به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، در خلال سال‌های مبارزه با جبهه تکفیری‌ها در کشورهای اسلامی، شاعران متعددی تلاش کردند تا با سروده‌های خود، مایه دلگرمی مجاهدان و سهمی در جهاد داشته باشند. همزمان با انتشار خبر پایان یافتن داعش در منطقه، تعدادی از اهالی فرهنگ و شاعران با انتشار مطالبی این پیروزی را به جبهه مقاومت تبریک گفتند. بخشی از این سروده‌ها به‌شرح ذیل است:

مهدی جهاندار:

«داعش رفت»

این مصلحت‌اندیشی عقل از دل غمبار خواهد رفت
داعش از استان صلاح‌الدین و اَلاَنبار! خواهد رفت

دل ــ بُقعۀ ویران حُجربن عدی ــ آباد خواهد شد
آوازه‌اش تا عمق جان ــ تا میثم تمّار ــ خواهد رفت

بازار اگر از مصر تا کنعان  اگر از غزّه تا بغداد
خواهان یوسف هر که شد تا آخر بازار خواهد رفت

ای خستۀ جامانده از امروز و از هر روز عاشورا
برخیز اگرنه کاروان با کاروان‌سالار خواهد رفت

روح مریدان علی در عالم خاکی نمی‌گنجد
حتی اگر در را ببندی یک شب از دیوار خواهد رفت

              * * *

علی‌محمد مؤدب نیز با انتشار تصویری از سردار سلیمانی در کانال تلگرامی‌اش نوشت:

بایست! قوت زانوی دیگران مطلب!
به‌غیر بازوی خویش از کسی امان مطلب!

فریاد بزن آقا!
و بگو که تنها "نیروی حافظ صلح" قوت قلب ماست
و زور بازوان ما
فریاد بزن و بگو که فریاد، نفس ماست
و ضربان قلب ما
و بگو که کودکانمان
تنها در محدوده فریادهایمان می‌توانند بازی کنند
و تنها در محدوده فریادهایمان می‌توانند آسوده بخوابند

              * * *

بخشی از سروده‌ها نیز به لشکر فاطمیون تقدیم شده است.

محمدرضا وحیدزاده:

خوانده‌ است تو را و چه سبکباری تو
چه دل شعله‌وری! وه چه دلی داری تو

دل به دریا زده‌ای، دیده به طوفان داری
برقِ چشمت خبرم کرد که باران داری

نسل در نسل، تو از آتش و خون می‌آیی
از پیِ ضجّه و فریادِ قرون می‌آیی

هفت پشتِ پدرت زخم به دل داشته‌اند
غمِ نان، دستِ تهی، رویِ خجل داشته‌اند

سالیانی‌ است که در خانه‌ات آتش جاری‌ است
و هرآن سو که نگه کرد توان، آواری‌ است

تو و این زخم، همین زخمِ کهن هم‌زادید
بارها ضربِ تبر خورده و باز استادید

حالیا باز تو هستی که به سر می‌تازی
خستگی خسته ز تو، سوی خطر می‌تازی

به دلِ حادثه‌ها سوی خطر می‌تازی
و به نامِ عَلَمِ فاطمیون می‌نازی

تو به یک اذن ز مادر سرِ طوفان داری
دیده شعله‌ور و قلبِ فروزان داری

تو به لب ذکرِ علی داری و عباس، چه غم؟
هر چه در معرکه گِرد آمده خنّاس، چه غم؟

روبه‌رویت پیِ هم از پیِ هم نسناسان
و اعوذ به رب از وسوسه خنّاسان

عَلَم از کف ندهی، داده عَلَم دست به تو
این امانت ز علمدار رسیده‌ست به تو

جاده خوانده‌ است تو را و سفرت می‌خوانَد
زینب است آن که دعا پشتِ سرت می‌خوانَد

              * * *

ریحانه کاردانی:

از غصه و از غربتتان دل‌خونیم
ما تا به ابد به خونتان مدیونیم

ما هیچ نداریم، فقط می‌گوییم
مردان خدا! فاطمیون! ممنونیم

              * * *

میلاد عرفان‌پور نیز دراین‌باره نوشت:

در بهار آزادی... جای شهدا خالی...

رهایی عراق و سوریه و البته ایران از هجوم وحشیان داعش با خون پاک هزاران جوان ایرانی، افغانستانی، عراقی، سوری و پاکستانی به دست آمد. صدها محسن حججی فدای این پیروزی بزرگ شد. شاید اگر چنین مردانی برنمی‌خاستند غرب‌نشینان عزیزمان و البته همه ایرانیان، مدت‌ها پیش از زلزله با خنجر کینه داعشیان درگیر می‌شدند. جشن پیروزی بر داعش را کاش دست‌کم، یک‌دهم پیروزی‌های ورزشی پاس می‌داشتیم. یاد همه شهیدان مظلوم و شکوهمند مدافع حرم زنده باد.