از روزی که مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 آغاز شروع شد سیاست جمهوری اسلامی بر این امر استوار شده بود که صرفاً درباره برنامه هسته ای بحث و گفت و گو شود و مسائل دیگر نظیر سیاست های منطقه ای، تروریسم، برنامه موشکی و حقوق بشر در مذاکرات مطرح نشوند.
اما همیشه سیاست آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی بر این پایه بنا نهاده شده که گام به گام مولفه های قدرت راهبردی ایران را محدود و از بین ببرند. بنا به همین دلیل بود که تقریباً از ابتدا مذاکرات هسته ای این گمانه مطرح می شد که احتمالاً بعد از رسیدن به توافق، دیگر پرونده های چالشی نیز باز خواهد شد.
به همین دلیل بود که رهبر معظم انقلاب با دوراندیشی در سخنرانی آغاز سال 95 به صراحت طرح مسائلی مثل برجام 2،3،4 ، برجام منطقهای و .... را در راستای تفکر تزریقی آمریکا به نخبگان کشور مبنی بر کوتاه آمدن در برابر آمریکا معرفی کردند. ایشان با ذکر این نکته که استکبار و به طور خاص آمریکا درصدد هستند «وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند». این دوگانه را یک دوگانه غلط دانستند که نتیجه پذیرشش کنار آمدن با آمریکا «بهمعنای قبول تحمیلهای آن دولت» خواهد بود.
اما نشانه هایی در حال بروز است که تحقق پیش بینی رهبر انقلاب در صورت عدم نظارت و پیشگیری دور از ذهن نباشد.
برجام موشکی و موضع قاطع رهبری
در هفته های اخیر مقامات کشورهای اروپایی علی الخصوص فرانسوی ها هم صدا با کنگره و ترامپ خواستار اضافه شدن پیوست موشکی به برجام یا شروع مذاکرات جدید در راستای محدودسازی برنامه موشکی ایران در قالب برجام 2 شده اند. در این راستا امانوئل مکرون آخرین بار هفته گذشته در جریان سفرش به کشورهای حاشیه خلیج فارس گفت که برنامه موشکی بالستیک ایران نگرانکننده است و باید مذاکرات درباره موشکهای این کشور آغاز شود.
اما همزمان در داخل کشور نیز صداهایی شنیده می شود و یا مطالبی منتشر می شود که تلاش دارند اصرار غربی ها بر انجام مذاکرات موشکی با ایران را معقول و منطقی جلوه دهند و در مقابل رد این مذاکرات به مثابه ای اقدامی غیرعقلانی و توجیه ناپذیر قلمداد شود.
در این راستا یکی از روزنامه ها چند روز قبل با انتشار مطلبی تحت عنوان «اروپاییها خواهان مذاکرات موشکی» نوشت: «مواضع اروپاییها تا حدی خردمندانه بهنظر میرسد. هم میخواهند که هیاهوی آمریکاییها را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیر قابل بازگشت تبدیل شود... برد بیش از دوهزار کیلومتر در برنامههای ایران نیست. بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم. اگر مذاکره نکنیم ممکن است که اروپاییها مواضع تند و تیز آمریکاییها را در این مورد همراهی کنند.» نگارنده در ادامه مطلب تأکید میکند «عربستان نیز یکی از کشورهایی است که به طور مستقیم می تواند از سامانه موشکی ایران آسیب و لطمه جدی ببیند. بنابراین عربستان هم از این موضوع (مذاکره موشکی) حمایت می کند.»!
با وجود این که ایران همیشه عنوان کرده قابلیت های دفاعی و نظامی اش هیچ کشوری را تهدید نمی کند و قابل مذاکره نمی باشد اما درباره این مطلب و کلا نگاه افراد، گروه ها و جریاناتی که دایما در پی القای انجام مذاکره برای جلب رضایت کشورهای غربی می باشند باید به نکاتی اشاره کرد:
- در منطقهای که کشورهای آن قراردادهای تسلیحاتی هنگفتی با آمریکا، انگلیس، فرانسه و ... بسته اند و از زمان روی کار آمدن ترامپ مسابقه تسلیحاتی به صورت فوق العاده تشدید شده چرا همیشه عده ای در داخل همنوا با خارج پیشنهادهایی در راستای خلع سلاح ایران ارائه می دهند؟ از طرف دیگر واقعا اگر کشورهای غربی به فکر صلح و امنیت منطقه هستند چرا به رژیم صهیونیستی که به انواع و اقسام جنگ افزارها و سلاح ها متعارف و غیرمتعارف گاهاً از طرف خود غربی ها مجهز شده ، هیچ گونه فشاری وارد نمی شود. این در حالی است که در نیم قرن اخیر در بیشتر جنگ ها و درگیری های این منطقه همیشه این رژیم نقش آشکار یا پنهان داشته است.
