می‌کند.
در جریان تحقیقات روشن شد که گفته‌های مادر فرناز با پرونده پزشکی دخترش مغایرت داشته و همین مساله باعث شد تا پس از هماهنگی‌های قضایی پزشک متخصص اعصاب وروان برای معاینه فرناز به همراه تیم تحقیق راهی بیمارستان شود تا وضعیت روانی او بررسی شود.
زمانی که کارکنان پزشکی  بیمارستان قصد داشتند به خاطر بهبودی فرناز به او شوک الکتریکی وارد کنند تیم تحقیق  همراه پزشک متخصص اعصاب و روان وارد بیمارستان شده و با انجام آزمایش‌های متعدد تایید شد که دختر جوان بیماری روانی ندارد و پرونده پزشکی که برای فرناز در نظر گرفته شده، جعلی است.

فرناز پس از ترخیص از بیمارستان در جریان تحقیقات  گفت: دانشجوی پزشکی هستم و وضع مالی خوبی دارم. پدرم تاجر است و دو خانه و دو مغازه‌اش را به نام من کرده است. البته دو تا از خانه‌ها قطعی به نام من شده‌اند و دو مغازه قرار بود که پس از ازدواجم و به عنوان هدیه ازدواج به من داده شود. مدتی قبل با پسر یکی از دوستان پدرم به نام آرش عقد کردم. آرش به ظاهر پسر خوبی بود اما زمانی که عقد او شدم رفتارش تغییر کرد. او از این رو به آن رو شد، او دیگر آدمی نبود که روز اول خودش را معرفی کرده بود. آرش بیکار بود و مدام از من پول می‌گرفت. خیلی واضح به من گفت که به خاطر پول با من ازدواج کرده و هیچ علاقه‌ای در کار نیست. اختلاف و درگیری بین ما هر روز بیشتر می‌شد تا این‌که بعد از 5 ماه تصمیم به جدایی گرفتم.

او ادامه داد: آرش با طلاقمان مخالف بود و به همین دلیل مجبور شدم مهریه‌ام را به اجرا بگذارم و آرش که پولی برای پرداخت نداشت و از ترس این‌که موضوع بیکاری‌اش فاش شود نمی‌توانست از پدرش هم پول بگیرد، طلاقم داد. اما این تمام ماجرا نبود، بعد از جدایی، آرش دست از سرم برنمی داشت و مدام تهدیدم می‌کرد. من تصور نمی‌کردم که او تهدیدهایش را عملی کند تا این‌که آن روز او چهار نفر را اجیر کرد تا با یک  آمبولانس خصوصی مرا بربایند و برای بستری شدن به بیمارستان روانی ببرند. او می‌خواست پس از خوراندن داروها به من و شوک الکتریکی، با بد شدن حالم از من امضا و اثر انگشت بگیرد و اموالم را به نام خود کند. اما خوشبختانه پلیس بموقع به دادم رسید و با تایید سلامت روانی‌ام از سوی پزشکی که همراهشان بود، از آنجا مرخص شدم و او به خواسته‌اش نرسید.

با شکایت دختر جوان، تحقیقات برای دستگیری آرش و مردان سفید پوشی که او را به بیمارستان روانی منتقل کرده بودند ادامه دارد.

دیدگاه کاربران

ناشناس۲۹۴۳۱۰۱۷:۳۹:۲۵ ۱۳۹۷/۱/۱۸
چندی قبل .................. ساعت حدود 11 شب بود جدی میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. برخورد محترمانه پلیس با یک خانم برای اعمال قانون و توقیف خودرو

  5. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  6. وحدت ملی با وعده صادق

  7. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  8. کمی دیر نیست؟

  9. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  10. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  11. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  12. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  13. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  14. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  15. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  16. موجرانی که اجاره بهای زیادی بگیرند، جریمه می‌شوند

  17. حمایت افکار عمومی ایران از حمله به اسرائیل

  18. هیچ گاه اعتراف نمی کند، چون...

  19. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  20. گانتس: زمان، مکان و شیوه پاسخ به ایران را خودمان تعیین می‌کنیم

  21. خاتمی: پاسخ ايران به جنايت اسرائيل مدبّرانه، شجاعانه، منطقی و قانونی بود

  22. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  23. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  24. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  25. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

آخرین عناوین