فرهنگ سازی و اعتماد به مردم،‌ زمینه ورود بانوان به ورزشگاه ها

احمد شیرانی تک آبی، گروه تعاملی الف،   3960627116 ۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۹ تکراری یا غیرقابل انتشار
فرهنگ سازی و اعتماد به مردم،‌ زمینه ورود بانوان به ورزشگاه ها

پایان بازی فوتبال ایران و سوریه در مرحله انتخابی جام جهانی، حضور بانوان سوری در ورزشگاه و تجمع بانوان علاقه مند ایرانی پشت درب های بسته بار دیگر بحث ورود بانوان به استادیوم های ورزشی را به سوژه داغ شبکه های اجتماعی و فضای سیاسی، رسانه ای و ورزشی کشور مبدل ساخت.

اما آیا "ورود ممنوع" تنهاترین و بهترین تصمیم ممکن است؟ آیا فضای حاکم بر سکوها و عدول برخی از تماشاگران از دایره اخلاق طی مسابقه فوتبال توجیه مناسبی برای این ممنوعیت است؟ پس وظیفه مسئولین فرهنگی کشور و متولیان دستگاه های عریض و طویل چیست؟ آیا عدم توانایی در بسترسازی چنین موضوعی با شعارهای آرمانگرایانه و اهداف بلند فرهنگی که در فلان سند و بهمان برنامه و چشم انداز ذکر شده است در تعارض نیست؟

دلسوزان و کارشناسان بارها متذکر شده اند که در مباحث ظریف فرهنگی و سیاسی، پاک کردن صورت مسئله بهترین تصمیم نیست بلکه یک پانسمان ناشیانه روی زخم کوچکیست که ممکن است آن را به عفونتی مهلک تبدیل کند. مدیران ما باید بیاموزند که پاک کن را زمین بگذارند و قلم بدست بگیرند. تصمیمات حکیمانه با رویکرد توجه به مصالح عمومی بستر ساز تبدیل تهدید به فرصت و نجات جامعه از دوقطبی های کاذب خودساخته است.

در سال گذشته تقارن بازی فوتبال ایران و کره جنوبی با روز تاسوعا حساسیت ها و واکنش های متفاوتی را به همراه داشت آن زمان نیز طیفی با محوریت انصارحزب الله و حسین الله کرم با ارائه پیشنهادهای شاذی همچون عدم حضور ایران در مسابقه، بازی در زمین بی طرف (کشور ثالث) و حتی برگزاری بازی بدون حضور تماشاگران راه حل های محیرالعقولی را پیشنهاد دادند اما مسابقه با بهترین شرایط برگزار گردید و تهدیدی به نام هتک حرمت عزای حسینی به فرصتی به نام تکثیر و تبلیغ باورهای دینی از دریچه ورزش تبدیل شد. شور حسینی توده های مردم در ورزشگاه موجب شد که روزنامه سعودی ایلاف چاپ عربستان با تیتر راهیابی به جام‌جهانی مهم‌تر از عاشورا نیست. در خصوص این بازی اینگونه بنویسد: "هواداران ایرانی ورزشگاه آزادی را به مکانی مذهبی تبدیل کردند تا جایکه به جای سر دادن شعارهای فوتبالی فریاد یا حسین را سر دادند. آن‌ها پرچم های سیاه در دست داشتند و بعضی هم لباس سیاه پوشیده بودند. هواداران ایرانی به جای آنکه مثل هواداران فوتبال رفتار و شادی کنند آیین دینی و مذهبی خود را در ورزشگاه آزادی به جای آوردند."

در همان ایام نویسنده با انتشار یادداشتی با عنوان "درس بازی ایران و کره؛ به مردم اعتماد کنیم" در سایت خبری تحلیلی الف بر این نکته تاکید کردم که اعتماد به مردم در کنار بسترسازی فرهنگی راهکار عقلانی عبور از برخی از حساسیت های چالش برانگیز است.

اصرار بر تداوم این محدودیت ها هزینه تراشی های بی موردی است که در بازخورد بیرونی، ابعاد مردمسالاری دینی و آزادی های مشروع داخل را با مخاطره جدی مواجه می سازد. این بحث باعث می شود تا جهانیان بواسطه پروپاگندای رسانه ای، به جای اینکه تصورشان از ایران کشوری با نرخ مشارکت سیاسی بالا در جهان باشد کشوری است که با نگاهی بسته زنان را از حقوق اجتماعیشان محروم می کند. تداوم این نگاه موجب شده است که جهانیان بیش از آنکه زنان ایرانی را با نقش پررنگشان در جامعه و حضور تقریبا شصت درصدی در دانشگاه ها بشناسند آن ها را با ممنوعیت ورود به ورزشگاه ها بشناسند. البته قطعا بافت دینی و ملی ایران بگونه ایست که رعایت برخی از موارد، قابل درک و حتی ضروریست اما ورود بانوان به ورزشگاه ها برای دیدن یک مسابقه ورزشی با فراهم نمودن بستر های لازم یک تصمیم منطقی خواهد بود.

در سالیان گذشته به تناوب شاهد حضور کم حاشیه بانوان در مسابقات والیبال بوده ایم و این حضور می تواند تجربه قابل اعتنایی برای بازکردن درب ورزشگاه ها به روی بانوان باشد. از سوی دیگر اصرار برخی از فدراسیون های ورزشی جهان از جمله والیبال مبنی بر الزام حضور زنان در استادیوم و تهدید استفاده از ابزارهایی مانند تعلیق فعالیت ها نشان می دهد در کنار تامین خواست بخشی از جامعه بانوان با یک الزام بین المللی نیز مواجه هستیم.

به یاد بیاوریم که در روزهایی نیز حساسیت های فرهنگی پر رنگی در خصوص نفس ورزش بانوان وجود داشت اما امروز در نقطه ای قرار گرفته ایم که ورزش بانوان با رعایت موازین شرعی به برگ برنده ای سیاسی، اجتماعی و ورزشی در سطح بین الملل تبدیل شده است. این موضوع مورد تاکید و تایید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته است و ایشان بصورت مکرر از این دستاورد یاد کرده اند.
لطفا به مردم اعتماد کنید، آنان را باور کرده و دستاوردهای اخلاقی جامعه را با نگاه های تک بعدی بدبینانه مخدوش نکنید.