جمعه ۸ سپتامبر ۱۹۷۸ در شرق تهران، مردمی که درگیر حال و هوای آن روزهای ایران بودند، بی خبر از این که ارتشبد اویسی حکومت نظامی اعلام کرده و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است، در میدانی جمع میشدند که اولین نماز جمعهی در فضای آزاد را در تهران برگزار کنند. نماز جمعهای که برگزار نشد.
مردم جمع شدند، سربازها از پیش در همهجای میدان مستقر شده بودند. فرمانده میدان با بلندگو از مردم خواست که حکومت نظامی را رعایت کنند و به خانه بروند. مردم نرفتند و سربازها به زانو شدند و شلیک کردند. چند نفر کشته شدند؟ رسانههای شاهنشاهی گفتند ۸۷ نفر و شایعهها گفتند ۴ هزار نفر. اما کسی در قتل عام بودن ماجرا تردید جدیای نداشت.
روز جمعه ۱۷ شهریور در ادبیات سیاسی انقلاب و بعد از انقلاب نامی درخور پیدا کرد؛ «جمعهی سیاه». در این ترکیب، سیاه رنگ عزا، تاریکی، اختناق و خفقان بود. بسیاری از مردم وقت صحبت از هفده شهوریور خودآگاه یا ناخودآگاه تابلوی سوم می گویا را که روی جلد کتاب «خرمگس» ووینیچ دیده بودند به یاد میآوردند. فضایی تاریک و سیاه، مردمی بی دفاع و بی پناه و حیرتزده با لباسهایی سبک در برابر سربازانی مسلح و پالتوپوش که بر خلاف مردم چشمهاشان پیدا نبود، و جنازههایی خونین و بر خاک افتاده.
۳۹ سال بعد، در تهران کمتر کسی - حتی اگر هفده شهریور ۱۳۵۷ را به یاد داشته باشد - با شنیدن عنوان «جمعهی سیاه» یاد آن واقعه میافتد و برای برقراری ارتباط میان عنوان و واقعه باید زمان بگذرد و تلاش کنند.
همزمان، برای گروهی از جوانان طبقهی متوسط در تهران سال ۱۳۹۶ بلکفرایدی از جمعهی سیاه مشهورتر است، اما هر دو عبارت به حراجی جمعهی بعد از عید شکرگذاری مسیحی اشاره میکند، سنتی برخاسته از ایالات متحده. یک حراجی بزرگ که در ایران تنها نسخهی آنلاین دارد. دو خردهفروشی آنلاین بزرگ ایرانی یعنی دیجیکالا و بامیلو این حراج را برگزار میکنند. در تبلیغات این دو هیچ نکتهی منفیای در رنگ سیاه وجود ندارد. سیاه رنگ اختصاصی این حراج و تا حدی رنگی شیک است. تصور جوانان میانمایهی اقتصادی تهران ۱۳۹۶ از این حراج چندان شبیه مشابه آمریکاییش نیست. آنها حراجی وحشیانه و تلاشی برای بردن در مسابقهی خرید که گاه درش آدمها زیر دست و پا له میشوند را نه دیدهاند و نه میخواهند. بلکفرایدی برای آنها نمادی شیک و حلقهای از حلقههای بسیار اتصال آنلاین سبک زندگی آنها به مبدا «آن سوی مرز» و به طور خاص ایالات متحده است. به همین دلیل از بروز اشکال و قطع خدمات سرورهای دیجیکالا و بامیلو تعجب میکنند و این موضوع را نه به سابقه و شرایط وحشیانهی بلکفرایدی که به بیعرضگی برگزارکنندگان ایرانی نسبت میدهند و دربارهی این ناتوانی و بیعرضگی جوکهای کوتاه زیر ۲۸۰ کاراکتر توییت میکنند.
فرهنگ امری نیست که در طول زمان ثابت بماند یا بتوان آن را در زمان پیشین منجمد کرد. این قطعا نه شدنی است و نه مفید. اما همیشه میتوان تحولات فرهنگی را دید، از پیش منتظر گروهی از تحولات قابل پیشبینی بود، و علاوه بر اینها، برای ایجاد تحولات مفید برنامه ریخت و جلوی رخ دادن تحولات بیفایده یا مضر را گرفت.