به گزارش جام‌جم، هفته گذشته زنی جوان با حضوردر شعبه 13 بازپرسی دادسرای جنایی کرج از شوهرش به اتهام آدم ربایی شکایت کرد.زن جوان به بازپرس حسن علایی‌اصل‌ثمرین گفت: چند سال قبل من و همسرم ازدواج کردیم. از چندی پیش اختلاف‌هایی بین‌مان شکل گرفت که این کشمکش‌ها به خانواده‌هایمان نیز سرایت کرد. چند بار تصمیم به جدایی از شوهرم گرفتم، اما به دلیل علاقه‌ای که به زندگی‌ام داشتم، کوتاه آمدم و از تصمیمی که برای جدایی گرفته بودم، منصرف شدم.
وی افزود: چند روز قبل، بعداز خرید به خانه بازگشتم. هنوز ساعاتی از حضورم نگذشته بود که شوهرم در حالی که خشمگین بود، وارد خانه شد. او بشدت ناراحت بود و فحاشی می‌کرد. هرچه با او حرف زدم تا آرام بگیرد، بی‌فایده بود. او با من دعوا کرد و درگیری‌مان بالا گرفت. سعی می‌کردم در مقابل رفتار او کوتاه بیایم، اما او بدتر می‌کرد.
گروگان نجات‌یافته ادامه داد: درگیری و مشاجره‌مان به همین جا ختم نشد و شوهرم مرا به باد کتک گرفت. فریاد می‌زدم و با التماس می‌خواستم رهایم کند که فایده‌ای نداشت. او رهایم نمی‌کرد. همسایه‌ها صدایمان را شنیده بودند، اما از ترس بداخلاقی‌‌های شوهرم می‌ترسیدند و نمی‌توانستند برای کمک بیایند. شوهرم مرا به شدت کتک زد و بعد با سیم برق دست و پایم را بست.
وی افزود: دهانم را نیز با پارچه‌ای بست تا نتوانم فریاد بزنم و کمک بخواهم. مرا با آن وضعیت داخل صندوق‌عقب خودرو انداخت و به سمت مقصدی نامعلوم حرکت کرد. بدنم براثر ضربه‌های ناشی از تکان‌های شدید خودرو بشدت آسیب دیده بود. دهانم بسته بود و بسختی نفس می‌کشیدم. در ساعاتی که داخل خودرو محبوس بودم، مرگ را با چشمان خود دیدم.
شاکی ادامه داد: پس از زمانی طولانی خودرو متوقف شد و مرا بیرون آورد. اطراف را که نگاه کردم مقابل خانه برادرم در یکی از شهرهای استان لرستان بودیم. مرا کشان‌کشان به مقابل خانه برادرم برد و با انداختن داخل حیاط خانه با خودرویش آنجا را ترک کرد.
وی گفت: دقایقی بعد خانواده برادرم که متوجه سر و صدا شده بودند به حیاط آمدند و با دیدن من که نیمه‌جان بودم، شوکه شدند. آنها دست و پا و دهانم را بازکردند و مرا به مرکز درمانی بردند.بازپرس جنایی، پرونده را برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران پلیس آگاهی استان البرز قرار داد و جستوجوهای پلیسی برای دستگیری شوهر این زن به اتهام آدم‌ربایی و ضرب و جرح آغاز شد.
در ادامه جستوجوهای پلیسی چند روز پیش آدم‌ربای فراری شناسایی و بازداشت شد.او با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به ربودن همسرش اعتراف کرد و به افسر تحقیق گفت: من و همسرم مدتی بود دچار اختلاف شده بودیم و حتی درصدد جدایی از او بودم. آن روز دوباره با هم در خانه دعوایمان شد که با شدت‌گرفتن این درگیری، او را بشدت کتک زدم.
وی افزود: از همسرم بابت رفتارش کینه به دل گرفته بودم، به همین خاطر آن روز که به خانه بازگشتم و دوباره دعوایمان شد، کتکش زدم. دست و پایش را بستم و با انداختن در صندوق‌عقب خودرو وی را به شهرستان برده و در حیاط خانه برادرش رهایش کردم و رفتم تا اینکه پلیس بازداشتم کرد.متهم میانسال با قرار قانونی به اتهام آدم‌ربایی مقرون به آزار روانه زندان شد.
گروگان نجات‌یافته ادامه داد: درگیری و مشاجره‌مان به همین جا ختم نشد و شوهرم مرا به باد کتک گرفت. فریاد می‌زدم و با التماس می‌خواستم رهایم کند که فایده‌ای نداشت. او رهایم نمی‌کرد. همسایه‌ها صدایمان را شنیده بودند، اما از ترس بداخلاقی‌‌های شوهرم می‌ترسیدند و نمی‌توانستند برای کمک بیایند. شوهرم مرا به شدت کتک زد و بعد با سیم برق دست و پایم را بست.
وی افزود: دهانم را نیز با پارچه‌ای بست تا نتوانم فریاد بزنم و کمک بخواهم. مرا با آن وضعیت داخل صندوق‌عقب خودرو انداخت و به سمت مقصدی نامعلوم حرکت کرد. بدنم براثر ضربه‌های ناشی از تکان‌های شدید خودرو بشدت آسیب دیده بود. دهانم بسته بود و بسختی نفس می‌کشیدم. در ساعاتی که داخل خودرو محبوس بودم، مرگ را با چشمان خود دیدم.
شاکی ادامه داد: پس از زمانی طولانی خودرو متوقف شد و مرا بیرون آورد. اطراف را که نگاه کردم مقابل خانه برادرم در یکی از شهرهای استان لرستان بودیم. مرا کشان‌کشان به مقابل خانه برادرم برد و با انداختن داخل حیاط خانه با خودرویش آنجا را ترک کرد.
وی گفت: دقایقی بعد خانواده برادرم که متوجه سر و صدا شده بودند به حیاط آمدند و با دیدن من که نیمه‌جان بودم، شوکه شدند. آنها دست و پا و دهانم را بازکردند و مرا به مرکز درمانی بردند.بازپرس جنایی، پرونده را برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران پلیس آگاهی استان البرز قرار داد و جستوجوهای پلیسی برای دستگیری شوهر این زن به اتهام آدم‌ربایی و ضرب و جرح آغاز شد.
در ادامه جستوجوهای پلیسی چند روز پیش آدم‌ربای فراری شناسایی و بازداشت شد.او با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به ربودن همسرش اعتراف کرد و به افسر تحقیق گفت: من و همسرم مدتی بود دچار اختلاف شده بودیم و حتی درصدد جدایی از او بودم. آن روز دوباره با هم در خانه دعوایمان شد که با شدت‌گرفتن این درگیری، او را بشدت کتک زدم.
وی افزود: از همسرم بابت رفتارش کینه به دل گرفته بودم، به همین خاطر آن روز که به خانه بازگشتم و دوباره دعوایمان شد، کتکش زدم. دست و پایش را بستم و با انداختن در صندوق‌عقب خودرو وی را به شهرستان برده و در حیاط خانه برادرش رهایش کردم و رفتم تا اینکه پلیس بازداشتم کرد.متهم میانسال با قرار قانونی به اتهام آدم‌ربایی مقرون به آزار روانه زندان شد.
