سهراب سلیمی: آبرویم در خطر است

گروه فرهنگی الف،   3960723166

نمایش «بوی خواب» به کارگردانی سهراب سلیمی و نویسندگی محمد چرمشیر که بازخوانی نمایش‌نامه «آرامش از نوعی دیگر» نوشته تام استوپارد و ترجمه هوشنگ حسامی است از هفته اول آبان هر شب در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.

سهراب سلیمی: آبرویم در خطر است

در این نمایش مسعود دلخواه، شهره سلطانی و قاسم زارع به ایفای نقش می‌پردازند. همچنین طراحی لباس این نمایش برعهده ادنا زینلیان است و رضا مهدی‌زاده طراحی صحنه و ابراهیم اثباتی آهنگ‌ساز این نمایش هستند. گروهش حرفه‌ای است و او خود را متعهد کرده که هیچ‌یک از این عوامل به‌لحاظ مالی دچار رنجش نشوند؛ چون اینها را همکاران دیروز خود می‌داند که اینک در کنارش قرار گرفته‌اند.


‌ شنیده‌ها دال بر این است که در آستانه اجرای نمایش بوی خواب دچار مشکل مالی شده‌اید، مسئله‌تان چیست؟
واقعیت این است که دو هفته به زمان اجرای این نمایش باقی‌ مانده و شرایطی که طراح صحنه، لباس و آهنگ‌ساز و بسیاری دیگر از امکانات لازم و آکسسوار نیازمند به کمک هزینه اولیه دارد، می‌پذیرم که تعهدات مرکز هنرهای نمایشی همچنان دارد روزافزون می‌شود و می‌فهمم که بودجه‌ها بسیار بسیار کم است. در زمینه کارهای فرهنگی و به‌ویژه تئاتر، برای اینکه این بحث طولانی شده است، در نهایت وقتی کاری در یک مجموعه دولتی قرار است اجرا بشود، قطعا باید پیش‌بینی شده باشد که نسبت به زمانی که در نظر گرفته شده، کمک‌هزینه اولیه‌ای برای آن باید در نظر گرفته بشود. من تا این لحظه، دست به دامان آقای امرآبادی مدیر تیوال شدم که به‌عنوان قرض از ایشان پولی را گرفته و به دوستانم در امور صحنه، لباس، آکسسوار، موسیقی و... پرداخت کنم.


‌ حالا این رقم اولیه چقدر است و چرا در اختیارتان قرار نگرفته؟
١٠ ‌میلیون تومان... اینها برای بخش فنی صحنه لازم است و عوامل فنی سخت تحت فشار صحنه و برای ساخت‌وساز دکور و دوخت‌و‌دوز لباس و آهنگ‌سازی و اصلاح آن در استودیو و مانند اینها باید به موقع انجام بشود. من بر حسب یک اصولی که باید انجام بشود و نشد باید سکته می‌کردم؛ چون زیر فشار بودم و حالا توانسته‌ام با رایزنی خودم این پول را از این شخص محترم قرض بگیرم. برای اینکه آبرویم در خطر است و بیشتر از این نمی‌توانم تحت فشار همکارانم باشد. شخص کارگردان مسئولیت دارد و باید در قبال مخاطب پاسخ‌گو باشد و حداقل باید ٨٠ تا ٩٠ درصد کارم معطوف به این جلب توجه بشود و به جنبه‌های کیفی و زیبایی کارم مشغول باشم؛ الان برعکس شده و بیشتر وقتم معطوف به این حواشی شده است.


‌ آیا قبل از بحث خصوصی‌شدن حمایت‌های مادی و معنوی از جانب بخش دولتی طبق روالی پیش می‌رفت یا آن‌موقع هم این مشکلات بود؟
در آخرین پروژه‌ام، «عشق لرزه»، قراردادی با من بسته شد و درست بلافاصله با شروع نمایش اولین کمک هزینه را برای راه‌اندازی همین نیازهای اولیه بخش فنی به ما دادند و حتی تا حدودی من توانستم پیش‌پرداخت کمی را به بازیگرها بپردازم و آنها را نسبت به قراردادی که با من دارند، متعهد کنم. پیشنیه من در هر کاری با قرارداد بوده و در هیچ کاری پیش نیامده که یک نفر بگوید سلیمی دیناری را جابه‌جا کرده است و همه‌چیز طبق قرارداد پیش رفته؛ ولی الان کف و سقفی برای بستن قرارداد پیش رویم نیست.
‌ شما به دعوت تئاتر شهر و مرکز آمده‌اید؟
بله.
‌ این دعوت چگونه انجام شده است؟
 سال ٨٩ نمایش‌نامه «جنایت در تئاتر بلوار» (فردیک در تئاتر بلوار) نوشته ایمانوئل اشمیت و ترجمه هایده حائری را به مرکز ارائه کردم که در زمان پارسایی قرار بود خرداد ماه همان سال در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا بشود اما بعد او رفت و حسین مسافرآستانه آمد که گفت بگذار برنامه‌ام را ببینم و بعد به خانم مقتدی واگذار شد و او هم در تئاتر شهر شورایی تشکیل داد که گفتند، این کار را بگذاریم کنار و من در کل گفتم دیگر کار نمی‌کنم. امروز هم همین نمایش‌نامه را پیشنهاد کردم اما گفتند این متن هزینه‌بر است و بعد به بوی خواب رسیدیم استقبال کردند و خشنود بودند که کار بکنم ولی ظاهرا آمار مطرح است تا کیفیت و حداقل نگاه من به مسئله این است.


