درسال های اخیر برخی گمان کرده اند میان سنن دینی و آداب ملی به طور کلی تعارض وجود دارد. آنان می پندارند یا باید تماما ملی بود و یا کاملا دینی و ممکن نیست که بتوانیم هر دو را کنار هم داشته باشیم. این نگرش اشتباه که متاسفانه در سال های اخیر برجسته هم شده است، بعضا باعث تشدید دو قطبی ملی و مذهبی شده و بخشی از پتانسیل فرهنگی جامعه را مصروف خود کرده است.
نگارنده معتقد است اسلام در مجموع نه کاملا سنن اقوام پیش از خود را تایید می کند و نه تماما رد. بلکه آن بخش از رسوم را که مطابق با قواعد کلی خود بیابد، مهر تایید می زند و آن بخش را که مخالف باشد، انکار می کند. بنابراین نمی توان حکم کلی موافقت یا مخالفت را به اسلام نسبت داد بلکه باید با بررسی دقیق و موردی به نتیجه رسید که آیا این مصداق، با سنن اسلامی مطابق است یا خیر؟
شاید بتوان احادیثی که در پی می آید را مویدی برای نظریه فوق در نظر گرفت:
1: حکمت را فرا بگیرید و لو از اهل نفاق. « نهج البلاغه، حکمت 80 »
با این توضیح که گویا اسلام برای منشا دانش و خردورزی اهمیتی قائل نیست و فقط به محتوا و درون مایه می نگرد. بنابراین در حوزه سنت و آیین هم منشا اهمیتی ندارد بلکه فقط مطابقت – و بلکه عدم مخالفت - با آموزه های دینی کفایت می کند.
2: دانش را فرابگیرید حتی در چین. «وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲7»
( توضیح حدیث فوق، اینجا نیز صادق است )
3: وجود احکام امضایی در فقه اسلامی: در فقه ما، برخی احکام، عنوان امضایی دارند. امضاء در لغت به معنای اجازه و تنفیذ است، و در اصطلاح به شناسایی و تنفیذ عرف یا عادتی از طرف شارع گفته میشود. «فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص175»
به بیان روشن تر، حکم امضایی (در مقابل حکم تاسیسی ) یعنی حکمی که از ابتدا از جانب شارع بیان نشده است. بلکه پیش از شریعت اسلام، مردم سنت و رفتاری ویژه در مساله ای خاص داشته اند ( مانند مراعات برخی قیود و شرائط در معاملات ) و سپس با ظهور اسلام، آن آداب تثبیت و ادامه اجرای آن تایید شده است. این هم نشان می دهد که اسلام از ابتدا دنبال مخالفت با هر آن چه پیش از خود وجود داشته است، نیست بلکه درست و غلط را از هم جدا می کند و درباره همه یکسان حکم نمی کند.
بنابراین بررسی موارد فوق نشان می دهد که می توان به سازگاری میان پاره ای از آداب ملی و برخی از آموزه های دینی معتقد بود. حال با توجه به این اصل کلی، می توانیم مصداق «نوروز» را به عنوان یکی از مهم ترین آیین های ملی مورد بررسی قرار دهیم. با توجه به این که نوروز، از چند پاره سنت تشکیل شده است، یکی یکی به بررسی آن ها می پردازیم.
الف) چهارشنبه سوری: این رسم کهن و دیرینه، در حقیقت جزء مقدمات نوروز است. شب آخرین چهارشنبه سال که می شود، مردم به جشن و شادی می پردازند. اصل این کار چون با هیچ سنت جاهلی و رسم ناصوابی گره نخورده، پذیرفتنی است اما متاسفانه بخشی از رفتارهایی که انجام می شود، به هیچ عنوان مقبول نیست. کارهایی از قبیل آتش بازی و ترقه پراکنی که مایه دردمندی و رنجوری هم وطنان بسیاری می شود و نیز پریدن از روی آتش و به زبان راندن عباراتی از قبیل زردی من از تو، سرخی تو از من که ریشه در تقدس آتش در فرهنگ زرتشتی دارد، قطعا با فرهنگ اسلامی قابل جمع نیست. بنابراین اسلام می تواند نفس پدیده ای به نام چهارشنبه سوری را تایید کند ولی یقینا زیر بار موارد مذکور نخواهد رفت.
ب) دید و بازدید نوروزی
از دیگر سنت های مهم نوروزی، دید و بازدید های آن است. امری که در فرهنگ اسلامی با تعبیر «صله رحم» از آن یاد می شود. این پدیده در اسلام بسیار مورد تایید است و احادیث فراوانی هم درباره آن نقل شده. البته متاسفانه در سال های اخیر مسائلی از قبیل چشم و هم چشمی، اسراف و تبذیر، عدم مراعات حریم محرم و نامحرم و ... افزایش پیدا کرده که یقینا اسلام با آن مخالف است و شدیدا آن را رد می کند. بنابراین صله رحم اگر بدون این آفات باشد، امری پسندیده و مستحب موکد است اما در صورت اختلاط با این امور، ممکن است عنوان حرمت پیدا کند!
ج) عیدی دادن
عیدی به بچه ها یکی دیگر از کارهای پسندیده این ایام است. کودکان و حتی نوجوانان در دید و بازدید های نوروزی، چشم به جیب بزرگ ترها و کَرَم آن ها می دوزند! این رفتار هم می تواند تحت عنوان کلّی شاد کردن دل مومنان قرار بگیرد. امام صادق می فرماید: مِن اَحَبِّ الاَعمَالِ اِلَی اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اِدخَالُ السُّرُورِ عَلَی المُومِنِ ...
از محبوب ترینِ کارها، در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی، خوشحال کردن مومن است ...
«الکافی ج2 ص192»
البته یقینا این مساله هم شرایطی دارد و در صورت چشم و هم چشمی و اسراف و تبذیر و ... استحبابش از بین می رود.
د) سیزده بدر
یکی دیگر از رفتارهای بسیار شایع و مرسوم میان ایرانیان، رفتن به دل طبیعت در روز 13 فروردین است. قدیمی تر ها معتقد بوده اند که 13 فروردین، روز نحسی است و در صورتی که کسی در آن روز در خانه بماند، باید آماده بلا و مصیبت باشد!
بدون تردید این، یک باور خرافی است که نه پشتوانه ای از جانب عقل دارد و نه مویدی از سوی نقل. بنابراین اگر کسی با با عنوان دوری از شومی و نحوست روز سیزدهم، در این روز به دل طبیعت برود، یقینا خرافه پرستی کرده است و چه بسا به خاطر ترویج ضمنی این رفتار خرافی، مرتکب عمل حرام شده باشد! اما اگر فارغ از این باور خرافی – در سال های اخیر، این باور خوشبختانه کمرنگ شده است – به عنوان یک سنت دیرینه به تفریح و طبیعت گردی بپردازد، چه بسا بتواند در زمره عاملان به آیه «سیروا فی الارض، روم 42 » قرار بگیرد.
جمع بندی: نوروز، سنتی زیبا و دیرینه است و پاسداشت آن، احترام گذاشتن به یکی از آداب ملی ماست. یقینا این پدیده هم می تواند دستخوش انحراف و کژروی قرار بگیرد. در صورتی که رسم و سنتی ملی با فرهنگ اسلامی مطابق باشد، اسلام به عنوان حکم امضایی تاییدش می کند و در صورت ناهماهنگی، آن را برنمی تابد. بنابراین نقاط مثبت نوروز مورد تایید و توصیه اسلام و نکات منفی اش، مورد نهی و انکار اسلام است.