«تولد اروپا»؛ ژاك لوگوف؛ ترجمه‌ی احد علیقلیان؛ مینوی خرد چگونه هویت اروپایی از دل تحجر سیاه قرون وسطایی شکوفا شد؟

حمیدرضا امید‌ی‌سرور،   3960727190 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

بی‌تردید مطالعه تاریخ اروپا، چگونگی تولد و روند بالندگی آن، نقش بسیار مهمی در درک تعصب پیشینیان و انعطاف امروزیان در این گستره جغرافیایی بازی می‌کند

چگونه هویت اروپایی از دل تحجر سیاه قرون وسطایی شکوفا شد؟

«تولد اروپا»

نویسنده: ژاك لوگوف

مترجم: احد عليقليان

ناشر:مینوی‌خرد، چاپ اول 1395

348 صفحه 27000 تومان


****

در یک سده گذشته، دوبار مردم اروپا چنان به جنگ و قتل و عام یکدیگر برخاستند که تاریخ مشابه‌اش را به یاد نداشت.  جنگ جهانی اول و دوم، هم از خونبارترین جنگ‌های بشری بود و هم به دلیل سلاح‌های تخریب کننده کشتار جمعی مورد استفاده توسط دول درگیر در این مخاصمه، از شهرهای بزرگ، ویرانه‌هایی عظیم بدل ساخت. اگر در آن هنگامه کسی سخن از اتحاد کشورهای اروپا می‌گفت، جز پوزخند، عایدی برایش نداشت. اما بر اروپا چه گذشته بود که روزگاری ساکنانش چنان به روی هم آتش گشوده بوده‌اند و روزگاری دیگر سودای اتحادی در سر می پروراندند که با اندیشه‌های افراطی ناسیونالیستی در تقابل قرار داشت.

بی‌تردید مطالعه تاریخ اروپا، چگونگی تولد و روند بالندگی آن، نقش بسیار مهمی در درک تعصب پیشینیان و انعطاف امروزیان در این گستره جغرافیایی بازی می‌کند. ژاک لوگوف فرانسوی، تاریخ‌دانی است نامدار و صاحب نظریاتی در خور اعتنا در زمینه تاریخ اروپا و به ویژه روزگار قرون وسطی که تخصص اصلی او محسوب می‌شود. عمق پژوهش‌ها و دقت نظراتش در این زمینه چنان بوده که با وجود بدعت نظریاتش، دیدگاه‌های بسیاری از صاحب نظران را دگرگون ساخته است.

لوگوف در کتاب «تولد اروپا»، به روایت رویدادها و بیان نگره‌هایی می‌پردازد که نقشی حیاتی در شکل‌گیری قرون وسطی داشته‌اند.او بر این باور است آنچه امروزه ما اروپا می‌نامیم، برخاسته از نهادهای حاکم در قرون وسطی و رویکردهایی است که آنها برای تسلط بر مردم بکار گرفتند. از دل چنین سازوکاری گزاره‌هایی همچون جامعه مسیحی، حوزه‌های عمومی، آیین ازدواج و... بیرون آمده و تداوم یافته و گسترش پیدا کردند.

لوگوف از جمله شاخص‌ترین چهره‌های تاریخ پژوهی است که به مکتب یا جنبش آنال معروف شده‌اند. این جنبش در واکنش به تاریخ‌نگاری سنتی در فرانسه شکل گرفته است و شاخصه‌های علمی آن به صورت کلی از این قرار است: «ضرورت به کار گیری نظریه هدایت کننده در پژوهش تاریخی، تکثر روش‌ها و موضوعات مورد بررسی، ترکیب دستاوردهای علوم انسانی در شاخه‌های گوناگون آنال، تاثیر پذیری از متفکران گوناگون در حوزه های نظری مختلف از جمله فوکو و استروس، علاقه‌مندی به تاریخ خرد و بالاخره عمل گرایی و تعهد اجتماعی نسبت به جامعه معاصر مورخ.»

نمود پاره‌ای از این شاخصه‌ها را به روشنی در شیوه نگاه و تحلیل‌های تاریخی ارائه شده در اثر حاضر می‌توان مشاهده کرد. خاصه در استفاده از نظریه‌های هدایت کننده در پژوهش تاریخی که در اینجا به صورت نقش نهادها و رویکردهای سیاسی و اجتماعیِ قرون وسطی در شکل گیری اروپا برجسته شده است.