- نکته ای که در یادداشت فوق برای منطقی بودن مذاکره جدید به آن استناد شده این است که« با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم». این همان استدلال سست و ضعیفی است که قبلاً نیز در جریان مذاکرات هسته ای بارها به آن استناد شده بود. اما یک بار برای همیشه بهتر نیست مشخص شود درباره چند موضوع دیگر باید مذاکره کرد و امتیاز داد تا غربی ها از فشارهای مدام خود دست بردارند و سایه جنگ برای همیشه از سر ایران کنار برود؟ آیا « دور کردن سایه جنگ» نمی رود به حربه و مستمسکی تبدیل شود تا هر بار با استناد به آن، زمینه مذاکرات و امتیاز گیری های جدید فراهم شود.
- در حالی که غربی ها خود مجهز به انواع و اقسام موشک های پیشرفته و فوق پیشرفته می باشند که مسافت بسیار بیشتری از موشک های ایران طی می کنند چه لزومی دارد در این باره فقط ایران تحت فشار قرار گیرد. اگر قرار بر زندگی در جهانی صلح آمیز می باشد آیا نباید آمریکا و کشورهای اروپایی که اکثر جنگ ها و درگیری ها در دنیا از دخالت های آن بوجود آمده در این زمینه پیش قدم شوند؟ آیا تلاش برای خلع سلاح و محدود کردن مرحله به مرحله قدرت ایران، توطئه ای برای حمله به آن نمی باشد؟
- انجام مذاکره در زمینه موشکی و مسائل دفاعی کشور در حالی توسط برخی تجویز می شود که به اذعان بسیاری از دولتمردان، کشورهای غربی علی الخصوص آمریکا بسیاری از تعهدات مالی، بانکی و اقتصادی خود را در برجام انجام نداده است. پس کدام عقل سلیمی قبول می کند که دوباره اعتماد کند و مذاکرات جدیدی صورت گیرد.
گفتنی است ادعاهای جدید کشورهای غربی در حالی مطرح میشود که مقامات ایران همواره تاکید داشته اند که برنامه موشکی تنها برای دفاع در برابر تهدیدات است. این اواخر حداقل دو بار رهبر معظم انقلاب بر این موضوع تاکید داشتند.
ایشان در جلسه 26 مهرماه که با نخبگان علمی داشتند تأکید کردند: در برجام دشمن القا می کرد اگر توافق حاصل شود دشمنی ها برطرف می شود، توافق کردیم اما دشمنی ها بیشتر هم شد. اکنون نیز باید توان دفاعی کشورمان را افزایش دهیم تا دشمنان گستاخ و جَری نشوند و به حمله و دست از پا خطا کردن، تشویق نگردند.
رهبر انقلاب افزودند: آنهایی که موشک و سلاح اتمی دارند ملت ایران را از داشتن موشک ۲ یا ۳ هزار کیلومتری نهی می کنند، این موضوع و دیگر مسائل مربوط به ایران به شما چه ربطی دارد؟
رهبری 3 آبان نیز در دانشگاه افسری امام علی(ع) گفتند: همانطور که قبلاً بارها اعلام کردهایم و باز هم اعلام می کنیم، امکانات و قدرت دفاعی کشور قابل مذاکره و چانهزنی نیست و در خصوص ابزارهای دفاعی کشور و هر آنچه اقتدار ملی را تأمین یا پشتیبانی میکند، هیچگونه چانهزنی و معاملهای با دشمن نداریم و راه اقتدار را با قوت به پیش خواهیم برد.
البته رئیس جمهور محترم نیز در این باره موضع قاطعی داشته اند. حسن روحانی 7 آبان در جلسه رای اعتماد به وزیران پیشنهادی نیرو و علوم تاکید کرد: «شما بدانید ما موشک را ساختیم، میسازیم و خواهیم ساخت و این با هیچ یک از مقررات بینالمللی در تناقض نیست؛ با قطعنامه 2231 در تضاد نیست. ما راه دفاع، منافع و امنیت ملیمان را با همه قدرت ادامه خواهیم داد و بدخواهان و دشمنان باید بدانند هر نقض عهدی بکنند به ضررشان خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران پاسخ قاطعی را به آنها خواهد داد».
در نهایت باید گفت بدون شک این انتظار حداقلی از رسانه ها، جریانات سیاسی و دانشگاهی ها وجود دارد که در موضوعات ملی و دفاعی که نیاز به اجماع وجود دارد از بحث های تفرقه افکنانه که می تواند جامعه را نیز دچار شکاف و تشتت کند دوری شود. این در حالی است که عقلانیت حکم می کند در اوضاع بحرانی منطقه توجه ویژه ای بر افزایش توانایی دفاعی کشور شود.