شاکی گفت:« دخترم چند ساعت قبل برای بازی با دوستانش از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت. تا الان منتظرش ماندم اما چون خبری از او نشد تصمیم گرفتم ازپلیس کمک بگیرم.»
با شکایت مرد جوان، تحقیقات تخصصی برای یافتن دختر گمشده آغاز شد اما ساعاتی نگذشته بود که پدر دختر نوجوان بار دیگر به کلانتری رفت و این بار از دو پسر جوان همسایه به اتهام آزار و اذیت دخترش شکایت کرد. او به ماموران گفت: «وقتی از کلانتری به خانه رفتم، دخترم برگشته بود اما ظاهرش بشدت آشفته بود. بعد هم با گریه و زاری گفت دو پسر همسایه به بهانه خوردن کباب او را به خانه‌شان کشانده و مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند.» با این اظهارات دو پسر جوان بازداشت شده و برای تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند، اما دو متهم زمانی که در برابر بازپرس قرار گرفتند با رد اظهارات شاکی ادعای بیگناهی کردند.
یکی از آنها گفت: « ما سوپرمارکت داریم و پدر دختربچه هم نزدیکی ما مغازه دارد. از آنجا که کار و کاسبی ما بهتر است او به ما حسودی می‌کند و برای همین چنین ادعایی را مطرح کرده است تا با زندانی کردن ما بتواند براحتی کاسبی کند.»به دنبال این اظهارات تحقیقات برای رفع ابهام‌ها وارد مرحله تازه‌ای شد.
