نگاه و حافظه کوتاه مدت، اما در کشور ما، تبعات عجیب دیگری هم داشته است. منظورم مشخصا "امکان فرا فکنی" و "فرصتِ فرصت طلبی" مسئولان و سیاستمداران در دوره های مختلف است که البته این روزها در موارد متعدد و با شدت بیشتر، بروز کرده است. در این فضا، یک مقام مسئول می تواند درباره مطالبات موجود یا بازخواست درباره اقدامات اشتباه گذشته، به راحتی فرافکنی کند و خیالش راحت باشد که در آینده که همه چیز شفاف می شود، کسی او را برای اظهارات گذشته مواخذه نخواهد کرد، چرا که حافظه ها کوتاه مدت است. همچنین می توان سوار بر موج اتفاقات، فرصت طلبی کرد و نگرانِ خوابیدن گرد و غبارها و زیرسوال رفتن اظهارات و مواضع گذشته نبود. اظهارات عجیب و شتابزده برخی مقامات کشور در سوءاستفاده از زلزله اخیر در تخریب رقبا، نمونه ای از این فرصت طلبی هاست که البته موضوع اصلی مورد بحث در این جا نیست.
اما بحث اصلی، درباره فرصت طلبی و فرافکنی، در حوزه نفت و قراردادهای جدید نفتی است. مسئول تدوین قراردادهای جدید نفتی، تیرماه سال گذشته- زمانی که وزارت نفت نیاز به گرفتن تاییدیه و مجوز استفاده از قراردادهای جدید داشت، زیان هر یک ماه تاخیر در اجرای این قراردادها را 8 تا 10 میلیارد دلار اعلام کرد؛ یعنی طبق ادعای ایشان هر سه ماه تاخیر کشور را به اندازه رقمی معادل درآمد سالانه کشور از صادرات نفت محروم می کند! اما حالا که بی اعتنایی وزارت نفت به نظرات کارشناسان و معطل کردن توسعه میادین مختلف کشور به قول شرکت های خاص و بدون ایجاد رقابت، بیش از یک سال توسعه میادین مهم و مشترکی چون آزادگان، فرزاد ب و فاز 11 پارس جنوبی را به تاخیر انداخته، دیگر کسی از زیان این تاخیر سخن نمی گوید. او خیالش راحت بود که در این رابطه به طور جدی مورد سوال قرار نخواهد گرفت.
نمونه دیگر، اظهارات وزیر نفت درباره وقت کشی توتال در اجرای قرارداد فاز 11 است. در حالی که مدیرعامل این شرکت، صریحا و به انگلیسی روان از تصمیم گیری درباره چگونگی ادامه این قرارداد با توجه به تصمیمات کنگره آمریکا سخن گفته، وزیر نفت از اشتباه در ترجمه و غرض و تمایل برخی برای اجرانشدن قرارداد می گوید!
این در حالی است که وزیر محترم نفت باید قبل از هرچیز مدیرعامل توتال را خطاب قراردهد و از او بپرسد که چه لزومی دارد هر روز درباره تبعات تصمیم احتمالی کنگره آمریکا سخن بگوید؟ هنوز که اتفاقی نیفتاده و اگر هم بیفتد طبق قرارداد توتال فقط در صورت تحریم سازمان ملل- طبق گفته خود وزیر نفت- می تواند از قرارداد خارج شود. همه ما می دانیم که این اظهارات دوپهلوی مدیرعامل توتال درباره اولین قرارداد پسابرجامی ایران، چه هراس و تردیدی در دل سرمایه گذاران برای ورود به ایران ایجاد خواهد کرد.
زنگنه اما به جای اعمال فشار و بازخواست صریح و علنی توتال، بیشتر حواسش به فضای داخلی است و تلاش می کند با فرافکنی، "نمایش موفقیت" بازی کند. او می داند که در فضای کوتاه مدت نگری، "موفقیت" مهم نیست و حتی اگر قرارداد پرسروصدای توتال نیمه کاره رها شود می تواند موضوع را به گونه ای، رفع و رجوع کند. البته صمیمانه آرزو می کنیم این گونه نشود و قرارداد اجرا شود اما در هر حال، این رفتار وزارت نفت مورد انتقاد است و حتی می تواند این سیگنال را به توتال بدهد که برای وزارت نفت بیش از اجرای موفق قرارداد، موفق نشان دادن خودش مهم است و امکان فرصت طلبی بیشتر را به توتال بدهد. چنان که طبق نظرات برخی کارشناسان، در قراردادهای بیع متقابل، شرکت های خارجی می دانستند که حتی در صورت تخلفات پیاپی، وزارت نفت ایران، چشم پوشی خواهد کرد تا در نمایش موفقیت داخلی بازنده نباشد.
سخن آخر این که، در کشورهایی چون کشور ما، حوادث و اتفاقات و سوژه های نقد و مطالبه آن قدر زیاد است که عملا بررسی و مطالبه در موضوعات بلندمدت سخت است و رسانه ها و کارشناسان و منتقدان، نهایتا از پس موضوعات روز بر می آیند. البته امید است که موج فناوری اطلاعات و قدرت ثبت و ضبط وعده ها و اظهارات، امکان فرصت طلبی و فرافکنی را محدود کند.