به گزارش "الف"، پس از شکست قطعی اغتشاشات خیابانی، که طراحی شده بود تا برای تامین اهداف سیاسی مشخص «مردم را به خیابانها بکشاند»، بلافاصله کمپینی به نام «دختران خیابان انقلاب» طراحی شد؛ هر روز فیلمها و عکسهایی از مصدر کانالهای پیامرسان خارجنشین که وابستگی سیاسیشان روشن و مورد اذعان خودشان است روی تلگرام قرار گرفت؛ اما پس از مدت کوتاهی این کمپین هم توفیق نیافت و علیرغم پشتیبانی گسترده رسانههایی مانند بیبیسی فارسی، شکست قطعی و دوره افول این کمپین نیز آغاز شد و برگ دیگری از شکست سیاسی این جبهه را رقم زد. اما چرا این کمپین شکست خورد؟
اشتباه ادراکی اول اپوزوسیون
نکته اول اینکه که طراحان این کمپینها توجه نکردهاند که سطح آگاهی مردم حتماً تا آنجا هست که تفاوت میان «کنشها و اعتراضات مدنی» و «سربازگیری سیاسی اپوزوسیون» را کاملاً تشخیص دهند تا علیرغم اینکه ساختار بروکراتیک کشور را نیازمند ترمیم در عرصههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میدانند، صف خود را بوضوح از این کمپینها جدا کنند.
حتی نظرسنجی اخیر دانشگاه مریلند هم اذعان کرد با اینکه ۶۹ درصد ایرانیان شرایط اقتصادی را نامناسب میدانند، و 80 درصد آنان موافقاند که دولت باید اقدامات بیشتری برای مبارزه با فساد و جلوگیری از افزایش قیمت موادغذایی انجام دهد؛ در عین حال تنها ۴/۹ درصد از شرکتکنندگان معتقدند که نظام سیاسی ایران نیازمند تغییرات اساسی است و فقط ۸/۸ درصد باور دارند که باید پول کمتری در کشورشان صرف برنامه موشکی شود.
بر همین اساس از میان شرکتکنندگان تنها ۲۲/۷ درصد معتقدند که دولت نباید درباره اجرای قوانین اسلامی سختگیری کند و فقط ۲۱/۵ درصد با کمک ایران به سوریه و عراق موافق نیستند. تعداد افرادی که معتقدند درگیر شدن در عراق و سوریه تامینکننده منافع ملی ایران نیست نیز تنها ۱۷/۲ درصد برآورد شد. همچنین نتایج این نظرسنجی حاکی از رضایت مردم از نحوه برخورد مقامات ایرانی در این اعتراضات بود و تقریبا دو سوم مشارکتکنندگان مداخله نیروهای پلیس در این اعتراضات را مناسب ارزیابی کردند.
+ بیشتر ببینید
نظرسنجی دانشگاه مریلند: ایرانیان با تغییر نظام سیاسی کشورشان موافق نیستند
اشتباه ادراکی دوم اپوزوسیون
اشتباه ادراکی دیگر طراحان این کمپینها این است که فکر میکنند مردم از تکنیک فروکاستن «عناد با کل رژیم سیاسی» به «یک اعتراض مدنی یا اقتصادی» آگاه نیستند و ناخودآگاه با پیگیری یک اعتراض مدنی، به سمت تغییر رژیم سیاسی گام خواهند برداشت. حل آنکه مردم - هم در نمونه پیشین و هم در کمپین اخیر - نشان دادند که این موضوع را بهفراست درمییابند؛ گو اینکه کانالهای معاند خود بر روشن شدن این موضوع تاثیر جدی دارند. برای مثال کانال معصومه علینژاد قمی - روزنامهنگار با گرایشهای تند اپوزوسیون - از نیویورک پیامی را ثبت میکند که پرده از هدف غایی کمپین (تغییر نظام سیاسی) برمیدارد، به این شرح:
«مطلب ارسالی از یکی از همراهان در باره برنامه صفحه دو بی بی سی فارسی "دختران خیابان انقلاب"
سعید برزین در بی.بی.سی میگوید حجاب میتواند در جمهوری اسلامی لغو شود(آنهم با تلاش اصلاح طلبها!) و بعد لغو اعدام برای قاچاقچیهای مواد مخدر را مثال میزند!
آزادی حجاب، فقط آزادی برداشتن روسری نیست. وقتی پوشش زن آزاد شود، حتما او به استادیوم هم رفته، حتما حق ورزش با لباس باز را هم گرفته، و حتما خوانندگیاش هم آزاد میشود(آزاد شدن صدای زن به مراتب محتملتر از آزاد شدن پوشش است).
در چنین شرایط فرضی، حتما روابطِ زن هم آزاد شده است(تصور کنید گشت ارشاد جمع شده ولی پلیس اخلاق در خیابان گیر بدهد که شما با هم چه نسبتی دارید!). در جامعهای که پوشش، صدا، ورزش و روابط زن و مرد آزاد شده، آیا میشود برای الکل مجازات شلاق اجرا کرد؟ پس حتما آنهم آزاد شده. با آزادی الکل و پوشش و هنرِ زن، عملا و رسما تمام مجازاتهای اسلامی لغو شده است.
فرض که چنین رخدادی زیر نامِ جمهوری اسلامی (چنانکه اصلاحطلبان خارج از کشور میگویند) رخ دهد، اگر تا آن لحظه حکومت سقوط نکرده باشد، پس از آن سقوط میکند...
دختران خیابان انقلاب، دنبال رئیس جمهور شدن یک زن نیستند. دنبال آزادیهای فردی خودشان هستند. میخواهند مثل یک انسان متمدن قرن بیست و یکمی زندگی کنند. هیچ چیز دیگری هم برایشان "مسائل مهمتر" نیست. ولی چنانکه مسیح علینژاد تاکید میکند چون حکومت بر پایه سلب این آزادیهای فردی شکل گرفته، رفع حجاب اجباری، امروز یکی از سیاسیترین و انقلابیترین و رادیکالترین شعارهاست.»
گذشته از موارد فوقالذکر، ارتباط عمیق مردم ایران با حجاب، و نیز نظم سیاسی حاکم بر کشور را نمیتوان نادیده گرفت. با این وصف روشن است که این کمپین را هم باید در جرگه کمپینهای ناموفق سالهای اخیر جای دهیم؛ اشتباهات محاسباتی طراحان این کمپین بروشنی در این پست منعکس شده است. واقعیت این است که حتماً بخشی از مردم - درست یا غلط، که باید در محافل علمی بررسی شود - خواهان آزادی بیشتری در موضوعاتی در سطح «حجاب» و «حضور در ورزشگاه» هستند، مشخص است که برقراری کمپین برای تعمیم این خواسته به «اباحهاندیشی و لاقیدی جنسی و آزادی روابط» و همچنین «سقوط نظام سیاسی» شکست قطعی در پی دارد؛ چنان که بخشهایی از همین نظرسنجیِ نیمبندِ دانشگاه مریلند هم نشان میدهد.
*عبدالرضا طالقانی، پژوهشگر موسسه احیاگران تمدن فاخر | مطالب دیگر نگارنده را اینجا پی بگیرید