آن حرفهایی که چند سالی است دلسوزان فرهنگ و کتاب دارند دادش را میزنند، کمکم دارد خودش را نشان میدهد و در جدیدترین نمونهاش، جناب اکبر ایرانی، رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب، یادداشتی نوشته است که ۲۵ساله شدیم، اما ممکن است نتوانیم به کارمان ادامه دهیم.
برای آنهایی که در جریان نیستند عرض کنم که موسسه میراث مکتوب در سال ۱۳۷۲ با ایده نشر آثار ایرانی و اسلامی و بیرون کشیدن گنجینه فکری و فرهنگی ما از کنج کتابخانهها شکل گرفت و در طول ۲۵سال فعالیتش توانسته ۳۱۵ عنوان کتاب (در ۳۸۰ جلد) و ۲۵۰ شماره مجله (در سه عنوان «گزارش میراث»، «آینه میراث» و «میراث علمی اسلام و ایران») منتشر و ۱۰۵نشست تخصصی پژوهشی برگزار کند. متون کهنی که این مرکز با سر و شکلی پاک و پاکیزه و حرفهای منتشر کرده، اغلبشان آثار مهمی است که قبلا حکمِ سیمرغ و کیمیا داشتند و حالا با همت این مرکز و اساتید بزرگ و معروفِ همکارشان در دسترس همه قرار گرفتهاند. آن هم از چه کسانی؟ همه از مفاخر و مشاهیر این سرزمین، ابوریحان بیرونی و خواجه نصیرالدین توسی و رشیدالدین فضلالله و میرداماد و ملاصدرا و جامی و جلالالدین دوانی و فیض کاشانی و ... و دیگرانی که به همت این مرکز اسمشان از مهجوری بیرون آمد. همین حالا روی سایت مرکز در قسمت اثار در دست تصحیح 85 کتاب معرفی شدهاند که فقط دیدن اسمشان کافی است. یعنی هرچقدر هم که سختگیر باشیم، باید یکی از بهترین نمرات در زمینه کار فرهنگی را برای همین مرکز کنار گذاشت. آن وقت چنین مرکز مهمی که قاعدتا باید روی چشم مسئولین جا داشته باشد، در این سالهای اخیر هرچند وقت اطلاعیه میداد که بیایید این لیست کتابهای آماده به انتشارمان و این هم قیمتی که برای انتشار هر کدامشان در مثلا ۵۰۰ نسخه لازم است و این هم همت و کرم شما. بعد کم کم تیراژها کمتر از این هم شد و اصلا مرکز سفارش میگرفت که فلان کتاب را برای افرادی که طالب هستند، بهصورت ریسوگراف و تکی چاپ کند. حالا هم که کلا کار به جایی رسیده که رییس این مرکز بنویسد: «چند ماهی است که تعهدات و بدهی های موسسه، سخت گریبانگیر شده و هر روز چشم آن داریم که فردای پیش رو، عرق شرم از جبین خواهیم زدود و از خجالت طالبان حقوق و دسترنج مقالات و کتب، به در خواهیم آمد اما دریغ از دیروز. به ناچار اگر امور بدین روال پیش رود، کارها، برنامهها و فعالیتهای این موسسه فرجامی جز تعلیق نخواهد داشت.»
اینکه چی شد که کار به اینجا رسید، بماند برای یک وقت دیگر. فعلا باید یک فکر عاجلی برای این روزها و این موسسه کرد. بخصوص که در ایام منسوب به حضرت زهرا(ص) هم هستیم و رونق بازار نذر و وقف و شراکت در امر خیر. به گمانم شاید بد نباشد امسال آن بزرگوارانی که نذر و نیازی دارند برای مادر سادات، گوشهچشمی هم به این قضیه داشته باشند. بخصوص که بخش عمدهای از آثار مرکز نشر میراث مکتوب، ادبی است و حوزه ادبیات و بخصوص شعر، از علایق این خاندان شریف است که هم به مولای متقیان(ع) دیوانی منسوب است و هم از حضرت سالار شهیدان(ع) در روز عاشورا اشعاری به جا مانده. بهعلاوه این خاندان همواره حامی شعر و شاعران هم بودند و داستان صلههای ایشان به شاعران مختلف در کتابهای تاریخ ثبت است و مجالس شعرخوانی بانو سکینه بنت الحسین(ع) معروف و مشهور است. این است که اهل خیر میتوانند با تاسی به این خاندان، بخشی از نذورات را هم صرف این قبیل امور بکنند. خوشبختانه ایده نذر فرهنگی و نذر کتاب در این چند سال اخیر، در ایام محرم و رمضان رایج شده است، اما هنوز این مساله نیاز به تبلیغ بیشتر دارد. شاید فکر تلاش برای نجات یک موسسه عزیز و درجه یک، بتواند آن ماجرا را هم به پیش ببرد و «به یک کرشمه، دو کار» کند. برای آنها که اهل خیر هستند، چه فرصتی بهتر از این؟
منبع: یادداشت در روزنامه «همشهری» (سهشنبه ۱۷ بهمن ۹۶) صفحه ۹