به گزارش نامه نیوز، عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا هم تاکید دارد قوه قضاییه باید جدی تر با جریان احمدی نژاد برخورد کند و در تعلل صورت گرفته حکمتی وجود ندارد.

این فعال سیاسی اصولگرا گفت: در مجموع حکمتی قوی در این ماجرا نمی بینم. شاید اگر این حکمت پررنگ تر بود، در این زمینه آگاهی بیشتری را می توانستیم به جامعه منتقل کنیم. این که آقایان می گویند حلم به خرج داده ایم، به این دلیل که جامعه با آقای احمدی نژاد بیشتر آشنایی پیدا کند؛ تا حدی این موضوع را قبول دارم، اما معتقدم می توانستیم حکمت بیشتری به خرج دهیم.

وی تاکید کرد: قوه قضائیه در ارتباط با مسائل پیچیده، اندکی خودش را باید قوی تر کند، مسائل وقتی چندلایه می شود، قوه قضائیه هم باید بیش از اینها از خوش حکمت نشان دهد. در این صورت افرادی که وابسته به کانون های قدرت هستند، دیگر تلاش نخواهند کرد دستگاهی که می تواند قانون را در مورد آنها به اجرا دربیاورد، تضعیف کنند.

این چهره سیاسی اصولگرا، در ادامه افزود: وقتی قوه قضائیه در گامی مثبت، فرزند متخلف مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی را به محاکمه کشاند وارد یک حریمی شد که قبلاً یا به دلیل نحیف بودن قانون یا به دلیل نحیف بودن مجریان قانون جرات ورود نداشت. قوه قضائیه در آن موضوع، گام های خوبی را برداشت و باید می دانست وارد حریمی می شود که می بایست افکار عمومی را با خودش همراه سازد تا بتواند با یک کانون قدرت مواجهه شده و آن را زیر چنبره قانون قرار دهد. آیا توانست این قضیه را به گونه ای پیش ببرد که افکار عمومی اقناع شوند یا ابهاماتی همچنان باقی مانده است؟ در این پرونده مستندات فراوانی داشتیم که نشان می داد فردی در داخل ایران، برای ارجحیت دادن منافع شخصی و گروهی بر منافع ملی، رشوه دریافت کرده است. می بایست دادگاه علنی برگزار می شد تا یک منشاء آگاهی بخشی و شناخت فوق العاده برای جامعه بشود. نمی دانم در این پرونده، قاضی محترم چرا دادگاه را غیرعلنی برگزار کرد! البته حدس و گمانی دارم که آن را مطرح نمی کنم. لذا معتقدم در این ماجرای نحوه برخورد با احمدی نژاد، حکمتی نیست.

سلیمی نمین، اظهار داشت: یک گام که به جلو بیاییم؛ مثلاً در مورد برخورد با برادر رئیس جمهور یا در برخورد با برادر معاون اول ریاست محترم جمهوری، این حکمت را پررنگ شده تر می توانیم ببینیم. اما در مورد آقای احمدی نژاد، می توانست این حکمت پررنگ تر شود؛ البته دیرهنگام این بحث مورد بررسی قرار گرفت؛ پرونده آقای بقایی از دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد مطرح بوده است. آیا طی این مدت برای آگاه ساختن افکار عمومی، اقدامی موثر صورت گرفت؟ رسانه ها به گونه ای در جریان قرار گرفتند تا بتوانند وقتی می خواهند دست به عمل بزنند، این کانون قدرت را سر جای خودش از طریق افکار عمومی بنشانند. همه مهار موضوع، از طریق دستگاه قضایی نباید باشد، بلکه بخش اعظم آن از طریق افکار عمومی باید باشد.

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، تاکید کرد: در برخی موارد اگر قوه قضائیه با استفاده از قدرت و اختیارات قانونی خودش، وارد شود شاید نتیجه مثبتی نگیرد در عوض اگر از طریق افکار عمومی وارد بشود، نتایج آن بسیار منطقی تر خواهد بود. جلساتی که رئیس قوه قضائیه با دانشجویان و تشکل های دانشجویی برگزار کرد باید زودتر از این مسائل برگزار می شد. قبل از اقدام به عمل، باید این جلسات آگاهی بخش با کانون های تاثیر گذار و جریان ساز، باید انجام می شد.

وی افزود: در مجموع اقدامات را روبه جلو می بینم و آن را مثبت ارزیابی می کنم که قوه قضائیه ما توانسته همزمان هم با کانون قدرت دیروز هم با کانون قدرت امروز ،در چارچوب قانون برخورد کند، اما فکر می کنم نیاز به حکمت بیشتری داریم تا هزینه ها را کمتر کنیم. تا آقای X و Y فکر نکنند با جوسازی می توانند قانون را تضعیف کنند.

سلیمی نمین در پایان افزود: اینکه امروز آقای فلانی فکر می کند با جوسازی می تواند مجری قانون را منفعل کند به معنی وجود داشتن ایرادات و ضعف هایی در اقناع سازی جامعه موجود است. در هر صورت خوشبختانه قوه قضائیه اگرچه دیرهنگام اما به صورت خوبی در حال ارتباط برقرار کردن با افکار عمومی است و مسائلی را به افکار عمومی منتقل می کند که می تواند به صورت غیرمستقیم جوسازی بعضی از کانون های قدرت را برای مصون نگه داشتن اطرافیان خود از دسترسی قانون، بی اثر کند.