بودجه های فرهنگی با جامعه ما چه کرده است؟

حمید مقیمی، گروه تعاملی الف،   3961002032 ۱۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
بودجه های فرهنگی با جامعه ما چه کرده است؟

فرهنگ یکی از دغدغه های اصلی کشور ما محسوب شده و اگر نیک بنگریم این مهم نه فقط زیربنای اخلاق اجتماعی، همبستگی ملی و هویت ما بلکه اثر مستقیم در تجارت و سیاست و آینده ما هم دارد. وقتی باور کردیم که این انسان ها هستند که تجارت می کنند، سیاست می ورزند و تک تک اعضای جامعه را تشکیل می دهند، خواهیم دانست که فرهنگ آنها تضمین کننده نوع تعامل آنها با جامعه خواهد بود. هر چه غنی تر و پرورده تر، انسان هایی نیکو گفتارتر و نیکو رفتارتر با هدفی والاتر.

از این جهت جایگاه بودجه های فرهنگی برای نهادهای فرهنگ ساز اعم از دولتی و غیردولتی مشخص می شود. خرج کردنی که در واقع سرمایه گذاری برای حال و آینده به حساب می آید. البته وقتی در این تابلوی دقیق شویم و از این کلیت مورد توافق به سمت اجرایی شدن برویم، موضوع بسیار مهم هزینه و فایده و همچنین اولویت ها مطرح می شود.

ما چه ملاک و چه نگاهی باید داشته باشیم که بتواند بین هزینه تقریبی یک میلیارد تومان و اثر فرهنگی مورد انتظار از این مبلغ طی یک سال در جامعه تعادل برقرار کند. چه نهاد یا کمیته ای می تواند چنین بیلان کاری را بررسی و لزوم یا عدم لزوم آن برای سال بعد تعیین نماید؟ شاهین ترازوی ما کجاست؟ بی تردید سلیقه های بسیاری در جامعه وجود دارند که هر یک روش ها فرهنگی خاص خود را توصیه می کنند، اولویت ها هم در این زمینه به شدت با زاویه نگاه تغییر می کند. فارغ از این نگاه ها، آنچه که در صحنه جامعه در مقابل ماست، می تواند ملاکی از ثمربخشی، موفقیت یا عدم موفقیت این بودجه ها باشد.

آیا این بودجه ها که امسال به حدود 8000 هزار میلیارد تومان رسیده، توانسته است جامعه ما را، مردم ما را به سمت خیر، امانت داری، راست گویی، وجدان کاری و همنوع دوستی از یک سو، اخلاق مداری، ایمان و خداباوری از سوی دیگر سوق دهد؟ همان طور که ابتدا کلیات بودجه تصویب و بعد جزئیات بررسی می شود، باید دید کلیات مصارف این بودجه مثبت و قابل قبول بوده اند یا خیر. اگر نیست، شاید جهت گیری، نوع نگاه و شکل کارکرد نهادها نیاز به بازنگری داشته باشند.

چرا نهادهای فرهنگی موظف نباشند که هر سال با حضور در کمیسیون های مجلس و در حضور رسانه ها از عملکرد خود دفاع کرده و در صورت موفقیت ادامه و جهت گیری کلی کار آنها تصویب و تعیین کنند. صرف این که بودجه تخصیص یافته بدون مشکل توسط ذی حسابی تایید شود کافی نیست چرا که منابع محدود کشورمان که تحت فشار مضاعف ناشی از تنگناهای اقتصادی قرار داد باید با و دقت و وسواس در محل هایی خرج شوند که مردم اولویت آن را تشخیص داده و به سود اکثریت آنها باشد.

یکی از مشکلات ما در زمینه نهادهای فرهنگی به روز نبودن آنها و فاصله ایست که با متن جامعه پیدا کرده اند. شاید نگارش و انتشار چند جلد کتاب، تهیه چند عنوان لوح فشرده، برگزاری چندین همایش و دعوت از چند میهمان خارجی به عنوان گل سرسبد آنها، سودی را که ما تصور می کنیم، در قبال هزینه خود نداشته باشند. لذا بخشی از نهادها و مراکز فرهنگی که از بودجه دولتی حاصل از فروش نفت و مالیات هزینه های خود را تامین می کنند، باید میزان حضور خویش را در صحنه کنونی اجتماع، در بین مردم و در فضای مجازی نشان دهند.

جستجو در فضای مجازی، در شبکه های اجتماعی و رسانه های جدید که هم هزینه کمتری را نسبت به شبکه های تلویزیونی و رادیویی دارند و هم اثربخشی فوق العاده ای پیدا کرده اند، کمتر نشان از فعالیتی چشمگیر از سوی دستگاه های فرهنگ ساز ما دارد. در مقابل شبهات فراوانی که دشمنان و معاندان هر روز به اشکال مختلف در معرض دید قرار می دهند، ما چه کرده ایم؟ آیا هرگز برای تخصیص این بودجه ها و برای تعیین میزان ثمربخشی، از دانش آموزان، دانشجویان، مردم کوچه و خیابان نظر سنجی کرده ایم؟ آیا با یک روش آماری دقیق و با حضور اقشار مختلف شهری و روستایی از ایشان پرسیده ایم که از چه کالاهای فرهنگی استفاده می کنند؟ یا اصلا چه می خواهند و چه انتظاری دارند؟
اگر روزی چنین آماری به صورت شفاف مشخص شد، مسلم بودجه به شکلی هدایت خواهد شد که بیشترین فایده را داشته باشد و گرنه در جایی که دستگاهی که درآمد دولتی دارد، تمام تلاش خود را برای جذب تمام بودجه و مصرف آن خواهد کرد، مسئول مربوطه هم تصور می کند که بیشترین اثر مثبت را در جامعه دارد ولی ممکن است لزوما نظر مردم یا واقعیت درونی جامعه اینچنین نباشد.