ژان لوگوف علاوه بر نگارش کتاب حاضر که تخصص ویژه او محسوب می‌شود، ویراستار کل مجموعه‌ای است که اثر حاضر نیز یکی از کتاب‌های آن است. لوگوف در پیشگفتاری که در جایگاه ویراستار این مجموعه نوشته اشاره دارد : « كتاب‌هایی كه در چارچوب اين مجموعه منتشر می‌شوند به قلم مورخان برجسته‌ای به نگارش در آمده‌اند كه البته همگی اروپایی نيستند. اينان جنبه‌های مهم تاريخ اروپا را در هر حوزه، از سياست و اقتصاد گرفته تا علوم اجتماعی و امور دينی و فرهنگی، بررسی می‌كنند و در اين راه از سنت ديرپای تاريخ‌نگاری‌ای بهره می‌گيرند كه به هرودوت می‌رسد. به‌علاوه از مفاهيم و انديشه‌هایی بهره می‌جويند كه در دهه‌های اخير پژوهش تاريخی را دگرگون ساخته‌اند.»

نشر مینوی خرد که انتشار دیگر کتاب‌های این مجموعه را در برنامه دارد، پیش از این، کتاب بسیار خواندنی «تاریخ تحریف شده اروپا» اثر خوسپ مونتانا را نیز منتشر کرده بود که اولین جلد از این مجموعه، با عنوان «شکل گیری اروپا» محسوب می‌شد.

لوگوف می‌نویسد که در سال‌های ۳- ۲۰۰۲ وقتی قرار شد پول واحد اروپایی در اتحادیه اروپا در حال گسترش ، به جریان بیافتد؛ ایده نگارش کتاب «تولد اروپا» به ذهن او خطور کرده است. اروپا درحال اتحاد بود و این محدود به کشورهای توسعه‌ یافته اروپای غربی نبود، بلکه همه کشورهای اروپایی را شامل می‌شد، حتی کشورهای تازه استقلال یافته از بند مارکسیسم اروپای شرقی را هم در بر‌می‌گرفت. لوگوف نتیجه می‌گیرد که اتحادیه اروپا نه یک اتحادیه اقتصادی بلکه یک اتحادیه هویتی است. محور پیوستن به آن، اروپایی بودن است. در این کتاب لوگوف به ما نشان می‌دهد تا چه حد هویت اروپا و همچنین روحیات و خصلت‌های ساکنانش ریشه در ویژگی‌ها و اوضاع و احوال قرون وسطی دارد.

تولد اروپا در شش فصل نوشته شده است، البته این شش فصل با یک پیشگفتار که به طور موجز دوران پیش از قرون وسطی را مرور می‌کند، آغاز می‌شود و پس از پایان فصل ششم با صفحاتی که به نتیجه‌گیری اختصاص یافته به پایان می‌رسد. عناوین فصول مختلف کتاب بدین قرارند:

شکل‌گیری اروپا (سده چهارم تا هشتم) ؛ اروپای نارس؛ دنیای کارولنژی (سده هشتم تا دهم)؛ اروپای فئودالی (سده‌های یازدهم و دوازدهم)؛ اروپای زیبای شهر‌ها و دانشگاها (سده سیزدهم) و خزان قرون وسطی و یا بهارعصر جدید.

تولد اروپا علاوه بر کتابشناسی و نمایه، از گاهشمار مهمترین رخدادهای اروپا از اواخر سده سوم میلادی تا پایان سده چهادهم میلادی برخوردار است، همچنین نقشه‌هایی به ابتدای کتاب پیوست شده که در درک بهتر موقعیت جغرافیایی اروپای آن روزگار سودمند است.

در دو فصل آغازین کتاب، لوگوف به روند مسیحی شدن اروپا و پیامدهای آن مانند حکومت مردان کلیسا و ساختار حکومت‌های اسقفی می‌پردازد. در همین رهگذر تضادهای دنیای مسیحی و جهان اسلام و دنیای کارولنژی را مورد توجه قرار داده است. در فصل سوم، جهان وارد هزاره دوم می‌شود، چنانکه لوگوف نشان می‌دهد، بخش اعظم آنچه هویت اروپایی نامیده می شود، در این دوره تکوین یافته و تثبیت می شود.  