‌ در بخش خصوصی هم در این چند سال کار کرده‌اید. برداشت‌تان از این وضعیت چیست ؛ آیا نظر و خواست کارگردان و گروه برآورده می‌شود؟
من در این فاصله دو پروژه را کار کردم. یکی به نام اریحا در قم برای مؤسسه فرهنگی که از مرحله آموزش تا تمرین و بعد اجرا بود که این مؤسسه نه‌تنها تعهداتش را انجام نداد بلکه یک مقدار بی‌اخلاقی هم کرد و اگر مرکز و آقای شفیعی آن حداقل را به من نمی‌دادند، حتما درباره تعهداتم به همکارانم بی‌اعتبار می‌شدم. همچنین یک پروژه هم به نام وانیک در تالار باران تجربه کردم که متأسفانه این هم به‌لحاظ اقتصادی شکست خورد و اگر باز کمک شفیعی نبود، حتما باز هم در بین دوستانم بی‌اعتبار می‌شدم. درحالی‌که ما فقط یک اندوخته اندک از محل فروش داشتیم و این در حالی است که با تهیه‌کننده کار یک قرارداد داشتیم.


‌ یعنی به آن قرارداد عمل نشد؟
نه!


‌ با توجه به آن اتفاقات با چه انتظاراتی به سمت تئاتر دولتی آمده‌اید؟
شرح وظایف تئاتر دولتی مشخص است یا در نهایت کارش حمایت‌کردن است و در این حمایت‌کردن، بهترین کارهای دنیا نیز همیشه در همین تئاترهای دولتی رقم می‌خورد. نمونه‌سازی‌ها براساس آن پیشنهادهایی است که هنرمندان به تئاترهای دولتی می‌دهند و در روند تولیدات هنری بسیار تأثیرگذار هستند و فرهنگ‌سازی می‌کنند. اما در ایران در عمل این قضیه دارد به مرور کم‌رنگ می‌شود. مسئولیت‌های دولتی کم و کمتر و رقم‌های حمایتی بسیار ناچیز می‌شود و بعد هم آنچه باقی می‌ماند به‌واقع شرایط تکثیرشدن مطرح است تا اینکه تأثیرگذاری به لحاظ محتوا، شکل و آن نمونه‌سازی مطرح باشد. تئاتر دولتی گاهی از گروه‌هایی به صورت تعریف‌شده حمایت می‌کند و باید همه نیازهایشان برآورده شود و کارگردان باید با حفظ امنیت بیاید و فقط کارش را انجام دهد. تا این لحظه نمونه‌ای وجود ندارد و نمی‌دانم بازیگرانم بنابر چه قراردادی نسبت به من متعهد شده‌اند و الان همه این دوستان اخلاقا در کنارم قرار گرفته‌اند. این تعریف خدشه‌دار شده و تیپ‌های قرارداد از بین رفته است.


‌ در کانادا هم امسال تجربه‌ای داشته‌اید، در آنجا دولت چگونه حضوری در انجام هر تئاتر دارد؟
پیش از نوروز دو دوستم که مقیم بریتیش کلمبیا هستند، از من دعوت کردند ضمن رفتن به آنجا برای دیدن پسرم، کاری هم انجام دهم. این دعوت صوری نبود بلکه بنابر شناختی که از آنجا داشتند، آن را انجام دادند و در ماهی که در اختیار آنها بودم، قرار شد نمایش‌نامه خلوتگاه نوشته محمد چرمشیر را انجام دهیم که در سال ٧٤ نوشته شده که تاکنون چاپ و اجرا نشده بود. وقتی وارد شدم، محل تمرین و اجرایم مشخص بود، مبلغی که باید می‌پرداختند و جای اسکان و پذیرایی مشخص بود و هیچ دغدغه‌ای جز کارکردن نداشتم که اتفاقا در یک تئاتر دولتی به نام سنتیال‌وست ونکوور اجرا شد. امکانات سالن در حد یکی از بالقوه‌ترین سالن‌های آنجا بود. در آنجا همه‌چیز تعریف‌شده است و بعد از انجام کار دستمزدم را در پاکت گذاشتند و برای خوش‌آمدن از این کار، میهمانی‌اي برگزار نشد و به‌همین‌دلیل اسفندماه برای پروژه دیگری نیز دعوت شده‌ام.

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  5. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  6. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  7. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  8. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  9. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  10. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  11. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  12. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  13. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  14. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  15. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  16. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  17. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  18. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  19. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  20. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  21. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  22. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  23. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  24. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  25. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

آخرین عناوین