مثلث شوم علیه محور مقاومت

احمد دستمالچیان،   3960820220

برای فهم عمق تحولات سریع و حساس و مهم یکی دوهفته اخیر حول محور قضایای لبنان و عربستان و مشارکت ریاض، واشنگتن و تل‌آویو در بروز این وقایع، نخست باید به سه سؤال کلیدی در این رابطه جواب بدهیم:

مثلث شوم علیه محور مقاومت

اول چرایی و چیستی به وجود آمدن این مثلث شوم، دوم ماهیت مأموریت این مثلث مرموز و خطرناک و سوم دایره عمل و توزیع نقش آنان در تحولات منطقه. سال‌ها ست در اندیشکده‌ها و دستگاه‌های تصمیم گیر امریکا، درباره ایران دو فرضیه مطرح می‌شود: آیا اول باید ایران را زد و بعد بازوان او را در منطقه قطع کرد یا نخست باید بازوان ایران را قطع کرد و سپس خود ایران را نابود کرد. با آغاز ریاست جمهوری ترامپ در امریکا، روابط ریاض و تل‌آویو آرام آرام نزدیک‌تر و بهتر شد. دلال این رابطه نیز داماد ترامپ، کوشنر یهودی بود. روابط دو طرف تا آنجا نزدیک شد که گفته می‌شود ولیعهد عربستان اوایل ماه گذشته به شکل مخفیانه راهی اسرائیل شده و مذاکرات مهمی را برای نقشه راه آینده منطقه در آنجا صورت داد. از همین منظر ترافیک رفت و آمد میان مقامات عربستان با امریکا و اسرائیل در این اواخر منجر به تغییر و تحولاتی عمیق در بستر لایه‌های قدرت سعودی‌ها شد. طوری که امروز محمد بن سلمان با اقتدار کامل دست به تسویه حساب‌های سیاسی- اقتصادی می زند که حاکی از حضور پر نفوذ لابی اسرائیلی- امریکایی در داخل حاکمیت عربستان است و بدون حمایت آنان امکان نداشت بن سلمان ‌بتواند به چنین ریسک پر خطری دست بزند. در زمان بوش و سپس اوباما ظاهراً پروژه این بود که حزب الله را در لبنان محاصره و عراق و سوریه را از طریق جنگ‌های نیابتی نابود و سپس به ایران حمله کنند.

 مقدمات آن هم در اعلام محور شرارت توسط بوش فراهم شد، اما تحولات بعدی در عراق، سوریه و لبنان و پیروزی محور مقاومت این توطئه را نقش بر آب کرد.

در حال حاضر تحولات داخلی عربستان و نیاز سعودی‌ها در یافتن‌ شریک قدرتمند برای نیات توسعه‌طلبانه خود، فرصت خوبی را برای رژیم‌ صهیونیستی فراهم ‌آورده تا با کمک ائتلاف عربی به رهبری سعودی، ضربات سختی را  به لبنان و سوریه و محور مقاومت  وارد کند. اسرائیل به دنبال نابود کردن حزب‌الله لبنان است و البته می‌داند که به تنهایی قادر به حذف این جنبش نخواهد بود به همین دلیل برخی  کشورهای عربی پرنفوذ در منطقه به رهبری عربستان را به طرف خود جذب  کرده تا بتواند به این هدف شوم دست یابد. به همین دلیل این‌ روزها بیش از هر زمانی شاهد فعال شدن لابی اسرائیل در ارتباط با عربستان هستیم. وزیر خارجه رژیم صهیونیستی با همین رویکرد بود که به تمام سفارتخانه‌های این رژیم دستور داد دست به لابی‌های گسترده در جهت دفاع از استعفای سعد حریری و حمایت از عربستان در برابر حزب‌الله بزنند. در پیام وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به سفرای این رژیم بر تمرکز بر توصیف خطر ایران و حزب الله برای سایر کشورها تأکید شده است.

به نظر می‌رسد، این مثلث شوم سه پلان را برای  تحولات  دوران گذار منطقه که از بحران سوریه کلید خورد، درنظر گرفته‌اند: موج اول با استفاده از جنگ‌های نیابتی فرسایشی و تجهیز تروریست‌های تکفیری به مجهزترین سلاح‌ها و پشتیبانی همه جانبه اطلاعاتی و لجستیکی از آنان به منظور نابود کردن تأسیسات زیربنایی کشورهای حامی مقاومت و ایجاد ناامنی و هرج و مرج در آن کشورها رقم می‌خورد. این پلان  در شرایط فعلی از نظر نظامی شکست خورده و رو به پایان است. اما معلوم نیست به طور کلی تمام شده باشد. از نظر ایدئولوگی و فکری آنها همچنان فعال بوده و برای تجدید قوا در حال سربازگیری هستند و چنانچه بتوانند مجدداً سازماندهی لازم را خواهند داشت.

موج دوم با دومینوی تحریک قومیت‌ها وایجاد آشوب و تجزیه طلبی  در منطقه بخصوص کشورهایی که دارای اقلیت هستند، ایجاد می‌شود. این موج فعلاً در قضیه اقلیم کردستان شکست خورد ولی معلوم نیست به‌ پایان رسیده باشد. موج‌سوم که به نظر می‌رسد بسیار تعیین کننده و در عین حال دارای ریسک بسیار بالا برای امنیت منطقه و جهانی باشد، ایجاد جنگ‌های  رودررو و مستقیم با محور مقاومت است که حلقه اول آن حمله مشترک هوایی سعودی- اسرائیلی  و با پشتیبانی  امریکا علیه حزب الله به شکل سنگین است. مثلث سعودی- اسرائیلی- امریکایی در وهله اول قصد دارند  با یک ضربه موقتی، جنگی مهار شده و تحت کنترل هوشمند  را رقم بزنند و بعد به دنبال اهداف سیاسی آن رفته و به نتیجه دلخواه خود برسند. اما در نظر دارند اگر دامنه مقابله به مثل طرف مقابل (محور مقاومت) فراتر از حد تصور آنان باشد، وارد یک جنگ تمام عیار شوند که طبعاً نتایج وخیم ژئو پلیتیکی ‌و ویرانی گسترده‌ای برجای خواهد گذاشت که کنترل حوادث را مشکل و نتایج را غیرقابل پیش‌بینی خواهد کرد.   البته تردیدی نیست که عربستان و رژیم صهیونیستی بیشترین خسارت را در این جنگ متحمل خواهند شد. این جنگ برای طرفین نزاع  جنگ مرگ و زندگی و تعیین سرنوشت است و طبیعی است طرف پیروز میدان نظم جدید خاورمیانه را ‌ بر ویرانه‌های نظم قدیم، بنا می‌کند. از همین زاویه منطقه با خیره‌سری‌های جوانک ناپخته سعودی ناخواسته به سوی یک بیگ‌بنگ بزرگ در حال حرکت است که بشدت  اثرات سلبی برای صلح و ثبات و امنیت منطقه  و اقتصاد جهانی خواهد داشت.
از این منظر  بعضی  تحلیلگران معتقدند تهدیدات اخیر مثلث شوم جدی و واقعی است. گرچه برخی تحلیلگران بر این باورند که عربستان  به خاطر چالش‌های درون خاندانی و نزاع قدرت و انتقال حاکمیت از نسل اول به نسل دوم و سوم و اصلاحات بی محابا و گسترده‌ای که در حال انجام است، آبستن  حوادث مهمی  در آینده نزدیک  است که می‌تواند بهای نفت خام را بشدت دچار نوسان کرده و روی روندهای اقتصاد انرژی و معاملات بورس جهانی اثرگذار باشد.