فصل چهارم که به سده‌های ۱۱ و ۱۲ می‌پردازد، با پیشرفت‌های کشاورزی آغاز می‌شود که در تقویت ساختار فئودالی اروپا بی‌تاثیر نیست. این بخش با اشاراتی به جنگ‌های صلیبی پایان می‌یابد. فصل پنجم یکی از کلیدی‌ترین فصول کتاب است، چرا که در این فصل پیشرفت‌های تمدن اروپایی با گسترش شهرنشینی و تکوین مفهوم حق شهروندی، پیشرفت بازرگانی در آلمان و ایتالیا، شکوفایی مدارس و دانشگاه‌ها و مراکز علمی و در نهایت فرقه‌های پارسایی مسیحی مطرح می‌شوند. فصل ششم سده سیزدهم را در بر می‌گیرد که با گرسنگی و جنگ و طاعون آغاز می‌شود.خیزش دهقانان، شورش شهر‌نشینان، طومار اصحاب کلیسا را در هم می‌پیچد. با از بین رفتن وحدت میان کلیسا، مردم ستم کشیده احساس سربلندی و غرور می‌کنند. احساسات ناسیونالیستی سربرآورده و روزگار شکوفایی آغاز می‌شود. در دورانی که اندیشه از بند سیاه تحجر رهایی یافته، صنعت چاپ نیز از راه می‌رسد تا پاسخگوی خوراکی باشد که از این پس فکر و روح آدمیان طلب می‌کند چراکه عصری پایان یافته و عصری نو از راه رسیده است.

 

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                              

دیدگاه کاربران

ناشناس۱۲۵۶۱۵۱۸:۱۷:۵۱ ۱۳۹۶/۷/۲۷
البته این تحجری که میگین , 2400 سال پیش افلاطون و فلسفه داشت
سلام۱۲۵۶۹۱۲۱:۵۳:۵۴ ۱۳۹۶/۷/۲۷
افلاطون و فلسفه تماما منشا شرقی داشتند. جتی بعضی از مورخان فلسفه این اقدام اروپایی ها را "میراث ربوده شده" میدانند اکثر دانشمندانی که به یونان نسبت داده می شوند برای محدوده ی آسیای صغیر هستند. که بیشتر از آنکه اروپایی باشند شرقی هستند. به عنوان مثال می توان به فیثاغورث اشاره کرد و حتی فلوطین! در یک قسمت کوتاهی از تاریخ این دانشمندان در یونان دور هم جمع شده اند. اتفاقا تحجر اروپا را در همین دوره ی کوتاه و در زمان اعدام سقراط به خاطر یکتاپرستی می توان دید. برای این که میراث اروپا را ببینید به تعداد کشته شدگان در جنگ ها از زمان قدرت گرفتنشان نگاه کنید. هر گاه چه یونان چه روم چه اسپانیا و پرتغال و چه آلمان و انگلیس قدرت گرفته اند به اندازه ی تمام جنگ های قبلی کشته اند! بعد هم آمریکا را ساختند که تمام تاریخش در حال جنگ و کشتار است.
ناشناس۱۲۵۶۲۶۱۹:۰۲:۴۷ ۱۳۹۶/۷/۲۷
یک بحث مهمی بود مبنی براینکه آیا نهادهای عمومی باعث پیشرفت اروپا شدند ؟ جواب اینطور بدست آمده که اکثریت مطلق پیشرفت های فنی و فرهنگی مرهون تلاش های فردی خارج از سیستم بوده است ، یعنی از گالیله و نیوتون تا ایدسون و بیل گیتس و ایلان ماسک همگی خارج از سیستم بوده اند ، حتی دانشگاه سنتی نیز قادر به تربیت این افراد نبوده اند ، یعنی گیس و استیو جابز که شکوفایی را در ترک تحصیل می دیدند ، نیوتون هم که فراتر از دانشگاههای آن زمان در خلوت خود علم را به جلو می برد .
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  3. برخورد محترمانه پلیس با یک خانم برای اعمال قانون و توقیف خودرو

  4. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  5. وحدت ملی با وعده صادق

  6. کمی دیر نیست؟

  7. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  8. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  9. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  10. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  11. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  12. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  13. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  14. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  15. موجرانی که اجاره بهای زیادی بگیرند، جریمه می‌شوند

  16. حمایت افکار عمومی ایران از حمله به اسرائیل

  17. هیچ گاه اعتراف نمی کند، چون...

  18. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  19. گانتس: زمان، مکان و شیوه پاسخ به ایران را خودمان تعیین می‌کنیم

  20. خاتمی: پاسخ ايران به جنايت اسرائيل مدبّرانه، شجاعانه، منطقی و قانونی بود

  21. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  22. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  23. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  24. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  25. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

آخرین عناوین