فارس: به بهانه هفته دفاع مقدس روایتی از حمیدرضا حاجیبابایی وزیر اسبق آموزش و پرورش درباره برادر شهیدش، علیرضا حاجیبابایی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد:
«حدود نیمه شب بود، ما روی تپه خمپاره مستقر بودیم. بیسیم زدند که برادر حاجیبابایی برای بازدید میآیند.
فکر کردم علیرضا مثل همیشه برای سرکشی میآید. طول کشید تا به ما برسد. راه دور بود.
وقتی آمد با همه سلام و احوالپرسی کرد و مرا کنار کشید و گفت: "راستش آمدم تا با تو خداحافظی کنم، عملیاتی محدود و پاتک به یک مقر عراقی در پیش است. چند ساعت دیگر راه میافتیم سمت تپه مجاهد، فکر کردم شاید دیگر نشود همدیگر را ببینیم، گفتم خداحافظی کنم".
انگار چیزی توی دلم فرو ریخت، معمولاً درباره شهادت خودش حرف نمیزد، گفتم کاش دوربین داشتیم و باهم عکس میگرفتیم. آقای حسنخانی آنجا بود. دوربینش را آورد ما 2 تا نشستیم، اما فیلم دوربین تمام شده بود.
حسنخانی گفت: فیلم آخر رد کرده من برش میگردانم، شاید هم عکس بگیرد اگرچه بعید میدانم".
فیلم دروبین را برگرداند و از ما عکس گرفت. عکس قشنگی شد، هنوز وقتی نگاهش میکنم دلم برای علیرضا و مهربانیاش تنگ میشود، مهربانیای که باعث میشد توی تاریکی شب آن همه راه را بیاید تا با من خداحافظی کند».
از راست معلم شهید سردار علیرضا حاجی بابایی، دکتر حمیدرضا حاجی بابایی