به یک روایت جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ کلید خورد تا از قدرت نفوذ ایران در منطقه کاسته شود. به عبارتی خط مقدم جبهه مقاومت از فلسطین و غزه به سوریه و عراق و در نهایت به ایران کشانده شود.
اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو نشان میدهد تجزیه سوریه شکست خورده و اوضاع رو به ترمیم است. او اخیراً گفت «ایران در سوریه پایگاه نظامی بزند حمله می کنیم». لفظ پایگاه نظامی از زبان نتانیاهو را نباید صرفاً نظامی تلقی کرد. چه بسا او بیشتر از پایگاه مذهبی - فرهنگی ایران هراسان است.
مبارزه با داعش نفوذ ایران را در منطقه گسترش داد. حالا بخاطر مجاهدتهای حاج قاسم سلیمانی و نیروهایش سوریه به ایران مدیون است و طبیعتاً برای ثبات این وضعیت به دنبال جبران هزینههای ایران خواهد بود. با این وجود آیا میشود گفت ایران با دخالت در بحران سوریه پایههای یک سرمایهگذاری بلندمدت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی را ریخته است؟
پاسخ به این سؤال بستگی به تصمیم سیاستمداران و همچنین میزان و جنس نفوذ ایران در سوریه جدید دارد. در این مورد ذکر چند نکته ضروری است.
۱- امکان: برخی در ایران معتقدند هزینه حضور ایران در معرکه اخیر داعش بیشتر از فایده آن میباشد. آنها ناخشنودی کشورهای اروپایی و آمریکا از حضور نظامی و مستشاری ایران در مناقشات چند ساله اخیر را سبب عقبماندگی اقتصاد ایران و در نتیجه عدم پیشرفت میدانند. هرچند خنجر آمریکا به برجام و بیرمقی اقدامات اروپا در قبال آن نشان داد رضایت و نارضایتی آنها تفاوت جدی برای ایران نمیکند. بنابراین نباید سرمایهگذاری در سوریه در تضاد با منافع اقتصادی تلقی شود.
۲- بعد فرهنگی: ماهیت انقلاب اسلامی ایران فرهنگی است. نباید فراموش کرد که به گفته شهید مطهری جمهوری اسلامی در فضای اندیشه و فکر آزاد رشد و نمو میکند. از این رو تمرکز بر پایهگذاری فرهنگ مبتنی بر آرمانهای اصیل امام و انقلاب ضروری و جدی به نظر میرسد. در این خصوص تشکیل اندیشکدههای فرهنگی و استفاده از پتانسیل نخبگان و ابداع مدلهای فرهنگی تمدن اسلامی مختص سوریه راهگشا است.
۳- بعد سیاسی: اکنون که سوریه جدید دوران بازسازی را طی میکند تمرکز ایران باید از جبهههای نبرد سخت به سمت نبرد نرم در سوریه معطوف شود. با توجه به ماهیت غیردموکراتیک نظام سیاسی سوریه مهمترین وظیفه ایران ترمیم شکاف میان حکومت و مردم است.
۴- بعد دیپلماسی: نباید مشابه تجربه تلخ ما در افغانستان درباره برگشت خوردن کتابهای درسی ارسالی و همچنین عدم موفقیت در تسخیر فضای رسانهای اتفاق بیفتد. به نظر میرسد روسیه مهمترین رقیب ایران در سوریه جدید باشد. از هماکنون باید در فکر اقدامات دیپلماتیکی بود که قدرت فرهنگی و رسانهای ایران را تضمین کند تا در آینده مجدداً حسرت از دست دادن این عرصه مهم را نبریم.
*محمد جعفری، پژوهشگر مؤسسه احیاگران تمدن فاخر