این روزها ترکیب مثلث تلفنهای هوشمند، اینترنت همراه و شبکههای پیام رسان و اجتماعی باعث شده که فضای مجازی، محل زیست دوم بسیاری از مردم جهان و نیز مردم ایران باشد. به تبع، روحانیون نیز جدا از این قاعده نیستند و تعداد زیادی از این قشر در این فضا حضور دارند و به فعالیت میپردازند. با این وجود به نظر میرسد که میتوان سبکهای رفتاری مختلفی را در میان روحانیون برای فعالیت در فضای مجازی شناسایی کرد که هرکدام دارای نقاط مثبت و منفی است. این گزارش تلاش دارد این سبکها را احصا و گریزی به این نقاط ضعف و قوت بزند. ذکر این نکته ضروری است که در اینجا، منظور از فضای مجازی به طور مشخص سه فضای اینستاگرام، تلگرام و توییتر است. برای این کار برای هر فضا، دو روحانی فعال و به طور مجموع شش روحانی منتخب شدند. دلیل انتخاب این روحانیون، این بوده که از سبک رفتاری آنها میتوان نکاتی مفید در چارچوب این یادداشت برداشت کرد و نمونه به صورت علمی انتخاب نشده است. در عین حال سبک مشاهده نیز شهودی بوده و در هر فضا، 10 پست آخر مورد بازبینی قرار گرفته است. در فضای تلگرام، کانال حجت الاسلام مهدی دانشمند، به نام خود ایشان و کانال حجت الاسلام حسن آقامیری با نام بیدار باش مورد بررسی قرار گرفتند، در فضای توییتر حسابهای کاربری مربوط به حجج اسلام احمد جلالی و نجفی تهرانی و در فضای اینستاگرام، حسابهای کاربری مربوط به حجج اسلام محمد علی آهنگران و بهزاد عباسپور.
- کانال حجتالاسلام مهدی دانشمند
این کانال با نام رسمی مهدی دانشمند 31 فروردین امسال مشغول به فعالیت شده و در هنگام نگارش این گزارش، بیش از 55 هزار عضو داشته است. در میان 10 پست آخر این کانال 3 جمله با بار روان شناختی مثل اینکه (قانون طلایی زندگی : همه چیز رو بفهم و بدون ولی جوری رفتار کن که انگار از هیچی خبر نداری!) در قالب عکس و متن قرار داده شده، 2 استیکر وجود دارد، یک پست مربوط به اعلام برنامههای آینده ایشان است، 2 پست مربوط به تصاویر مراسمهای اوست و 2 پست هم شامل یک کلیپ تصویری و یک کلیپ صوتی، بخشی از سخنان اوست. کلیپ یادشده با بیش از 40 هزار بازدید، بیشترین میزان بازدید در میان این 10 پست را دارد. این کلیپ مربوط به خاطره دانشمند از یکی از دوستان اوست که در کار تفحص شهدا مشغول است و بنا به ادعای این دوست، یکی از شهدا، همسر و فرزند او را برای درمان به یکی از بیمارستانهای استان خوزستان منتقل کرده آن هم در شرایطی که این فرد، خود در مناطق جنگی دفاع مقدس مشغول به تفحص پیکر پاک شهدا بوده است. پیام اصلی این کلیپ، زنده بودن شهدا است و در اولین کنگره فداییان انقلاب اسلامی در شهر گرگاب اصفهان بیان شده است. لازم به ذکر است که موسیقی متن فیلم از کرخه تا راین روی این سخنرانی قرار داده شده است.
مجموع محتوای این کانال، به نظر میرسد که برای طبقه عام و مذهبی تهیه شده است که در چارچوب کلی سبک سخنرانی دانشمند هم هست که سخنرانیهایش با زبان عامیانه و گاه طنز به بیان مطالب مذهبی با رویکرد انتقادی میپردازد. با این حال، عملا برای این کانال محتوای اختصاصی تولید نمیشود و صرفا از محتوای سخنرانیهای ایراد شده توسط دانشمند بهره برده است. جملاتی هم که عموما با هدف امیدواری یا نکات اخلاقی بیان میشود از منابع دیگر کپی شده اما جالب است که عموما ریشه مذهبی نداشته و حدیث یا روایت نیست.
