** مدرن فمیلی
چند روز پیش با یکی از دوستان درباره جوانب سریال مشهور «خانواده مدرن» - modern family - صحبت میکردیم؛ فصل اول این سریال از سال 2009 آغاز شده و پخش آن در فصلهای 22 قسمتی بصورت مداوم ادامه داشته تا اینکه می 2017 (اردیبهشت امسال) به فصل دهم رسید؛ تاکنون 232 قسمت از آن پخش شده و در کشورهای مختلف به نمایش درآمده است.
مجمل گفتگومان این بود که آمریکاییها چگونه بدون اینکه خود مخاطب حس کند، با هنرمندی و ارائه قالبهای جذاب، تنها با «نمایش زندگی خانوادگی» ادراک مخاطب را از مفاهیم و ارزشها مدیریت میکنند؛ شما تقریباً هرگز صحنه پورن، تصویر جنسی زننده یا حتی تماس کنترل نشدهای در این سریال نمیبینید؛ گرچه از ظرفیت جذابیتهای بصری در آن استفاده شده است؛ اما در کنار این بیطرفی و متانت ظاهری، مثلاً یک خانواده همجنسگرا، با تمام مؤلفههای یک خانواده سالم، نرمال - و دارای فرزند - 232 قسمت در کنار این خانواده دیده میشوند...
تصویر زمانبندی فصلهای مختلف مدرن فمیلی
** ما ایرانیها ...
ما ایرانیها از عوارض فرهنگی و اجتماعی بسیاری رنج میبریم؛ بسیاری از ما همسایگان خوبی نیستیم. بسیاری از ما از مهارتهای لازم برای گفتگو - حتی با همسرمان - برخوردار نیستیم. آستانه تحمل بسیار پایین و سطح آمادگی بسیار بالا برای نزاع و ایجاد تنش، جزو خصلتهای ماست. در رانندگی و مراودات اجتماعی که تزاحم، اقتضائشان است، درجه صبوری و گذشتمان بطرز باورنکردنی پایین است. عموماً با خودیها بشاش، پذیرا و خوشرو نیستیم. برعکس، بیگانه که میبینیم از کمک و همراهی با او دریغ نمیکنیم. بسیار خرافاتی هستیم. مفتخر و سرسپرده اسطورههای درگذشتهمان هستیم. بسیار خوشاستقبال و بدبدرقهایم. بسیار اسرافکاریم، چنانکه تقریباً به اندازه کل اروپا و بیش از چین گاز مصرف میکنیم. برخلاف آیین و سنتمان، خانههایمان موسع نیست و سبک معماری آن نیز با روح هنرپذیر ما سازگاری ندارد. تحمل یکدیگر برایمان سخت است و اصولاً اهل کار تیمی نیستیم. دروغ بین ما آنقدرها هم قبیح نیست. کار، تولید و سازندگی برای ما در اولویت نیست. کار را با سداد و محکمکاری انجام نمیدهیم. همهچیزدان هستیم و درباره هر موضوعی اظهارنظر میکنیم. اگر بتوانیم از تجملگرایی برای لاپوشانی برخی عیوبمان دریغ نمیکنیم. موادمخدر بینمان بیداد میکند. سلامت خود و عزیزانمان اولویت ندارد. نرخ رشد طلاق بالاست، چنان که مسئولان امر از اعلام رسمی و بهنگامش ابا دارند - و شاید حق دارند. زاد و ولدمان بصورت افراطی کاهش یافته و جامعهمان همزمان با بزرگسالی دهه شصتیها، بهمرور به پیری نزدیک میشود. بخشی از جامعه متأثر از فرهنگ مهاجم، یا خودکمبینی و خلأ شخصیتی به سمت عوارض فرهنگی و اجتماعی مانند افراط در عملهای زیبایی، «دور دور»ها و تبرجها و رفتارهای خاص جوامع سرمایهداری، رواج زندگیها و خانههای مجردی، آغاز معضل همباشی سیاه، گسترش انزوای اجتماعی و زندگی و انس با حیوانات، برگزاری جشنهای مختلط، و درههای عمیق خلأ معنوی سوق داده شده است؛ خبر خودکشی دو دختر اصفهانی هنوز داغ است و کلیک میخورد...
کتمان کنیم یا صحه بگذاریم، نه فقط در سطوح نازل و تأثیرپذیر اجتماع، بلکه تا گروههایی که سطوح بالا و تأثیرگذار دانش و فرهنگ و سیاست مملکت بهشمار میروند، این خلقیات و عوارض وجود دارد. خب؛ چرا این عدم تعادلهای فرهنگی و اجتماعی وجود دارد؟ آیا ما نسبت به بقیه ملل دنیا زودرنجتر یا بداخلاقتر یا بیفرهنگتریم؟ آیا این شرایط منبعث از مشکلات و عوامل غیرفرهنگی - مانند مشکلات اقتصادی - است؟ یا نه؛ باید مشکل را در جای دیگری جستجو کرد؟
پرانتز: خیلی خرده نگیرید؛ میدانم که جامعه ما تا این حد که نوشتم بد نیست؛ کمی نیمه خالی لیوان را بیشتر نشان دادم تا به صورتمسئله برسم؛ بسیاری از اینها که برشمردم، ذاتی جامعه ما نیست؛ و براحتی با توجه کردن به مسئلهای که در ادامه عرض خواهم کرد قابل رفع است. ایران مهد دانش و حکمت و فرهنگ و هنر بوده و هست؛ فرش و معماری و شعر پارسی را ببینید...
