چند روزی است که مصاحبه دستیار ویژه ی اقتصادی رئیس جمهوری ایران در خصوص وجود ابر چالشها در کشور توجه محافل و افکار عمومی را به خود جلب نموده است . این هشدارها از آنجهت مهم هستند که از زبان مقام مسئول و آشنا به موضوعات اقتصادی مطرح میشود . موضوع مهمتر ، نگاه ویژه به زمان طرح موضوع و جایگاه آن است . سوال جدی اینست که خواستگاه مشکلات موجود ، کجا و روشهای مقابله با آن چیست .
آیا ابر چالشها صرفا" در همین چند موضوع خلاصه میشود و یا موضوعات دیگری هم در پیوست آن قابل طرح است . آیا با تلاش مجددانه برای رفع مشکلات نسبی درپروسه زمانی مورد قبول در تراز حل مشکلات موارد مطروحه ، میتوان آثار ایجاد بهبود در وضعیت و مشاهده ملموس آنرا تصور نمود .
نظری گذرا بر رخداد پدیدههای مهم موجود در کشور، صلب شدن ماهیت آنها در گذر زمان و نیز معضل انگاری آزار دهنده آنها در پروسه فرآیندی ، نشانگر آنست که ابر چالشهای مطرح شده در کنار سایر موضوعات ریز و درشت مغفول ، از علت العللی ناشی میشوند که همواره دربازه زمانی قابل ملاحظه ،علیرغم هشدار کارشناسان مورد بی توجهی و بی مهری مسئولین قرار گرفته است .
این علل که کاملا" وابسته به نبودجریان مستمر برنامه ریزی عملیاتی کلان و پایش آن و نیز فقدان گردش نخبگان در سیستم مدیریتی کشور میباشد ، زمانی به رخداد مثبتی در خلاف جهت مسیر در روند رو به تزاید و بحرانی ابر چالشها تبدیل خواهد شد که چارچوب نظام شایسته سالاری متکی بر رفتار حرفه ای ارکان مدیریت در نظام ارزشیابی صحیح از یک سو و برخورد موثر همه جانبه با عوامل مزاحم در چرخه معیوب منافع گروهای کوچک و بزرگ قدرتهای اقتصادی و سیاسی تاثیر گذارو وابسته به رانت قدرت از سوی دیگر، باز تعریف شود .
طراحی و اجرای این مهم ، بلا شک از عهده کسانی بر میآید که علاوه بر بهره مندی از دانش و تجربه مدیریتی قابل استناد در مقیاس ملی و بین المللی، از پشتوانه حمایتی لازم در سطوح مدیریت کلان اقتصادی کشور برخوردار بوده ، با برخورداری از اطاق فرماندهی با فرماندهانی مجرب ، مقتدر و بلامنازع در صحنه مدیریت اقتصادی کشور ، صحنه کشور رابا ترغیب و تهییج کلیه عوامل خرد و کلان اقتصادی با تدوین برنامهها وعملیاتی کردن فرایندها ، هدایت نمایند .
تجربه چند دهه ساله گذشته همواره موید برآن بوده است که علیرغم سختیها و محدودیتها ، اتخاذ سیاستهای مدبرانه ، جامع و بلامنازع در موضوعات اساسی و کلیدی در مقیاس ملی و بین المللی و نیز ایجاد فرماندهی متمرکز با خواستگاه واحد در تصمیم گیریها علیرغم اختلاف دیدگاهها ، علاوه بر دستیابی به موفقیتهای بزرگ و تاثیر گذار ، همواره شگفتی ساز بوده است .
شعار اقتصاد مقاومتی با محتوای برنامه عملیاتی جامع و هدفمند ، در تراز استحکام بخشی به ساختار اقتصادی کشور و با رویکرد تغییر ، تحول و توسعه زیر ساختی ، شعاری با دیدگاه عالمانه و مفروض به ادامه سختیها و محدودیتهایی است که در چارچوب دشمنی نظام استکبار ، به منظور پیش گیری از آسیبهایی است که در صورت عدم توجه برنامه ای در سطح ملی وبا گذر زمان نچندان طولانی ، تبدیل به سونامی خواهد شد که حتی مدیریت زبده کشور از مهار بحران آن عاجز خواهد بود .
تاریخ کشور ما گواه براین مدعاست که بحرانهای سخت با تکانههای عمیق ، پیکر اقتصادی ایران را بارها در معرض حوادث و آزمایشهای سخت قرار داده و هر بار مردم شریف ایران ومسئولین در مواجه با آن بارسنگینی از فشار را تحمل و سربلند از فراز و فرود آن راهی به روشنی آینده فراهم نمودند . امروز هم مردم و مسئولین کشور این مخاطرات را میشناسند و خطرات را همواره احساس مینمایند و با هدف گذاری دقیق اقتصادی از سوی نخبگان مشروط به ترسیم آینده ای روشن و بالنده ، حاضر به همکاریهای موثر هستند .
ایجاد انسجام در تلاش ملی ، یکپارچه سازی فکری و اطمینان بخشی به ظرفیت موجود از سوی آحاد ملت که مستلزم فرهنگ سازی و تولید برنامه مشرکتی در سطح ملی است میتواند یکی از مهمترین ارکان ضعف کشور را برطرف و قدرت ناشی از برآیند سهم مشارکتی را به توانمندسازی اقتصادی مبدل و قدرت متاثر از آنرا همچون سایر پدیدههای شگفتی ساز، به رخ جهانیان بکشد.
تولید اورانیم 20 درصد در چرخه تولید طراحیهای دانش بنیان در خواستگاه ملی با اصل همگرایی فکری مدیران کشور ، تولید سلولهای بنیادی ، سرعت قابل ملاحظه در تولید دانش و فن آوری ، دسترسی به فن آوریهای شگفت انگیز در صنایع نظامی و هوا فضا ، بومی سازی تکنولوژی تولید بسیاری ازداروها با فرآیند پیچیده ، قدرت چانه زنی با قدرتهای بزرگ ، نفوذ معنوی و استراتژیک در منطقه بحران زده خاورمیانه و برخی از کشورهای دنیا ، نقش گرفتن و نقش پذیری ایران درمجامع منطقه ای و بین المللی ، خود گواه بر این مدعاست که خواستگاه عملکردی ایران علیرغم اختلاف نظرها، هر گاه در موضوعات ملی و بین المللی مبتنی بر اراده موثر و فرماندهی واحد قرارگرفته وعملیات اجرایی آن با چینش صحیح در زمان مناسب تحقق یابد ، نتیجهی قابل قبولی بدست خواهد آمد که تحسین برانگیز بودن و شگرف شدن آن ، از لوازم قطعی عملکردی آن خواهد بود .
این تجربه که حاصل سالها ممارست در عرصه توامان مدیریت و بهکارگیری مستمردانش در عرصه پدیده های ضرورت محور میباشد ، میتواند در عرصه کارزار ابرچالشهای گفته و ناگفته اقتصادی ، اجتماعی و محیط زیست بکار گرفته شود .
به نظر میرسد در مرحله نخست ، ترغیب مسئولین نظام به برپایی و ایجاد ساختاری منسجم برای طراحی اطاق فرماندهی بلا منازع اقتصادی با حضورمدیران توانمند عملیاتی به همراه دستور کار برنامه عملیاتی و فارغ از جناح بندیها و گرایشات غیر حرفه ای ، بتواند در آینده نزدیک همچون سایر پدیدهها ، شگفتی ساز و نوید بخش آینده ای بهتر برای مردمانی از جنس مردم ایران باشد .