پاسخی اجمالی به فرمایشات جناب آقای حسین عرب

محمد استوار میمندی، گروه تعاملی الف،   3961104031 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
پاسخی اجمالی به فرمایشات جناب آقای حسین عرب

بسیاری از مباحث جناب آقای عرب از محل نزاع خارج شده است اگر چه برخی از این مطالب نیز در جایگاه خود صحیح است اما چون خارج از محل بحث است، به همین دلیل نیازی به پاسخ ندارد.

محل نزاع جواز اعتراض به معصوم و جواز عیب گویی از معصوم است که خود ایشان هم در مضامین کلماتش قبول کرده که معصوم را خطا و سهو نشاید و نباید از معصوم عیب گرفت و بر او اعتراض کرد.

اما با احترام محضر این بزرگوار چند پاسخ اجمالی به اختصار تقدیم می شود:

۱- در فرمایشات ایشان ظاهرا چهار مطلب با یکدیگر خلط شده است؛
الف) جواز اعتراض به معصوم
ب) جواز استفهام از معصوم
ج) مشورت گرفتن معصوم از دیگران
د) واقع شدن اعتراض از طرف برخی از اطرافیان پیامبر و امامان و سکوت آن بزرگواران نسبت به این اعتراض ها

واضح است که چهار مطلب فوق کاملا از یکدیگر جدا هستند و ربطی به هم ندارند قطعا سوال استفهامی از معصوم اشکالی ندارد و اتفاقا در جهت تکامل علمی و معنوی می تواند موثر باشد چرا که خیلی از اصحاب خاص معصومین از رهگذر سوال به معارف بالای دینی می رسیدند وسوال ملائکه از خدا در مورد خلقت آدم هم از همین سنخ است نه از سنخ اعتراض، همانگونه که سوال ابراهیم از خداوند در مورد معاد اینگونه است آنجا که عرضه داشت:«کیف تحی الموتی» و خدا فرمود:«ا و لم تومن» ابراهیم جواب داد:«بلی و لکن لیطمئن قبلی» یعنی ابراهیم به منظور آرامش قلب و اطمینان بیشتر از خدا سوال می کند و این امری جایز و غیر قبیح است.

مشورت نیز که در قرآن آمده که:«و شاور هم فی الامر» به معنای شنیدن راه حل های دیگران قبل از مقام تصمیم گیری و سپس استقلال امام در تصمیم گیری است که باز هم ربطی به اعتراض و نقد که مربوط به بعد از مقام تصمیم گیری است ندارد.

و اما اعتراض و نقد اطرافیانی که عموما از منافقین و افراد سست ایمان بودند و سکوت و مدارای معصومین هم قطعا نمی تواند دلیل بر راضی بودن معصومین به چنین رفتاری باشد همانطور که مرد شامی در مواجهه با امام مجتبی علیه السلام به داشتن و پدر بزرگوارشان دشنام داد و حضرت با سعه صدر او را متوجه اشتباهش کردند، آیا سکوت و مدارای حضرت دلیل بر جواز چنین رفتاری است؟

۲-در ماجرای حضرت موسی و حضرت خضر نیز می توان گفت استفهام موسی استفهام حقیقی بوده نه استفهام انکاری علاوه بر اینکه در نبی بودن حضرت خضر اتفاق نظر وجود ندارد چون عده ای از علما معتقدند خضر حکیمی است مثل لقمان و برخی روایات نیز به عنوان شاهد برای آن ذکر می کنند اگر چه روایات نبی بودن خضر نیز موجود است، پس مساله نبوت خضر و به تبع آن عصمت ایشان امر مسلمی نیست، اگر هم نبوت خضر را بپذیریم و بگوئیم حقیقت استفهام موسی انکاری و اعتراضی است می توان گفت این حق اعتراض فقط مخصوص به معصوم است یعنی از این آیه شریفه نهایتا جواز اعتراض معصوم -آن هم پیامبر اولوالعزم- نسبت به پیامبر دیگر است در نتیجه بعد از ادله متعددی که دال بر عصمت و حرمت اعتراض به معصوم وجود دارد و مرحوم آیت الله العظمی خویی در منهاج البراعه ج۱۲، ص۲۱۹ به آنها اشاره کرده از این آیه شریفه حق اعتراض غیر معصوم ثابت نمی شود.

۳-همانطور که مسلم است معصومین علیهم السلام از باب خضوع و یا به منظور تربیت نفوس مسلمین در بسیاری موارد در مقابل اعتراض ها با فروتنی رفتار می کردند لکن فروتنی آنها دلیل بر جواز فعل دیگران نمی باشد مخصوصا که بسیاری از معترضین به پیامبر و معصومین معرفت کامل به جایگاه والای آنها نداشته اند، هیچگاه این جمله عمر بن الخطاب که وقتی پیامبر در بستر بیماری فرمود: «قلم و دوات بیاورید تا مطلبی بگویم بنویسید که هیچگاه گمراه نشوید» و او اعتراض کرد و گفت:«ان الرجل لیهجر» یعنی این مرد هذیان می گوید از تاریخ اسلام پاک نخواهد شد.

