«مجید صفاتاج» تحلیلگر مسائل اسرائیل در تشریح نقش رژیم صهیونیستی در استعفای «سعد حریری» در گفت‌وگو با ایلنا عنوان کرد: در خصوص رابطه اسرائیل و استعفای سعد حریری و پیامدهای آن باید به این نکته توجه کرد که پس از بحران سوریه و تقویت جبهه تروریست‌ها در این کشور تمامی شرایط به نفع امنیت اسرائیل رقم خورد؛ به گونه‌ای که در چند ماه گذشته شاهد بودیم پس از دفع حملات و پاک‌سازی مناطق تحت تصرف داعش در استان‌های مختلف سوریه، نهایتاً القاعده در عرسال و جولان اقدام به عملیات کرد و باز هم مجبور به عقب‌نشینی شد. از این نظر تل‌آویو برای تغییر این وضعیت به تکاپو افتاد و نهایتاً شاهد هستیم که گزینه مناسب را لبنان و استفاده حداکثری از ظرفیت استعفای حریری قلمداد کرد.
وی ادامه داد: اسرائیل همانند گذشته به دنبال کلید زدن سناریوی بحران‌سازی علیه کشورهای منطقه و خصوصاً جمهوری اسلامی ایران است و دلیل آن را تهدید امنیت خود توسط ایران مطرح می‌کند. از این جهت باید بگوییم که سناریوی جدید آنها با محوریت استعفای نخست‌وزیر لبنان شکل گرفت. برای فهم بهتر این وضعیت باید به این نکته توجه داشت که حریری در زمانی استعفا کرد که لبنان در شرایط امنیتی، اقتصادی و سیاسی مطلوبی قرار داشت و مشکلات در حال حل‌وفصل بود. لذا استعفای وی را باید ضربه به پیکره و ساختار تشکیلاتی این کشور دانست.
بخشی از «جریان المستقبل» در لبنان (حزب منتسب به سعد حریری) از استعفای حریری اطلاعی نداشت و از این جهت نمی‌توان آن را یک سناریوی برنامه‌ریزی شده دانست. از سوی دیگر، در ملاقات نخست‌وزیر لبنان با مقام‌های ایرانی، وی اعلام کرده بود که بحران سوریه باید از طریق پیگیری‌های سیاسی و مذاکرات هدفمند حل و فصل شود. از این جهت است که می‌گوییم استعفای حریری یک برنامه «پنهان و مشکوک» به حساب می‌آید.
این پژوهشگر مسائل اعراب با تاکید بر اینکه احتمال ترور حریری پس از برگشت به لبنان وجود دارد، گفت: اینکه نخست‌وزیر یک کشور در خاک کشور دیگر مانند عربستان بیانیه‌ای را می‌خواند که نتانیاهو چند روز قبل به آن اشاره کرده است، نشان می‌دهد که اسرائیل بخشی از پرونده حریری است که باید آن را یک سناریوی سه ضلعی متشکل از عربستان، اسرائیل و آمریکا بدانیم. حتی ادعای حریری مبنی بر خطر ترور وی مساله‌ای است که دستگاه‌های امنیتی اسرائیل به دنبال آن هستند و در صدد القاء انجام این روند توسط حزب‌الله و ایران هستند. باید توجه داشته باشیم که حتی اگر حریری در این پرونده قربانی شود، برای عربستان و اسرائیل هیچ اهمیتی ندارد و از این جهت است که سناریوی ترور وی همانند پدر او می‌تواند به یکی از اهداف موساد در لبنان تبدیل شود.
وی افزود: در امتداد استعفای حریری شاهد انتشار اخباری مبنی بر دستگیری برخی از شاهزادگان سعودی بودیم که به دلیل ارتباط اقتصادی برخی از آنها با لبنان به نظر می‌آید که سعودی‌ها تا حدودی در صدد خلق اقدام پیشگیرانه بوده‌اند. لذا دو محور اصلی در این پرونده و ادامه آن بسیار مهم خواهد بود؛ نخست، نگه داشتن حریری در خاک عربستان و دوم، ارجاع آن به لبنان که می‌تواند ترور وی توسط اسرائیل را عملیاتی کند که بدون تردید همانند ترور پدر او لبنان را با بحران مواجه خواهد کرد. یکی از سناریوهایی که اسرائیل به دنبال عملیاتی کردن آن است وارد کردن ضربه سخت به حزب‌الله لبنان خواهد بود. به گونه‌ای که برخی از مقام‌های تل‌آویو مانند «یسرائیل کاتس» وزیر اطلاعات یا «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسرائیل، وضعیت فعلی را بهترین زمان برای خلع سلاح حزب‌الله لبنان و سرکوب آن دانسته‌اند. از این جهت آنها به دلیل اشراف و تنگ شدن حلقه محاصره در مدیترانه و سوریه بهترین نقطه برای ضربه زدن به لبنان را فلسطین اشغالی می‌دانند که البته انجام عملیات از آن ناحیه بسیار دشوار خواهد بود.
صفاتاج در پایان با اشاره به تلاش عربستان سعودی برای تشکیل ائتلاف سیاسی علیه لبنان خاطرنشان کرد: در محور سیاسی سعودی‌ها به دنبال خلق ائتلاف همانند یمن هستند و ائتلاف سازی علیه لبنان توسط ریاض در دستور کار قرار خواهد گرفت. حتی برخی از اخبار حکایت از ارتباط‌گیری سعودی‌ها با اردن دارد. عده‌ای معتقدند اردن با عربستان علیه لبنان همپوشانی و همگرایی خواهد کرد اما وضعیت فعلی و همچنین مواضع اردن در قبال پرونده سوریه نشان می‌دهد که این کشور تا حد زیادی از مواضع خود عقب‌نشینی کرده و به دنبال اجرای نقش خود همانند کویت است. از این جهت شکل‌گیری چنین ائتلافی بعید به نظر می‌رسد مگر آنکه همانند یمن ائتلاف سعودی تشکیل شود و نام برخی از کشورها بدون هماهنگی آنها در چارچوب ائتلاف مورد نظر منتشر شود.