** بروز و ظهور سبک زندگی در رسانههای خارجی
برخلاف کشور ما، توجه و پرداخت مفهوم «سبک زندگی» در نهادهای فرهنگی و سیاسی کشورهای غربی در ابعاد «فرا راهبردی» پیگیری میشود. در سطوح پایینتر - بخش اجرایی - انسجام و توجه همهجانبه به این موضوع در اولویت قرار دارد؛ و حاصل اینکه نمودِ توجه به این امر مهم، در کل جامعه و ازجمله در نهادهای آموزشی، هنری، رسانهها، دستگاههای حمایتی، دستگاههای تقنین و قضا و غیره با وسواس ویژه دنبال میشود. حاصل این جهتگیری و توجه همهجانبه، علاوه بر استحکام فرهنگی و رواج سبک زندگی بومی - در راستای فرهنگ داخلی همان کشور - صدور و تأثیرگذاری بر کشورهای دیگر است.
یکی از مهمترین مؤلفههایی که تمدن کشورهای غربی را به تمدن مهاجم، و تمدنهای سایر کشورها را تأثیرپذیر و منفعل میکند، همین توجه به موضوع سبک زندگی در تمامی شئون است.
شاید برخی معتقد باشند برنامههای وزینی که در راستای تحکیم خانواده، فرهنگ بومی و ارزشهای جامعه ما منتشر میشود، بدون اینکه این نام را یدک بکشند، همین کارکرد را دارند. اما واقعیت این است که تنها نگاه جدی و منسجم به این موضوع بهعنوان یک «مسئله فرا راهبردی مستقل»، موجب انسجامبخشی و جهتگیری ظرفیتها و منابع به این سمت و بالندگی فرهنگی و تمدنی کشور خواهد شد، نه نگاه حاشیهای، پراکنده و جزیرهای. در ادامه به یک نمونه اشاره میشود.
+ بیشتر ببینید: به احترام "حقیقت کوروش" نه "کوروش پهلوی"
یک نمونه؛ توجه به Lifestyle در رسانههای غربی
بهعنوان نمونه درحالی که تقریباً هیچیک از رسانههای کشور به سبک زندگی به عنوان حوزهای مستقل نمیپردازند، مراجعه به رسانههای پیشتاز دنیا نشان میدهد، یکی از بخشهای اصلی این رسانهها را گروه «Lifestyle» تشکیل میدهد. موضوع سلبریتیها، سلامت و درمان، غذا و نوشیدنی، مسافرت، تفریح، طبیعت، خانواده، عشق و سکس، باروری، آشپزی، تربیت فرزند، خرید و پول، خانه و باغبانی، لاکچری، زیبایی و مد، و کل موضوعاتی که در موضوع «سبک زندگی» میگنجد را در این بخش در رسانههای غربی میبینید. این توجه ویژه، موجب تأثیرگذاری و دست برتر این رسانهها در این زمینه در تمام دنیا شده است.
تصویر صفحات سبک زندگی در رسانههای مختلف غربی
+ بیشتر ببینید: نمای بکر از استاد مطهری | بنز کلاسیک 230.4 و خانه 460 متری قلهک + تصاویر
** نگاه پیشتاز رهبر انقلاب به موضوع سبک زندگی
در فترت انبوه نهادهای متولی فرهنگ، رهبر انقلاب رأساً به این موضوع پرداختهاند. مهمترین و منسجمترین بیانات ایشان درخصوص لزوم توجه به سبک زندگی، به دیدار با جوانان استان خراسان شمالی در تاریخ 23 مهرماه 1391 باز میگردد.
ایشان در این جلسه در اهمیت توجه به این موضوع فرمودند: یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی، شیوهی زیستن - اینها عبارةٌ اخرای یکدیگر است - این یک بُعد مهم است.
رهبر فرزانه انقلاب افزودند: ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم - که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است - باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئلهی اساسی و مهمی است.
حضرت آیتالله خامنهای با تشریح ارتباط میان سبک زندگی و تمدن اسلامی خاطرنشان کردند: ما اگر پیشرفت همهجانبه را به معنای تمدنسازی نوین اسلامی بگیریم - بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه درستی است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.
ایشان افزودند: آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بینالمللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشتهایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم در زمینهی سیاست، هم در زمینه مسائل علمی، هم در زمینه مسائل اجتماعی، هم در زمینه اختراعات - که شما حالا اینجا نمونهاش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند - و از این قبیل، الی ماشاءاللّه در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علیرغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.
رهبر معظم انقلاب در ادامه به وجه حقیقی و اصلی تمدن پرداختند و تأکید کردند: اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه با اشاره به فرهنگ و سبک زندگی منحط غربی تصریح کردند: فرهنگ غربی فقط هواپیما و وسائل آسایش زندگی و وسائل سرعت و سهولت نیست؛ اینها ظواهر فرهنگ غربی است، که تعیینکننده نیست؛ باطن فرهنگ غربی عبارت است از همان سبک زندگی مادیِ شهوتآلودِ گناهآلودِ هویتزدا و ضد معنویت و دشمن معنویت. شرط رسیدن به تمدن اسلامیِ نوین در درجه اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سالهای متمادی، یک چیزهائی را عادت کردهایم تقلید کنیم.
ایشان در خاتمه افزودند: بنده طرفدار این نیستم که حالا در مورد لباس، در مورد مسکن، در مورد سایر چیزها، یکباره یک حرکت جمعی و عمومی انجام بگیرد؛ نه، این کارها باید بتدریج انجام بگیرد؛ دستوری هم نیست؛ اینها فرهنگسازی لازم دارد. همان طور که گفتم، کار نخبگان است، کار فرهنگسازان است. و شما جوانها باید خودتان را برای این آماده کنید؛ این، رسالت اصلی است.
* عبدالرضا طالقانی، پژوهشگر مؤسسه احیاگران تمدن فاخر
انتهای پیام/*