تعرفه فولاد، تضمین همراهی اروپا با تحریم های آمریکایی

میرزاسعدین داورپناه، گروه تعاملی الف،   3961222098
تعرفه فولاد، تضمین همراهی اروپا با تحریم های آمریکایی

دونالد ترامپ در مراسم امضای قانون تعرفه های جدید بر واردات فولاد و آلومینیوم به ایالات متحده گفت داشتن صنایع قدرتمند فولاد و آلومینیوم برای امنیت ملی آمریکا حیاتی است و اگر فولاد نداشته باشیم کشوری نداریم! پیشتر چنین توصیفی از اهمیت تقویت صنایع فولاد در معادلات امنیت ملی امریکا شنیده شده بود زمانی که وزیر دفاع وضعیت صنایع فولاد را از جمله دشواری های مسیر آینده تقویت تسلیحاتی برشمرد.

اگر چه وجه تجاری تصمیم تعرفه ای بسیار مورد بحث قرار گرفته اما آنچنانکه سخنان ترامپ و متیس از رابطه فولاد با امنیت ملی حکایت می کند، تجارت فولاد وجوهی متعدد بلکه نمادین دارد و سر فصل مباحثی گسترده تر از تجارت است. تجارت فولاد همچنین یکی از مبانی تشکیل اتحادیه اروپاست. حدود ۶۶ سال پیش، شش کشور از اروپای پس از جنگ جهانی دوم، به نیت نظارت بر کمیت مصرف فولاد به تاسیس سازمان زغال سنگ و فولاد اروپا اقدام کردند. در نتیجه آن بازار مشترکی ایجاد شد که اتحادیه اروپا را شکل داد. جلوگیری از انباشت فولاد بعنوان ماده اصلی تولید تسلیحات، انگیزه کشورهای اروپایی خسته از جنگ بود تا مبادا بار دیگر یک کشور به برتری موثر تسلیحاتی دست پیدا کند!

اما معادلات جهان امروز بسیار پیچیده تر شده و امروز می طلبد که فراتر از رابطه تولید تسلیحات با تجارت فولاد به میدان زورآزمایی توجه شود. اینبار نیز اگر چه فولاد موضوع بحث قرار گرفته و حتی از رابطه آن با امنیت ملی سخن می رود اما در یک ارزیابی کلی از سیاستهای کلان ایالات متحده، تنها نمونه ای از مجموعه تلاش های محتمل برای احیای رهبری امریکا است. نکته کلیدی آنجاست که ترامپ ضمن امضای قانون تعرفه ها از معافیت هایی هم سخن به میان آورد. او گفت که علی رغم لزوم حفاظت از صنایع فولاد و آلومینیوم آمریکا، باید انعطاف و همکاری با کسانی که واقعا دوست تجاری و نظامی امریکا هستند را نشان دهیم و تاکید کرد که ایالات متحده مجبور است نسبت به کشورهای دوست انعطاف پذیری داشته باشد.

همین شرایط ترامپ کافی بود تا کمیسر بازرگانی اتحادیه اروپا به تایید امریکا برای معاف شدن از تعرفه ها امیدوار شود و بگوید «ما نمی توانیم تهدیدی برای امنیت ملی امریکا باشیم پس توقع داریم از تدابیر اعلامی مستثنی شویم.» البته که اروپا برای برخوردار شدن از این معافیت ها باید برادری خود را اثبات کند. امانوئل ماکرون که ظاهرا جسورترین دولتمرد این روزهای اروپای آشفته است متوجه عواقب استفاده از این جنس فشارها شده است. او در چند تریبون از نقل سخن فرانسوا میتران که «ناسیونالیسم یعنی جنگ» بهره گرفت و تصمیم امریکا را ناسیونالیسم تجاری توصیف کرد که در صورت عدم تعدیل لاجرم به جنگ تجاری منجر خواهد شد!

در منظومه سیاست های دولت دونالد ترامپ، تجارت فولاد عنوانی برای مخابره یک پیام مهم از سوی امریکا دیده می شود و با توجه به جایگاه فولاد در تاریخچه اتحادیه اروپا می توان گفت مخاطب اصلی این پیام اروپاست زیرا حتی واکنش های تجاری چین به سیاستهای حمایتگرانه امریکا بیش از هر دیگری بازار اروپاییان را در معرض زیان قرار می دهد. (بلند تر بودن صدای اروپایی ها در چانه زنی بر این سیاست جدید تعرفه ای موید اعتبار این گمان است.) از سویی ترامپ طی همان ساعاتی که توجهات را به درصد تعرفه ها جلب کرده بود از بدهی معوق اعضای ناتو برای پرداخت درصد حق عضویتشان نیز انتقاد کرد. همچنین در روزهای اخیر بیش از پیش سیاستمداران و حتی وزارت خزانه داری از تمرکز بر «تقویت تاثیر گذاری تحریم های امریکایی از طریق همکاری های بین المللی» سخن می گویند.

امریکا با ابزار وضع تحریم های یکجانبه، پیگیر مقاصد بین المللی بسیاری است. از منظر سیاسی رو کردن برگ تعرفه های جدید فولاد می تواند یک هشدار جدی از سوی آمریکا به کشورهایی باشد که در ارادت و وفاداری به تحریم های کنگره و سیاستهای کاخ سفید دچار تزلزل شده اند. بزرگ کردن امریکا و احیای رهبری آن به تقویت همکاری های مشترک بین المللی نیاز دارد و تجارت فولاد چون ابزار خط کشی میان کسانی است که قدر همراهی با امریکا را به ژست نقش آفرینی مستقل ترجیح می دهند.

اروپا پس از برگزیت شرایط پیچیده ای دارد. در همراهی لندن با واشنگتن تردیدی نیست اما پاریس بعنوان تنها صاحب حق رای وتو شورای امنیت از اتحادیه اروپا، گویی خود توهم نمایش قدرت دارد! بدیهی است که مشارکت فرانسه با آلمان در رهبری اروپای بحرانی واقعبینانه ترین اولویت پاریس محسوب می شود در حالیکه حتی حفظ یکپارچکی اروپا بدون جلب رضایت کاخ سفید مقدور نیست. ماکرون نورسیده نشان داده سیاستمدار ریشه دار و مدبری نیست، دولت مرکل هم موقعیتی ضعیفتر از پیش دارد، ایتالیا که سردرگم است و بازیگوشی امثال لهستان و مجارستان نیز چشم اندازی از اروپا ترسیم کرده که بدون بزرگنمایی پروژه های امنیتی ناتو با آشفتگی بیشتری روبرو خواهد شد.

وصف امنیت اروپایی و ترویج باور تهدید مشترک میان اروپاییان وابسته به کیفیت سیاستگذاری واشنگتن است و امریکا نیز به همراهی اروپا برای تقویت اثر تحریم ها چشم امید دارد. واشنگتن تعریفی وسیع از امنیت ملی امریکا ارائه می دهد، همه چیز را می خواهد و در تکاپوی شکل دهی به نظم بین المللی منطبق بر منافع ملی خویش است. اکنون به پشتوانه ظرفیت های اقتصادی، ابتکار عملی جنجالی از واشنگتن بروز یافته است، اگر چه این تنها یک برگ بوده و بازی پیچیده با چین نیز گریز ناپذیر می باشد اما علی الحساب امریکا می رود تا فعلا افسار اروپا را تنگ تر ببندد!