- کانال حجت الاسلام حسن آقامیری
آقامیری کانال خود را با عنوان بیدار باش در 12 مهر 1394 راه اندازی کرده و به نوعی از السابقون تلگرام است. کانال او حالا بیش از 190 هزار عضو دارد. او برای کانال خود اقدام به تولید پادکستهای صوتی و ویدئوکلیپهای کوتاه میکند. در 10 پست آخر او، پادکستها و ویدئوهایی با عناوین مست، بیست سال بعد، سجده، شرمندگی، حدیث نفس و نگران منی دیده میشود که بیشترین میزان بازدید مربوط به پادکست حدیث نفس است. این پادکست، به طور عمده مربوط به محبت خدا نسبت به انسان است و در راستای ایده کلی آقامیری است که به نظر میرسد در تبلیغ مذهبی خود بیش از جباریت خداوند، به رحمانیت او تاکید دارد یا حتی بالاتر، جباریت را نیز ذیل رحمانیت وصف میکند. با این حال جالب توجه است که آقامیری، تلاش کرده تا نه تنها در محتوا که در شکل کار نیز، به سمت شکل دیگری از روحانیت برود. روحانیتی که در باشگاه ورزش میکند، تیشرت آستین کوتاه میپوشد و در ساخت پادکستهای خود بهره زیادی از موسیقی میبرد که هنوز هم یکی از تابوهای روحانیت سنتی است.
- حساب کاربری جواد جلالی در توییتر
جواد جلالی در فروردین سال 1393 به توییتر پیوسته و در این مدت بیش از 10 هزار و 200 توییت داشته است. این حساب کاربری در حال حاضر بیش از 9 هزار و 600 دنبال کننده دارد و جلالی بیش از هزار و 700 نفر را دنبال میکند. از 10 توییت آخر او، 4 مورد ریتوییت یا بازنشر توییتهای دیگران است و 6 مورد توییتهای خود اوست. از نظر موضوعی، یک توییت مربوط به سوت زدن سخنگوی دستگاه قضا در یک همایش دانشجویی، دو مورد مربوط به وضعیت نازنین زاغری، یک مورد انتقادی نسبت به سامانه راه 141، یک مورد درباره زلزله کرمانشاه و صادق زیباکلام، دو مورد درباره وضعیت فلسطین و یک مورد مربوط به محمود احمدینژاد است. یک نظر سنجی که ظاهرا حالت طنز دارد و یک توییت در مورد محبت، دیگر توییتهای جلالی در این مجموعه هستند. از این منظر، میتوان جلالی را یکی از سربازان سایبری دانست که برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی و عقاید دینی وارد توییتر شده اما ضمنا نتوانسته گرایش خود به جناح اصولگرا را پنهان کند.
- حساب کاربری نجفی تهرانی در توییتر
این حساب کاربری از زمستان 1395 آغاز به کار کرده و تاکنون 19 هزار نفر آن را دنبال کردند. نجفی هم بیش از 6 هزار و 400 نفر را دنبال میکند. نجفی تهرانی تاکنون قریب به هزار نفر را دنبال کرده است. در میان 10 پست آخر او، یک پست انتقادی در مورد احمدینژاد، یک پست انتقادی در مورد ولایتی، یک پست در مورد سفرنامه لبنان، یک پست انتقادی در مورد روزنامه کیهان، یک پست انتقادی از سخنان یامینپور در مورد علی عبدالله صالح، یک پست درباره تبریک روز دانشجو، یک پست درباره آسیبشناسی روحانیت، یک پست درباره آسیبشناسی حجاب اجباری در تلویزیون برای برنامههای کودک، یک پست مربوط به عکسی از او در جبهه جنگ و یک پست مربوط به پیشنهادی در مورد ساختار قوای کشور است. با وجود اینکه برخی در مورد اصالت این اکانت، حرف و حدیثهای دارند اما فارغ از این مساله، این روحانی تلاش کرده در نقطه مقابل امثال جلالی به فکر دفاع از آرمانهای اصلاح طلبی در توییتر باشد و مانند جلالی در سخنان او کمتر از دین به معنای اخص مسایل فقهی یا عبادی خبری هست.
