دختر تاجر ثروتمند اسیر عشق پوشالی؛ ۱۵سال بزرگتر از من بود، اما حرف‌های عاشقانه قشنگی می‌زد

گروه حوادث الف،   3961219052 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

مرگ ناگهانی تاجر ثروتمند و همسرش، فرزندان آنها را از گوشه و کنار دنیا به تهران کشاند تا در مراسم خاکسپاری و سوگواری حضور داشته باشند. اما پس از پایان مراسم سوگواری، یکی از دختران خانواده، عاشق جوانی شد که مسیر زندگی‌اش را به کلی تغییرداد و در نهایت او را به دادگاه خانواده کشاند.

دختر تاجر ثروتمند اسیر عشق پوشالی؛ ۱۵سال بزرگتر از من بود، اما حرف‌های عاشقانه قشنگی می‌زد

روزنامه ایران نوشت: وقتی عقربه‌های ساعت دیواری شعبه 264 دادگاه خانواده یازده صبح را نشان می‌دادند، نوبت رسیدگی به پرونده «نیکا» رسید. آنگاه زن جوانی همراه خواهر کوچکترش وارد دادگاه شد. هردو لباس‌های ساده‌ای برتن داشته و آرام و متین بودند. قاضی «غلامرضا گل آور» پرونده زیر دستش را باز کرد و بعد از چند لحظه گفت:«دخترم، دادخواست طلاق ارائه کرده ای. اما چرا همسرت در دادگاه نیست؟»

نیکا جواب داد: «در حال حاضر شوهرم پشت میله‌های زندان است. یعنی خودم زندانی‌اش کرده‌ام...»

قاضی برای آنکه زن را به آرامش دعوت کند با لبخند گفت:«مگر چه کار کرده بود؟»

زن روی صندلی‌اش جا به جا شد و گفت:«قصه‌اش دراز است. همه چیز از روزی شروع شد که پدر و مادرمان بر اثر نشت گاز فوت کردند...»

نیکا به خواهرش نگاهی انداخت، بغض کرد و همان‌طورکه آه بلندی کشید گفت: «پدرمان تاجر بزرگی بود و مال و ثروت زیادی داشت. اما هر کدام از ما در یک کشور مشغول کار و تحصیل بودیم. من در هند تحصیل می‌کردم، یکی از خواهرانم در فرانسه و خواهر و برادر دیگرم در ایتالیا. یک شب که در تهران باد وطوفان شدیدی شده بود متاسفانه دودکش بخاری گازی خانه ویلایی‌مان را از جا کنده بود. دو روز بعد هم یکی ازبستگان نزدیک اجساد پدر و مادرمان را در خانه پیدا کرد. با اطلاع از مرگ پدر و مادرمان، همگی به ایران برگشتیم. همه فامیل و آشناها برای تسلیت و سرسلامتی آمدند و رفتند. اما پسر جوان یکی از فامیل‌های دور به هر بهانه‌ای کمک‌مان می‌کرد و خیلی زود به ما نزدیک شد. اسمش شهریار است. می‌گفت 15 سال مقیم امریکا بوده و دکترا دارد. خیلی خوش برخورد و شیک پوش بود و زبان چرب و نرمی هم داشت. در آن روزها که هم غمگین بودم و هم برای دانشگاه دلتنگی می‌کردم توانست با چرب زبانی‌هایش مرا به خودش جذب کند.
کارهای انحصار وراثت باعث شده بود ماه‌ها در تهران بمانم. مدتی از دوستی ما گذشت تا اینکه تصمیم گرفتم برگردم و به تحصیلاتم ادامه دهم. اما شهریار از من خواستگاری کرد. احساس می‌کردم نیازی به مال پدری‌ام ندارد و فقط به‌خاطر خودم ابراز علاقه می‌کند. هنوز سالگرد پدر و مادرم نرسیده بود که سر سفره عقد نشستیم و با مهریه یک سفر زیارتی نامش به‌عنوان همسر در شناسنامه‌ام ثبت شد.»

