بر همین اساس می توانیم خوانشی از حضور ترکیه در شمال سوریه و هشدارهای رد و بدل شده بین آمریکا و روسیه، طرح دوباره مساله توافق هسته ای ایران از سوی ایالات متحده و بالاخره، تهدیدات اخیر اسرائیل در مورد لبنان، داشته باشیم. سفر اخیر نتانیاهو به مسکو و سپس سفر مشاور امنیت ملی روسیه و رئیس سازمان اطلاعات نظامی روسیه به اسرائیل نیز در چارچوب همین تحولات مهم قرار می گیرد.
در این میان، یک سوال اساسی باقی می ماند: آیا ورود به یک جنگ جدید به نفع اسرائیل، یا هم پیمانان سوریه است؟!
پاسخ مستقیم این سوال آن است که تا زمانی که اسرائیل از ادامه جنگ در سوریه بهره می برد، چرا برای تغییر این شرایط تلاشی کند؟!
گسترش جغرافیای حضور ایران در منطقه و هم پیمانان آن در مناطق مجاور اسرائیل در لبنان، سوریه و عراق، صهیونیستها را بر آن می دارد که وقوع یک مقابله را بر مبنای زمان وقوع آن ارزیابی کنند، نه یک امکان. بدین جهت، بویژه با نزدیک شدن پایان جنگ سوریه و افزایش قدرت بشار اسد در نتیجه حمایت هم پیمانان از آن، رژیم صهیونیستی می داند که در برابر یک جنگ ضروری قرار دارد که گریزی از آن نیست.
از سوی دیگر محور مقاومت به ناچار باید پاسخ سوال مهمی را بدهد: موضع این محور در قبال تحولات اخیر پرونده قدس و تغییر موضع آمریکا در رابطه با آن چیست؟ ایران و هم پیمانان آن در محور مقاومت باید به این سوال پاسخ دهند که آیا قدس یک موضوع اساسی برای آنهاست یا تنها یک شعار است؟
ماحصل تحولات در قدس، لبنان و سوریه ما را به سوی این تفکر سوق می دهد که جنگ پیش رو چه بسا شرّی است قریب الوقوع که چاره ای از آن نیست..
نکته مهم برای اسرائیل شروطی است که موفقیت در این جنگ را برایش تضمین می کند. اما آیا اسرائیل می تواند به تنهایی وارد چنین نبردی در چند جبهه شده و نتایج رضایت بخشی حاصل کند؟
به احتمال زیاد، اسرائیل تلاش می کند ایالات متحده را نیز از دریچه توافق هسته ای و با استفاده از تحریک هایی در سوریه و لبنان، به سمت این جنگ بکشاند. در همین راستا، برای بهبود روابطش با کاخ سفید و قدرتهای موثّر در داخل آن می کوشد. در مقابل، می بینیم که دولت آمریکا پس از تجربه تلخ جنگ عراق، از ورود مستقیم به جنگی در منطقه خاورمیانه اجتناب می کند.
به گزارش الف، عبدالباری عطوان نیز با اشاره به تهدید مقامات اسرائیلی برای به راه انداختن جنگ علیه مقاومت گفت: اگر اسرائیل یقین داشت که در جنگ علیه محور مقاومت پیروز است فورا چنین جنگی را آغاز می کرد، بنیامین نتانیاهو می گوید که اسرائیل قوی ترین ارتش خاورمیانه را در اختیار دارد یا آنکه لیبرمن مدعی است در صورت بروز هر نوع جنگی، بیروت را با خاک یکسان می کنیم حتی می گوید در نبرد این چنینی سوریه نیز از اهداف اسرائیل خواهدبود اما این سخنان به چه معنایی است؟ به نظر من این سخنان بیانگر نگرانی و ترس است. اسرائیل امروز در بحران به سر می برد و سعی می کند در چنین شرایطی از آمریکا کمک بگیرد.
عطوان در ادامه اضافه می کند: اگر اسرائیل به راستی خواستار جنگ است این جنگ را آغاز کند اما معتقدم اگر چنین جنگی آغاز شود آخرین جنگ در منطقه خواهد بود و اسرائیلی که پس از این جنگ باقی خواهد ماند با اسرائیل قبل از جنگ به کلی تفاوت خواهد داشت، به قول سید حسن نصرالله اگر می خواهند جانشان را نجات دهند باید از فلسطین اشغالی فرار کنند.