در مملکت ایران گویی مدی عجیب رخ نموده است. در این مد که به صورت ژستی فهیمانه خود را نشان می دهد افراد فراگرفته اند تا دایما لب به اعتراض بلند کنند و غرغر روانه گوش اطرافیان کرده و همزمان همیشه طلبکارانه از زمین و زمان باج خواهی کنند . و البته جالب ترین قسمت ماجرا این است که هیچ مسئولیتی متوجه ایشان نیست.
تلاش همه جانبه به وقت رقابت
این افراد در هنگام انتخاب حاکمان رای خود را می دهند و در هنگامه انتخابات از هیچ تمسخر و تلاشی بر ضد رقیب فروگذار نمی کنند.از خرجهای آنچنانی و خیابان گردی های شبانه گرفته تا تمسخر و توهین به رقبا از روشهای ایشان است. از هر چه که بگوییم در هنگام رقابت فروگذار نمی کنند.
فخر فروشی و تمسخر به وقت پیروزی
بعد از انتخابات این گروه از مردم اگر کاندیدایشان رای بیاورد که شادی و منکوب کردن رقیب که بروید و دم نیاورید که مردم جواب شما را دادند. از رقص خیابانی گرفته تا هر نوع فخر فروشی روش اینها در هنگام پیروزی است. همه باید لال شوند چون مردم جواب آنها را در انتخابات داده اند. هیچ کس حق انتقاد ندارد چون مردم هستند که حرف زده اند و خواسته اند.این رای ایشان همواره نشانه ای از پایان دوره و نظرات رقیب تفسیر شده و می شود و اینکه این همه دست شما بود نابود کردید و حالا نوبت ماست.
شورش و تهمت به وقت رای نیاوردن
در صورتی که علی رغم تلاشهای حریصانه فرد و یا افراد مورد نظر ایشان رای نیاورد قطعا یا تقلبی شده یا نامردی صورت گرفته است. حاکمان انتخاب شده کودتاچی هستند که خون مردم را در شیشه کرده اند. از نظر ایشان همیشه آنها هستند که باید رای بیاورند وگرنه ریگی در کفش انتخابات بوده است حتی اگر خودشان انتخابات را برگزار کرده باشند.
طلبکاری عجیب هنگام خرابکاری منتخب ایشان
در صورتی که کاندیدای ایشان رای بیاورد و بعد از مدتی کاری نتواند از پیش ببرد حالا نوبت چرخش است. این افراد که همیشه بعد از رای اوردن همان کاندیداهایشان از هیچ رجز خوانی دریغ نمی کردند و در هنگام رای نیاوردن کاندیدایشان از هیچ خرابکاری و تهمتی نمی گذشتند حالا می گویند که کاندیدای ایشان در واقع کاندیدای مورد نظر نبوده. او تنها انتخابی بد بوده از بین بد و بدتر و ما چاره ای نداشتیم. باز هم در این خرابکاری حزب رقیب مقصر است و باید جواب بدهد. ما مسئولیتی نداریم و پاسخگو هم نیستیم.
سوالاتی مهم از این افراد
باید از این دسته افراد این سوالات را پرسید که:
1- اگر کاندیدای شما انتخاب بین بد و بدتر بوده چرا به وقت انتخابات خودکشی تبلیغاتی ، به وقت رای آوردن بستن دهان رقیب و به وقت رای نیاوردن فرد مورد نظر شورش و تهمت روش شماست؟ مگر می شود برای فرد بد و انتخاب اجباری این همه تلاش کرد. نهایت این است که افراد باید با حالتی چندش بروند رای بدهند و به وقت پیروزی و شکست نیز اقدامی نکنند.
2- این افراد پاسخی برای این پرسش دارند که در چه هنگام ایشان مسئولیت پذیری در این کشور را می پذیرند؟ چطور باشد از طلبکاری همیشگی شان دست بر می دارند؟ اگر کاندیدای رویایی دارند این فرد کیست؟ چه خصوصیاتی دارد؟ برنامه مورد نظر ایشان چیست برای اقتصاد و مدیریت کشور که با کاندیدای اجباری شان فرق داشته است؟ این فرد رویایی چه تفاوتهایی با موسوی و خاتمی و روحانی و هاشمی و اعضای احزاب مشارکت و نهضت آزادی دارد؟و برنامه هایش چگونه است؟
3- حال اگر ایشان پاسخگوی انتخاب خود نیستند و بر فرض حق دارند که باز طلبکار باشند چرا طلبکاری خود را دوباره از رقیب طلب می کنند؟ رقیب و افرادی که کاندیدای ایشان را قبول نداشته اند چرا باید به ایشان پاسخگو باشند؟
4- این افراد چگونه ثابت می کنند که طرز فکر و خواسته های ایشان با انقلابیون عرب در مصر و تونس و یمن و لیبی و . . فرق دارد ؟ انقلاباتی که بدون هدف و بر مبنای تخیلات و توهمات شکل گرفت که در آن مدعیان تنها غرغر کنندگان و طلبکارانی بودند که بعد از منقلب کردن حکومت کشور نه حرفی برای گفتن داشتند و نه برنامه ای و نه اداره کننده ای برای بهبود امور. ژست های جهان سومی که تنها و تنها غرغر کردن هایی برای نشان دادن فهیم بودن خود است.کدام راه حل علمی و مبتنی بر کدام علم مدیرت و اقتصاد از سوی ایشان ارائه شده و می شود که از سوی رقیبشان ارائه نشده؟ تمایز ایشان با رقیب فعلیشان در چیست؟
5- این افراد چگونه می توانند بقیه را قانع کنند که افسار کامل اداره کشور را به غرغرهای ایشان بسپارند در حالی که راه حلی از ایشان وجود ندارد و تنها صدای درد است که همه هم این درد را می توانند حس کنند؟ ایشان چگونه خیال بقیه را راحت می کنند که اگر اداره کشور کاملا به ایشان و به قولشان کاندیدا و افراد خوب مورد نظر ایشان ( که موهومی بوده و اسمی ندارند و برنامه ای ندارند) بسپارند اوضاع بهتر می شود؟ اگر اینگونه بود آن وقتی که گامی به سمت ایشان می رفتیم باید اوضاع بهتر می شد تا همه بپذیرند که پس گامهای بیشتر به این طرف برداشته شود
6- ایشان پاسخ دهند غیر از موضوعاتی که به دلایل شرعی حکومت نگذاشته است .در اقتصاد و مدیریت و دیپلماسی چه خواسته ای مانده است که موجب بهبود امور می شده و حکومت مانع آن بوده است؟ اصولا راه حل های ایشان چه بوده و ایشان با شوق به آن رای نداده اند؟
باید توجه داشت مردمی که با کنسرت و صدای فلان خواننده رای می دهند بعدا نتیجه ای نخواهند دید و عاقلانه نیست که از همان دولت انتخاب شده خودشان طلب چیزهایی را بکنند که برای آن به این دولت رای نداده اند و البته اصلا عاقلانه نیست که این طلب را از کسانی داشته باشند که از اساس این دولت را قبو ل نداشته اند.
نتیجه گیری
رفتار این دسته نشان می دهد که طلبکاری دایمی ایشان تنها برای نشان دادن ژست فهیم بودن و دانا بودن است. کاش لااقل به وقت انتخاب و بعد از آن از خود واکنش هایی نشان نداده و نمی دادند تا این ژست از ایشان بیشتر پذیرفته می شد. و البته تازه این ژستی بدون ایده بود. انتقاد و طلبکاری بدون راه حل تنها یک غرغر است که از هر پیر و جوان بی سواد و بی اطلاعای هم ساخته است.