فقط چند دقیقه فرصت داری برای خرید بلیط اینترنتی، این ویژگی فیلمهای شاخص جشنواره فجر است مخصوصا اگر فیلم ابراهیم حاتمی کیا باشد مخصوصا اگر «به وقت شام» باشد! در اوج کارها و اشتغالات، پیشنهاد یکی از رفقا و پی گیریاش برای تهیه بلیط، پایمان را به جشنواره فجر امسال البته در پردیس سینمائی هویزه مشهد، باز کرد.
در نگاه اول «به وقت شام» فیلمی پر هیجان است با فیلمنامهای جذّاب که حوادث را به خوبی کنار هم چیده و لوکیشنهایی مناسب و تاثیر گذار از سرزمین شام، سرزمین اوج درگیریها در این سالها. وسط این کشمکشها و فراز و فرودها که تا لحظات آخر فیلم هم رهایت نمیکند، چیزهای زیادی میبینی، کیفیت روابط و رفتار بین مبارزان تکفیری و اختلافات فکریشان، ریشههای جذب عدهای غربنشین به این گروهها و انگیزههایشان از آدمکشیهای ابتکاری و انتحارهای بدیع! و خیلی جزئیات دیدنی دیگر.
اما دو نکته قابل تامل در فیلم وجود دارد:
اول، حجم بالای خشونت در فیلم. درست است که این سالهای سوریه، شاهد چنین صحنههایی و بالاتر از آن بوده است اما مخاطب این فیلم عموم مردم هستند. از طرفی ذائقه عدهای پذیرای این حجم از خشونت نیست و از طرف دیگر نشان دادن آن لزومی ندارد. برای به تصویر کشیدن تقابل اوج سیاهیها و دلاوریها، آنهم برای مخاطب عام باید از قاعده «الکنایه ابلغ من التصریح» کمک گرفت. اشارهها و کنایهها، کار خودشان را خوب بلدند اگر جان پذیرائی باشد. بین مداحان و روضهخوانان اباعبدالله علیهالسلام، اصطلاحی است بنام «روضه باز» که نه مناسب هر مجلسی است و نه شایسته هر مخاطبی. در مثل مناقشه نیست اما به نظر میرسد حاتمی کیا گاهی به ورطه «روضه باز» افتاده است.
دوم، استفاده از نمادها و ادبیات دینی توسط تکفیریها- همچنانکه هستند- بدون رد اقناع کننده متناسب با آن. شعارهای مقدس و استدلالهای قرآنی جنایتکاران سیاهپوش فیلم، آنچنان که باید، پاسخ داده نمیشود. فراموش نکنیم، پیوند بین شعارها و نمادهای اسلامی و خشونتهای مشمئز کننده، یکی از اهداف اربابان این جریان در راستای پدیده «اسلامهراسی» است و این، کار کارگردان را بسیار سخت میکند.
پایان بخش این سیاهه، دستمریزادی است به همه عوامل این فیلم جذّاب و تاثیرگذار و سلام و درود بر همه شهدائی که بی ادعا، هستیشان را به میدان مبارزه با جهل و جاهلیت آوردند.