وی گفت: «حدود ساعت هشت شب از ایستگاه متروی شهید باقری پیاده شدم. در مسیر خانه بودم که ناگهان مردی غریبه از پشت سر دهانم را گرفت و مرا با زور به محلی خلوت کشاند. پس از رسیدن به کوچه‌ای خلوت، با ضرب‌و‌شتم و تهدید، مرا داخل جوی آب انداخت و بدون توجه به التماس‌هایم مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد از آن یک شال دور گردنم پیچید و بشدت فشار داد. درحالی که داشتم خفه می‌شدم اما با تلاش فراوان بالاخره توانستم خودم را رها کنم. آن مرد، لهجه افغانی داشت و پس از سرقت تلفن همراهم، متواری شد.»
به دنبال این شکایت، تحقیقات تخصصی برای شناسایی شیطان صفت فراری آغاز شد تا اینکه چند روز بعد پدر شاکی سرنخی از مرد افغان به دست آورد و با مراجعه به پلیس گفت: «از اتفاقی که برای دخترم افتاده بشدت ناراحت و عصبانی هستیم. به همین خاطر چند روزی در محل حادثه کمین کرده و آنجا را زیرنظر گرفتم. تا اینکه دقایقی قبل پسر موتورسواری را در حال پرسه زنی و ایجاد مزاحمت برای یک زن دیدم. به او مشکوک شدم و تعقیبش کردم. او وارد یکی از ساختمان‌های نزدیک ایستگاه مترو شد.»
با اعلام این موضوع، ماموران بسرعت راهی محل مورد نظر شدند و پسر ۱۹ ساله افغان را دستگیر کردند.
رحیم در مواجهه حضوری با سحر به جرم خود اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات مقدماتی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد.
او گفت: «من کارگر پیمانکار شهرداری هستم و کارم رنگ‌آمیزی جدول‌ها و آسفالت کردن خیابان‌هاست. روز حادثه در حال پرسه زنی با موتورم بودم که ناگهان دخترجوان از ایستگاه مترو بیرون آمد. درحالی که خیابان خلوت بود به طرفش رفتم و در فرصتی مناسب از پشت سر دهانش را گرفتم. او را به زور به محلی خلوت بردم و در جوی آب کنار خیابان مورد آزار و اذیت قرار دادم. شال گردنم را هم دور گلویش پیچیدم و فشار دادم تا نتواند داد و بیداد کند.بعد از آن گوشی تلفن همراهش را برداشتم و فرار کردم. حتی موقع فرار گفتم حق نداری تا وقتی سوت نزده‌ام، از جوی آب بیرون بیایی وگرنه تو را می‌کشم.»
با توجه به شیوه این تبهکار در ربودن و آزار و اذیت دخترجوان، احتمال قربانی شدن دختران دیگر را نیز افزایش داد. از طرفی پدر سحر مدعی شده بود دختر یکی از همسایه‌ها هم پیش از این، هدف آزار و اذیت مشابه قرار گرفته اما شکایت نکرده است.
چند روز پس از دستگیری متهم، خانواده دومین قربانی نیز به دادگاه مراجعه کردند تا شکایت بعدی هم در پرونده ثبت شود. راحله - ۱۷ ساله- درباره بلای شومی که سرش آمده بود گفت: «شب بود که از ایستگاه متروی باقری پیاده شدم. اما ناگهان مردی از پشت سر دهانم را گرفت و مرا با زور به داخل جوی آب کشاند و مورد آزار و اذیت قرار داد. لحظات زیادی با او درگیر بودم اوهم با مشت و لگد به من می‌زد. یک پارچه را هم دور گردنم پیچید تا خفه‌ام کند اما موفق نشد. موقع فرار به من گفت تا سوت نزدم حق نداری از جوی آب بیرون بیایی وگرنه تو را می‌کشم.»
چند روز بعد از راحله، افسانه - ۱۷ ساله- هم به‌‌عنوان سومین قربانی این شیطان صفت، شناسایی شد. بدین‌ترتیب رحیم به دادگاه منتقل شد. او دراعتراف‌های تازه‌اش گفت: «من یک لباس اضافه می‌پوشیدم تا دخترانی را که می‌دزدیدم خفه کنم. هر سه آنها را هم هنگام پرسه زنی با موتور شناسایی کردم.»
پس ازتایید تجاوز به دختران از سوی پزشکی قانونی، قضات دادگاه پس از برگزاری جلسات محاکمه غیرعلنی، متهم را به اعدام محکوم کردند.