نیکا لحظه‌ای سکوت کرد، با پشت ناخنش نم اشک چشم‌هایش را گرفت و ادامه داد: «البته ناگفته نماند که بدبختی من هم از همان روز شروع شد. اصرار می‌کرد که تا زمان گرفتن اجازه اقامت امریکا، در خانه پدری‌ام زندگی کنیم، اما خیلی زود فهمیدم که نه تنها در امریکا خانه و زندگی ندارد بلکه با مدرک دیپلم در رستوران‌های لس آنجلس ظرفشویی کرده است. وقتی هم به او اعتراض کردم وگفتم که همه چیز را درباره‌اش می‌دانم دعوا راه انداخت و کتکم زد. وقتی به پلیس شکایت کردم فهمیدم سابقه دار هم هست و قبلاً به جرم حمل اسلحه، خرید و فروش مواد روانگردان و جعل عنوان به زندان افتاده است. حتی در امریکا هم خلافکاری کرده و از آنجا اخراج شده بود. دیگر نمی‌توانستم تحملش کنم. بدجوری رو دست خورده بودم. به‌همین خاطر وقتی از شهریار خواستم طلاق بگیرم 200 میلیون تومان پول درخواست کرد. من هم عصبانی شدم و از خانه پدرم بیرونش انداختم. همان موقع بود که فهمیدم باردارم. او هم علیه من پرونده‌سازی کرد و تهمت رابطه نامشروع به من زد. اما با آزمایش «دی ان ای» ثابت شد که از خودش باردار هستم. به‌هر‌حال به‌خاطر بچه سعی کردم کوتاه بیایم، اما در خانه حبسم کرد و با سرقت مدارک و اسناد ملکی‌ام فرار کرد. وقتی که ماجرا را به فامیل‌ها اطلاع دادم معلوم شد چند تخته فرش نفیس و کتاب‌های نسخ خطی تاریخی را دزدیده است. بعد از آن خواهر کوچک‌ترم به کمکم آمد و توانستیم با هزار بدبختی پیدایش کنیم. وقتی دستگیر شد همه چیزهایی را که سرقت کرده بود ، پیدا کردند و به زندان افتاد. حالا چند ماه است که همدیگر را ندیده‌ایم و او هم کاری برای جبران گذشته نکرده است. در این یک سال که از ازدواجمان گذشته جز تلخی و رنج و کلاهبرداری چیزی از این آدم ندیده‌ام» و...قاضی دستی بر چانه خود کشید و رو به زن جوان گفت:« ان‌شاءالله که خیر است... شما باید برای تکمیل پرونده دو داور معرفی کنید که رای و نظر آنها به دادگاه ارائه شود و سپس در مورد خواسته شما تصمیم خواهم گرفت.»آنگاه از نیکا خواست تا زیر برگه اظهاراتش را امضا کند. زن جوان برگه‌ها را امضا کرد و قبل از اینکه از دادگاه خارج شود، قاضی پرسید:« راستی، شما که خانم عاقل و تحصیلکرده‌ای هستید، چطور شد قبل از ازدواج تحقیق کافی نکردید؟»

نیکا جواب داد:« با اینکه 15 سال از من بزرگتر بود، اما حرف‌های عاشقانه قشنگی می‌زد و فکر می‌کردم واقعاً دوستم دارد، اما افسوس که فریب خوردم، چراکه عشقی در کار نبود. همه‌اش خیال بود.» این جمله‌ها را گفت و با خواهرش از دادگاه بیرون رفتند.

دیدگاه کاربران

ناشناس۲۷۱۱۲۶۱۳:۱۶:۵۹ ۱۳۹۶/۱۲/۱۹
با چشم خودم دیدم و شنیدم که در سوپری در ... دختر خانم تحصیلکرده و پول داری عاشق شاگرد سوپری شده بود و شاگرد سوپری چرب زبانی می کرد تا او را فریب دهد و بعد که دختر می رفت به همکارش می گفت می خواهم تیغش بزنم و پول و پله ای بست بیاورم و بعد با دختر مورد علاقه خودم در شهرستان ازدواج کنم
ناشناس۲۷۱۲۱۴۱۴:۰۸:۱۰ ۱۳۹۶/۱۲/۱۹
حقشه.اینجور دخترهای ظاهربین وقتی یک مرد خوب و سالم ازشون تقاضای ازدواج میکنه با تحقیر جواب رد بهش میدن.
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  5. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  6. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  7. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  8. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  9. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  10. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  11. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  12. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  13. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  14. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  15. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  16. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  17. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  18. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  19. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  20. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  21. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  22. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  23. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  24. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  25. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

آخرین عناوین