به گزارش تسنیم به نقل از «نشنال»، «اشرف غنی» رئیسجمهور افغانستان اخیرا در مصاحبه با «بی بی سی» گفت که روند صلح دولت کلمبیا و با مخالفان مسلح آن کشور حاوی درسهایی برای افغانستان بود و اظهار داشت که وی به کمتر از «توافق صلح با طالبان» قانع نیست.
گفتنی است که سال گذشته طولانیترین جنگ در قاره آمریکا پس از 52 سال و با بیش از 200 هزار کشته پایان یافت. هزاران نفر از مخالفان مسلح «نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا» موسوم به «فارک» با کمک دولت و ساخت مسکن برای آنان به عنوان شهروند به جامعه بازگشتند.
برای بسیاری از این جنگجویان این اولین باری بود که پس از سالها زندگی و چادر زدن در جنگل طعم زندگی شهری را چشیدند؛ این همچنین اولین آزمون برای ایجاد صلح برای مردم کلمبیا نیز محسوب میشد، با این حال این روند هنوز ادامه دارد.
اگرچه نبرد مخالفان مسلح علیه دولت افغانستان به اندازه شبهنظامیان کلمبیایی علیه دولت خود زمان نبرده است و از لحاظ ایدئولوژیک نیز با برخی از مخالفان مسلح از جمله طالبان مانند فارک بخشی از یک شور انقلابی نبود که در تمام قاره گسترش پیدا کند، ولی با این حال تشابهاتی بین دو کشور وجود دارد.
شباهتهای میان این کشورها به ویژه در صنعت مواد مخدر پر رونق مدتهاست که مورد توجه قرار گرفته است و از سوی دیگر نیز 10 سال پیش آمریکا نیروهای پلیس افغان را برای آموزش در زمینه مبارزه با مواد مخدر به کلمبیا اعزام میکرد.
با این حال، اگرچه اکنون آتشبس و صلحی ناپایدار برقرار است، اما افغانستان با رسیدن و دستیابی به صلح بسیار فاصله دارد.
صلح در افغانستان به چه چیزی بستگی دارد؟
فرمانده ارشد نظامی آمریکا در افغانستان اخیرا بخشی از استراتژی جدید ترامپ را فاش کرد که بر اساس آن حملات هوایی علیه طالبان تشدید میشود.
ژنرال «جان نیکلسون» فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان در مراسم تحویل بالگردهای بلک هاوک به نیروی هوایی افغانستان تصریح کرد که این طرح به افزایش 3 برابری قابلیت نیروهای هوایی افغانستان در 5 سال آینده (توسط 159 بالگرد بلک هاوک و دیگر هواپیماهای آمریکایی) و افزایش 2 برابری نیروهای ویژه افغان وابسته است.
در حالی که ژنرال نیکلسون از این اقدامات سخت علیه طالبان صحبت میکند، «اشرف غنی» رئیسجمهور افغانستان در ادامه تاکید میکند که «دولت دست خود را برای صلح دراز کرده است».
به گفته «ادوارد لاتواک» مشاور و استراتژیست آمریکایی، جنگها هدفی دارند و آن را تحقق و ایجاد صلح دانست.
لاتواک که در زمان فعالیت کاری خود نقش مشاوره در دولتهای مختلفی را بر عهده داشت و کتاب وی با عنوان «استراتژی: منطق جنگ و صلح» به عنوان منبع آموزشی در دانشکدههای نظامی تدریس میشود میگوید: بحرانهای نظامی زمانی پایان مییابند که یک طرف پیروز میشود و یا دو طرف که در وضعیت و قدرت برابری قرار دارند و از ادامه جنگ خسته شدهاند.
بنابراین آتشبسی که توسط سازمان ملل و یا قدرت بزرگ دیگری ایجاد شود به دو طرف این فرصت را میدهد که تجدید قوا کرده و در آینده به جنگ ادامه دهند.
با این حال، افغانستان باید در شرایط خوبی برای آغاز برنامهای برای پایان دادن به درگیریها و صلح پایدار داشته باشد همچنین اگر نظامیان افغان بویژه نیروی هوایی افغانستان تقویت شود شاید امید پیروزی طالبان در میدانهای نبرد کاهش یابد.
اما با این وجود کاهش روحیه طالبان برای رسیدن به پیروزی برای ایجاد صلح پایدار در افغانستان کافی نیست در حالی که افغانستان و پاکستان مرزهای طولانی و مشترک دارند.
«راجیو دوگرا» دیپلمات ارشد هندی در کتاب خود با عنوان «نفرین دیورند: خطی در میان قلب پتانها» به آن اشاره کرده است. «خط دیورند» اقوام، قبایل و خانوادهها را از یکدیگر جدا کرده و بحران افغانستان به این کشور محدود نمیشود که این اوضاع را پیچیدهتر میکند.
ایجاد صلح نیازمند تغییرات اجتماعی است که آن خود مستلزم زمان، صبر و تمایل به ایجاد اقدامات جدید و اعتماد بسیار است.