نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 7982
حرکت بعد
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۰۷
بلافاصله بعد از صدور قطعنامه 1747 در نخستین روزهای سال 86، خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با هدف  حفظ ظرفیت های دیپلماسی  برای طرف غربی، در یک حرکت زیرکانه و کاملا "سیاسی"  با دکتر لاریجانی تماس گرفت و آمادگی غرب را برای مذاکره با ایران را (حتی در شرایط بعد از صدور قطعنامه جدید) اعلام کرد که این درخواست، با پاسخ دیپلماتیک مسئول پرونده هسته ای کشورمان مواجه شد که "گفتگو در شرایط صدور قطعنامه های ضدایرانی شورای امنیت" معنا ندارد.

اما در روزهای اخیر و بعد از تایید بکارگیری بیش از 1300 سانتریفیوژ و تولید سوخت صنعتی در نطنز، توسط مقامات رسمی آژانس و کاهش برخی همکاری های فنی ایران با آژانس، خاویر سولانا در سی ویکم فروردین، درخواست "مذاکره" را مجددا تکرار کرد، با نگاهی به شرایط، بی گمان، می توان این برداشت را داشت که  معنا و طعم این درخواست دوم سولانا،  با درخواست قبلی ، تفاوت دارد  و این درخواست و "ابراز تمایل دوم" با هدف دیگر و مهمتری به ایران ارائه شد.

بر اساس یک دیدگاه، می توان چنین تحلیل کرد که  غربی ها، بیشتر و دقیق تر از ایران، متوجه فرصت ایجاد شده برای طرف ایرانی(بخاطر ورود به مرحله صنعتی غنی سازی) شدند و تلاش خود را برای بیرون آوردن این برگ برنده را از دست ایرانی ها آغاز کرده اند.

واقعیت این است که  نشانه های روشنی از استفاده منطقی و همه جانبه ای کشورمان از ورود به مرحله غنی سازی صنعتی دیده نمی شود و به نظر می رسد، "خبرخوش هسته ای" خیلی زود به سمت وادی فراموشی می رود  و از آن، صرفا به جنبه های مردمی و داخلی (که موقت و زودگذر است) بسنده شده است.

واقعیت این است که اروپا مدتهاست که  کاملا هماهنگ با آمریکا، راهبرد "انفعال-انزوا-تضعیف ایران" را در دستور کار خود قرار داده است و رفتارهای اروپایی ها (حتی ابراز تمایل اخیر سولانا) هم نمی تواند جدا و منفک از این راهبرد استراتژیک غرب  تفسیر شود.

در تحلیل هر پدیده سیاسی، باید همواره با دو فاکتور "بدبینی" و "خوش بینی" به تحلیل موضوع پرداخت،، گمانه نخست(بالا)، مبتنی بر "بدبینی" بود ، اما اگر بخواهیم با "خوش بینی" به اظهار تمایل سولانا برای آغاز دور جدید مذاکرات نگاه کنیم، توجه به چند نکته کلیدی ، ضروری است:

1)  با تحلیل و چیدن پازل های رفتار ایران در پرونده هسته ای (از سال 82 تا کنون) می توان به این نتیجه رسید که "تاکنون" سیاست ایران استفاده از "دیپلماسی صداقت" و "وجود تطابق و هماهنگی کامل  بین سیاست های اعلامی و انجامی" بوده است.

واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران با وجود همه هزینه های ممکن (و حتی صدمات احتمالی)  در طول چهار سال گذشته جریان هسته ای ، سیاست های اعلامی و انجامی اش (در داخل و خارج) کاملا تطابق داشته است و غرب تابه حال خواسته یا ناخواسته، به این مساله توجهی نکرده است و می توان این غفلت را یکی از عوامل عدم تعامل نهایی ایران و غرب توصیف کرد و به نظر می رسد این نکته، یکی از کلیدهای گمشده معمای پیچیده موضوع هسته ای ایران است.
 