- حساب کاربری محمد علی آهنگران
او که فرزند حاج صادق آهنگران است و بارها مواضعش توسط پدر، به صورت علنی رد شده اما رفتار اخلاقی او در برابر نقدهای پدر را نمیتوان نادیده گرفت. آهنگران در اینستاگرام 145 هزار دنبال کننده دارد. در میان 10 پست آخر او، 6 پست مربوط به کمک رسانی به وضعیت زلزله زدگان کرمانشاه است، یک پست مربوط به حاج قاسم سلیمانی است، یک پست مربوط به شهادت امام رضا (ع) است، یک پست او را در کنار دخترش نشان میدهد و پست دیگرش، او را در کنار شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به تصویر کشیده است. البته در همین صفحه پستهایی هم هست که موجب انتقادات جدی از آهنگران شده است. مثلا عکسهای حضور در یک تئاتر و ملاقات با خانمهای بازیگر در پشت صحنه و گرفتن عکس با آنها. البته محمد علی آهنگران تمایلی برای پاسخ به سوالات در اینباره ندارد. نکته جالب اینکه او عکسهای زیادی از او بدون لباس روحانیت در صفحهاش وجود دارد و اخیرا در تئاتری بدون لباس روحانیت حضور یافته است.
- حساب کاربری بهزاد عباسپور
او با لقب آخوندی تراکتوری شناخته میشود. این لقب به خاطر آن به او داده شده که یکی از طرفداران پر و پا قرص این باشگاه تبریزی است. عباسپور، 42 هزار دنبال کننده دارد. 5 پست از 10 پست اخیر او مربوط به فوتبال است و الباقی در خصوص فوت دهقان فداکار، تحویل پیکر شهید مرزبانی از ترکیه به ایران، سالگرد تولد شهریار شاعر معاصر ایرانی، یکی مربوط به یک مجلس عزاداری است که او در آن شرکت کرده است. حضور عباسپور در ورزشگاه فوتبال اگرچه از نظر او کار تبلیغی است اما منتقدین زیادی در حوزه علمیه دارد.
تصویر آهنگران و عباسپور، درست مثلا جلالی و نجفی تهرانی و البته دانشمند و آقامیری، در یک جمله قابل خلاصه شدن است: تلاش برای نمایش تصویری جدید از روحانیت. تصویری که در آن روحانیت، با زبان عامیانه حرف میزند و گاهی روی موج پوپولیسم به مواردی مثل ربا یا حتی کیفیت خودروهای داخلی حساسیت نشان میدهد (دانشمند)، پادکست میسازد (آقامیری)، با موضوع حفظ نظام خود را در معرض انتقادات قرار میدهد (جلالی)، تصویر جدیدی از یک روحانی اصلاح طب بعد از مدتها ساخته (نجفی تهرانی)، تصویر قابل جمعی از روحانیون و بانوان کم پوشش تئاتری ایجاد کرده (آهنگران) و در نهایت تصویری از یک روحانی طرفدار دو آتشه یک تیم فوتبال را ایجاد کرده است.
این شرایط بیش از هر چیز، نوید بخش یا هشدار دهنده برای یک اتفاق است: تغییر سبک زندگی روحانیون. حالا دیگر به نظر میرسد که روحانیت، بیش از آنکه برای طلاب، مخصوصا طلابی که از آن حرف زدیم یک نوع لایف استایل باشد، یک شغل تمام وقت یا پاره وقت است که فرد میتواند در کنار آن زیست دومی برای خود تصویر کند. از سوی دیگر میل به جذب حداکثری مخاطب باعث شده که روحانیت برای جذب مخاطب و شلوغی منبر خود، خود را به هنجارها و گرایشهای طبقه دیگری از جمعه مایل نشان میدهد. با این حال، ادامه این روند میتواند به نوعی مردم گرایی یا پوپولیسم یا تغییر هویت روحانیون منجر شود که امر مطلوبی نیست.
در نتیجه، ضمن اینکه باید از خط شکنان روحانی فضای مجازی تشکر کنیم، باید به این فکر هم باشیم که مخاطب، روحانیت را از جایگاه تقریبا قدسی خود به پایین میکشد و هر چه سریعتر باید حد نهایی این افول را در میان روحانیت مشخص کرد تا ناگهان از عرش به فرش نرسیم.