۴-همانطور که عرض شد غالب موارد این نامه مثل جواز پرسشگری از معصوم به منظور آگاهی و اطمینان از حقیقت و یا وقوع مشورت گرفتن معصوم و حتی وقوع خارجی اعتراض از طرف اصحابی که از مقامات معصومین آگاهی ندارند همگی خروج از بحث است که در آن اختلافی نداریم.

۵-زمینی بودن امور حکومتی به معنای بشری بودن آن نیست بلکه خدای متعال همانطور که برای عبادات فردی نقشه راه ترسیم فرموده برای اداره امور جامعه هم نقشه راه ترسیم فرموده که از قرآن و عترت و سیره معصومین می توان آن نقشه راه را به دست آورد.

۶-ایشان در بخشی از نامه خود به برخوردهای دوگانه اعتراض کرده که اتفاقا ما هم در کبرای این مساله با ایشان موافقیم به همین دلیل به غلط گویی های جریان ها و افراد مختلف از هر جناحی تذکر می دهیم لکن سوالی که از نویسنده محترم و همفکران ایشان می پرسیم این است که اگر همین سخنان را رئیس جمهور سابق بر زبان جاری کرده بود آیا باز شروع به توجیه و دفاع می کردید یا حکم ارتداد و خروج از دین او را صادر می کردید؟ یادمان نرفته بزرگان همین جریان زمانی که در فیلم مختار نامه قرار بود چهره حضرت عباس را نمایش بدهند هشدار به «حکم جهاد» دادند در حالیکه در این دولت فخیمه که در فیلم رستاخیز چهره حضرت عباس، حضرت علی اکبر و حضرت قاسم را به تصویر کشیدند کوچکترین موضعی نگرفتند، پس این دو گانگی در رفتار و موضع گیری در آنها نیز وجود دارد اگر نگوییم شدیدتر است، پس حق را بپذیریم حتی اگر علیه خود ما و هم حزبی های ما باشد.

۷-ما که می دانیم هدف از طرح این مباحث حاشیه ای باز کردن فضای نقد، مخالفت و اعتراض نسبت به ولی فقیه است اگر چه هیچ کس از بزرگان دین قائل به عصمت ولی فقیه نیست ولی ای کاش برای جای نهادینه کردن فرهنگ نقد -که اتفاقا فرهنگ خوبی است- به جای تشبث به متشابهات و تزلزل در اعتقادات مردم، نقادی عملی را از خود شروع می کردید نه اینکه با کوچکترین انتقادها بر آشوبید و منتقدان خود را بی سواد، بزدل، متحجر و عصرحجری بنامید و آنها را حواله به جهنم دهید و حتی پس از دوسال از اجرای برجام و بلند شدن کوس ناکامی های آن باز هم به منتقدان آن بتازید و آنها را تهدید به پیگیری حقوقی نمایید.

۸- در پایان روایتی از امام مجتبی علیه السلام است را یادآور می شوم آن وقت که پس از قبول صلح با معاویه عده ای به امام علیه السلام اعتراض می کردند و به اصطلاح حضرت را نقد می کردند امام مجتبی علیه السلام در جواب فرمود:«ویحکم! ما تدرون ما علمت... الا تعلمون انی امامکم و مفترض الطاعه علیکم؟!» یعنی «وای بر شما! شما آنچه را که من می دانم نمی دانید، آیا نمی دانید من امام شما و مفترض الطاعه هستم و اطاعت از من بر شما واجب است، به خدا قسم آنچه که من می دانم از هر آنچه در زمین است برای شیعیان من بهتر است». احتجاج ج۲،ص۲۸۹
مشاهده می کنید که امام مجتبی علیه السلام در این روایت کسانی را که در ماجرای صلح با معاویه آن حضرت را ملامت می کردند را تقبیح و سرزنش می کند.

و ختم کلام اینکه نمی دانم حکمت این سهو اللسان غیر قابل قبول در کلام رئیس جمهور چه بود؟! اما این را می دانم که از یک سو بواطن عده ای از مدعیان ولایت معصومین علیهم السلام عیان شد و از سوی دیگر مجالی در جامعه پیش آمد تا از سوی علما مقام واقعی معصومین علیهم السلام مقداری تبیین شود همان چیزی که در آستانه ظهور، جامعه شیعه بدان نیازمند است.

امید آنکه دولت محترم و به ویژه آقای رئیس جمهور به جای ایجاد حاشیه های غیرضروری تمام تلاش خود را بر رفع مشکلات واقعی مردم مثل مبارزه با تورم، بیکاری، فساد، تبعیض و بی عدالتی به کار ببندند و در این کار موفق باشند.

نسال الله منزل الشهدا