مثالهای روشنی برای این ادعا وجود دارد:  فتوای صریح رهبر انقلاب در مورد حرمت تولید و نگهداری واستفاده سلاح اتمی در سال 1375 و پایبندی به این راهبرد، اذعان به برخی قصورها و تمایل برای اعتماد سازی عملی برای آژانس و تروئیکای اروپایی، تغییر رسمی سیاست هسته ای  بعد از سال 84 که اعلام شد و عملا هم انجام شد، شکستن تعلیق ها طبق اعلام قبلی ایران و راه اندازی UCF اصفهان  و سپس تاسیسات نطنز، بکار انداختن  زنجیره های سانترفیوژ و تولید آزمایشی و سپس تولید صنعتی سوخت هسته ای و ... دقیقا طبق اعلام قبلی و زمان بندی، مسئولان رسمی ایران که رسما مورد تایید فنی و تخصصی آژانس بین المللی انرژی هسته ای هم قرار گرفت(برخلاف هیاهوی برخی رسانه های غربی که خبر خوش هسته ای ایران را "بلوف" تلقی می کردند).

2) اگر با خوش بینی، ابراز تمایل سولانا را  یکی از نشانه های آغاز دوران جدید "اعتماد سازی" ایران و غرب، فرض کنیم، باید در درجه اول، همه تلاش دستگاه دیپلماسی کشورمان، تفهیم غربی ها نسبت به "دیپلماسی صداقت ایران" باشد تا راه برای حصول نتایج عملی باز شود، در واقع دیپلماسی صداقت ایران، تاکنون یک "امتیاز مشخص" بوده است که ایران به غرب داده است.

اما نکته کلیدی در این میان، این است که قرار نیست که این امتیاز، برای همیشه ادامه داشته باشد (کاهش تدریجی سطح همکاری های ایران با آژانس و اشاره قابل تامل رهبر انقلاب در سخنان نوروزی مشهد، می تواند یک هشدار جدی در این موضوع به غرب باشد) و غرب باید در شرایط حساس کنونی ، متوجه اهمیت و ارزش این امتیاز طلایی از طرف ایران باشد و "قدر این موقعیت  موقت"  را بداند.

3) در شرایط فعلی ، مهمترین موضوع مذاکره ایران و غرب باید این باشد که به غرب تفهیم شود که ادامه رفتار ایران در موضوع هسته ای بستگی مستقیم به واکنش آنها دارد، یعنی، ضمن اینکه  به غرب باید این اطمینان را داد که ایران می تواند حرکت صادقانه فعلی را ادامه دهد و هم این گزینه را هم در برابر آنان قرار داد که در  برابر رفتار غیرقانونی غرب، ایران می تواند سیاست خویش را عوض کند، خروج از گفتمان اتهامی "ایران به دنبال تولید سلاح هسته ای است" می تواند یکی از بسترهای موجود برای دور جدید گفتگوهای ایران و غرب باشد.

4) از سوی دیگر باید توجه داشت که صحنه بازی فعلی بسیار پیچیده است و هرگونه تنش و حرکت رادیکال بدون پشتوانه و خودسرانه، می تواند این شطرنج متعادل را برهم بزند و صدالبته که تنظیم سرعت وقایع و واکنش ها در این میدان، یکی از حساس ترین معادله هاست.

باید توجه داشت که اقدامات یا سیاست هایی که به هرنوع ظرفیت های دیپلماتیک موضوع هسته ای ایران را تقلیل دهد، در درجه اول به ضرر طرف ایرانی است و می تواند راهبرد "انفعال -انزوا" ایران را تشدید کند و "حفظ حالت فعلی" با کمک راهکارهای کنون ، می تواند بیشتر برای کشورمان، مفید باشد.
 
*خبرنگار و تحلیل گر مسائل هسته ای خبرگزاری مهر
 
 
منتقد منصف
۱۳۸۶-۰۲-۰۲ ۱۸:۰۸:۴۸
به نظر من سیاست های ایران در مورد برنامه هسته ای از موفقیت بسیار خوبی برخوردار بوده است و توانسته از منافع ملی به طور منطقی و اصولی صیانت کند.شاید علت عمده این موفقیت مرهون اجماع ملی و هماهنگی نخبگان کشور در باره این موضوع بوده است.خوشبختانه مسایل جناحی و حزبی نتوانسته تاثیر مهمی در سیاستگذاری ایران در این موضوع داشته باشد.امیدوارم نخبگان و روشنفکران ایرانی که خارج از کشور زندگی میکنند هم از حقوق ملت ایران دفاع نمایند. (23198)
 
۱۳۸۶-۰۲-۰۲ ۲۰:۴۸:۵۶
سیاست خوبی را در پیش گرفته اند ب سهم خود تشکر می کنم (23213)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.